تفسير آسان


سوره توحيد، يا اخلاص (1)
اين سوره مقدسه در مكه معظمه و بقولي در مدينه طيبه نازل شده است.
شماره آيات اين سوره 4 آيه ميباشد. اين سوره قبل از سوره: نجم و بعد از سوره: ناس نازل گرديده، و از نظر ترتيب نزول، سوره 22 قرآن بشمار ميرود- مج- هيد.
ثواب قرائت سوره توحيد:
در حديث ابي (بضم همزه) آمده: مسلمانيكه سوره: توحيد را بخواند گويا: يك سوم قرآن را خوانده باشد، و بشماره افراديكه: بخدا، فرشتگان، كتب، پيامبران خدا و روز رستاخيز ايمان آورده باشند ده حسنه به وي عطا خواهد شد. ابو درداء مي گويد: پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مي فرمود:
آيا شما عاجزيد از اينكه در يك شب يك سوم قرآن را بخوانيد؟
گفتم: يا رسول اللّه! كيست كه يك چنين طاقتي را خواهد داشت؟
فرمود: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بخوانيد. نيز آن بزرگوار ميفرمايد: مسلمانيكه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را يك مرتبه بخواند باو بركت داده ميشود. كسيكه دو مرتبه آنرا بخواند بوي و اهل و عيالش بركت داده خواهد شد. و اگر سه مرتبه آنرا قرائت نمايد باو و اهل و عيال و همسايگانش عموما بركت داده ميشود. و اگر آنرا دوازده مرتبه تلاوت كند خداي مهربان دوازده قصر در بهشت برايش بنا ميكند. بعدا فرشتگاني كه نگهبان او هستند ميگويند: ما را ببريد تا بقصر برادرمان نظر كنيم. اگر آنرا صد مرتبه بخواند كفاره گناه بيست و پنج سال وي خواهد شد. مگر آن خونهائي كه بناحق ريخته، يا اموالي كه بناحق برده باشد. و اگر آنرا چهار صد مرتبه تلاوت نمايد كفاره گناه چهار صد سال او ميباشد. اگر آنرا هزار مرتبه قرائت كند نخواهد مرد تا اينكه مكان خود را در بهشت بنگرد، يا اينكه بهشت به وي نشان داده شود.
سهل بن سعد ساعدي ميگويد: مردي نزد پيامبر صلّي اللّه عليه و آله آمد و از فقر و تنگدستي بآن بزرگوار شكايت نمودم. پيامبر فرمود: هرگاه داخل خانه خود شدي در صورتي كه كسي در آن باشد سلام كن. و اگر كسي در آن نباشد باز هم سلام كن و سوره: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را يك مرتبه بخوان: هنگاميكه آن مرد اين عمل را انجام داد خدا بقدري بوي رزق و روزي عطا كرد كه همسايگانش هم از آن بهره مند ميشدند. حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام ميفرمايد: هنگامي كه سعد بن معاذ (بضم ميم) از دنيا رفت و پيامبر بزرگوار بر جنازه اش نماز خواند تعداد هفتاد هزار فرشته كه جبرئيل هم در ميان آنان بود بر بدن سعد نماز خواندند. من بجبرئيل گفتم: براي چه بود كه سعد شايستگي نماز شما را پيدا كرد!؟ گفت: بدين سبب كه سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را در حال: نشستن، ايستادن، سواره، پياده، رفتن و آمدن تلاوت ميكرد- مج.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (بگو خدا يكي است:)

سوره الإخلاص (112): آيات 1 تا 4
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)
ترجمه:
1- يا محمّد (ص) به اينان بگو: خدا يكي است
2- خدا صمد است (كه معني آن خواهد آمد)
3- خدا كسي را نزائيده، و از كسي هم متولد نشده است
4- و احدي همتاي خدا نبوده و نخواهد بود
- مؤلف.
لغت، معني، تركيب:
كلمه أَحَدٌ: خدائي كه از نظر ذات و صفات و افعال يكتا است. (از جمله معناي) كلمه صمد: خدائي كه بتنهائي حوائج را روا ميكند. كلمه كُفُواً: همانند و نظير- ضمير (هُوَ) به لفظ اللّه برميگردد- ضمير هو: مبتداي اول، كلمه اللَّهُ: مبتداي دوم و كلمه أَحَدٌ: خبر آن و جمله آن: خبر است براي مبتداي اول. جمله اللَّهُ الصَّمَدُ: مبتداء و خبر. كلمه أَحَدٌ: اسم كلمه كان و كلمه كُفُواً: خبر آن است كه مقدم و مؤخر شده اند- مؤلف.
سبب نزول:
گفته شده: مشركين به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله ميگفتند: حسب و نسب پروردگار خود را براي ما شرح بده. بعدا اين سوره مقدسه توحيد نازل شد- بنا بقولي:
عامر بن طفيل و اربد بن ربيعه كه برادر لبيد بود نزد پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله آمدند عامر گفت: يا محمّد (ص) تو ما را بسوي كه و چه دين و مذهبي دعوت ميكني؟
فرمود: بسوي خدا. عامر گفت: پروردگارت را براي ما توصيف كن. آيا پروردگار تو از طلا و نقره، يا از آهن و چوب است؟ پس از اين جريان بود كه سوره: توحيد نازل گرديد. بعدا خداي توانا صاعقه اي فرستاد تا اربد بن ربيعه را سوزانيد. و نيزه اي به وسط بدن عامر اصابت كرد و او را كشت- مج.
تفسير:
1- 4- قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ(2)
اين آيه شريفه خطاب به پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله ولي جايز نيست براي كلمه (أحد) كلمه ثاني و ثالث و ... قرار داد. زيرا كلمه (أحد) شامل كليه جنس خود مي شود. بخلاف كلمه (واحد) كه اين كليت را ندارد. آيا نمي بيني كه اگر بگوئي: واحدي تاب مقاومت فلاني را ندارد جايز است كه گفته شود: اثنان يعني دو نفر تاب مقاومت او را خواهد داشت. ولي اگر بگوئي: احدي تاب مقاومت او را ندارد جايز نيست كه گفته شود: دو نفر يا بيشتر تاب مقاومت او را دارد. بدين سبب است كه كلمه (أحد) در اينجا از كلمه (واحد) بليغ تر مي باشد- مج- مؤلف.
است. معناي لفظ (الله) را در صفحه- 16- جلد يكم تفسير آسان نوشتيم- يعني يا محمّد (ص) در جواب اين افرادي كه در مبحث سبب نزول گفته شد: مشخصات پروردگار تو را خواستند بگو: خدا يكي است- 2- اللَّهُ الصَّمَدُ- مفسرين راجع به معناي كلمه (صمد) اقوالي و سخناني دارند كه نوشتن آنها ما را از محيط تفسيري خارج ميكند. از جمله معني هاي آن اين است كه حضرت امام حسين عليه السّلام ميفرمايد:
معناي كلمه (الصَّمَدُ) همان است كه در آيه- 3 و 4- ميفرمايد: 3- لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ 4- وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ- يعني معناي كلمه صمد اين است كه خدا چيزي را نزائيده و از چيزي هم متولد و موجود نشده است. و احدي همانند او نبوده و نخواهد بود- مؤلف- مج.

صمد كيست و معناي آن چيست؟:
صمد آن كسي است كه جوف ندارد (يعني وسط او خالي نيست) صمد آن كسي ميباشد كه داراي منتها درجه آقائي و سيادت است. صمد آن كسي مي باشد كه نمي خورد، نمي آشامد، نمي خوابد. صمد آن كسي است كه هميشه بوده و هست و خواهد بود- صمد آن كسي است كه به نفس خود قائم مي باشد، از غير خود بي نياز است- صمد آن كسي مي باشد كه از او اطاعت مي شود، امر و نهي كننده اي ما فوق او نيست- صمد آن كسي است كه هرگاه شي ء را اراده نمايد و به آن بگويد: موجود شو! موجود مي شود، صمد آن كسي مي باشد كه اشياء را بدون اينكه سابقه اي داشته باشند آفريده است، اشياء را ضد و صنف صنف و شكل شكل و زوج زوج آفريد. خدا است كه: فرد، يكتا، بدون ضد، بدون شكل، بدون مثل و بدون مانند مي باشد- صمد آن كسي است كه داراي غم و اندوه، بهجت و خنده، گريه و خوف، رجاء و رغبت، گرسنگي و سيري و ... نيست- تلخيص از صافي.
داود بن قاسم جعفري مي گويد: به امام محمّد باقر عليه السّلام گفتم: فدايت شوم (معناي كلمه) صمد چيست؟ فرمود: خدائي كه مردم براي هر چيز كم و زيادي به او نيازمندند- نيز جابر بن يزيد جعفي ميگويد: از امام محمّد باقر عليه السّلام راجع به حقيقت توحيد جويا شدم. فرمود: خدائي كه نام هايش مبارك است، مردم او را به آن نام هاي مقدسش مي خوانند، ذات مقدسش عالي و برتر است، يگانه مي باشد، او را به يگانگي مي شناسند، يگانگي خود را در ميان خلق جاري نمود، خدا است كه: يگانه، صمد، قدوس مي باشد، هر چيزي او را مي پرستد، هر چيزي به او نيازمند است، او به هر چيزي علم دارد. اين است معناي صحيح كلمه صمد. نه آنچه كه مشبهه ميگويند: (خدا جسمي است ميان پر) زيرا اين وصفي كه آنان مي گويند منحصر به جسم است. و حال آنكه مقام خدا از اين تصورها بالاتر است. شأن خدا از اين بالاتر مي باشد كه وصفش به واسطه وهم فهميده شود، يا اينكه كنه عظمتش درك گردد. اگر كلمه صمد به معناي توپر باشد با قول خداي سبحان كه مي فرمايد «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ» خدا مثل و نظير ندارد مخالف مي باشد. زيرا توپر بودن از صفات اجسام است. از قبيل: سنگ و آهن و ... (3)

پاورقي

1- اين سوره بدين لحاظ به سوره: توحيد ناميده شده كه مضمون و محتواي آن چيزي غير از توحيد نيست. كلمه توحيد هم كلمه اخلاص ناميده مي شود. بنا بقولي بدين سبب به اين نام ناميده شد كه هر كسي به مضمون و محتواي آن معتقد و متمسك شود و اقرار كند انساني مؤمن و مخلص خواهد بود طبق قولي كسي كه اين سوره را به جهت عظمت آن بخواند خداي مهربان او را از آتش دوزخ خلاص مي كند- مج.
2- گفته شده: سبب اينكه خدا در اين آيه كلمه (أَحَدٌ) را بكار برده و كلمه (واحد) را بكار نبرده اين است كه: كلمه (واحد) داخل حساب، و واحد ديگري به آن ضميمه مي شود. ولي كلمه (أحد) كلمه اي است كه از لحاظ ذات و صفات تجزيه و تقسيم نمي شود. و نيز جايز است كه براي كلمه (واحد) كلمه ثاني و ثالث و ... قرار داد.
3- تفسير آسان، محمد جواد نجفي خميني، ج18، ص 400-404، انتشارات اسلاميه، چاپ: اول، تهران، 1398 ق.

بازگشت