مواهب علية


سورة الفاتحة
«بِسْمِ اللَّهِ» بنام خداي سزاوار پرستش.
«الرَّحْمنِ» نيك بخشنده بر خلق بوجود و حيات.
«الرَّحِيمِ» بخشاينده مهربان بر ايشان به بقا و محافظت از آفات.
«الْحَمْدُ» هر ثناي و آفريني كه از ازل تا ابد موجود و معلوم بود و هست و خواهد بود جمله آن بتمام و كمال.
«لِلَّهِ» مر خدايرا كه مسمّي و موصوف است با همه اسما و صفات و كمالات.
«رَبِّ الْعالَمِينَ» آفريننده و پرورنده و دارنده و تربيت كننده و سازنده كارهاي همه عالميان از ملائكه و جن و انس و وحوش و طيور و سباع و حيوانات آبي و جز آن.
«الرَّحْمنِ» بخشنده وجود بار ديگر در آخرت بعد از فناي جهانيان.
«الرَّحِيمِ» بخشاينده ديگر بار به رافت و رحمت مر مومنان را و در آوردن ايشان ببهشت جاودان.
«مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» خداوند روز جزا يا متصرف دران روز، بهر چه خواهد يا حافظ اعمال بندگان تا در دادن و ستدن نامها غلط نشود يا قاضي روز حساب كه بدان ميان بندگان بحق حكم كند و يا جزا دهنده به راستي در روز پاداش.
«إِيَّاكَ نَعْبُدُ» ترا مي پرستيم و بس كه غير تو مستحق عبادت نيست.
«وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» و خاص از تو ياري ميخواهيم در پرستش تو و انجاح سائر حوائج و مهمات.
«اهْدِنَا» ما را راه نمائي.
«الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» براهي راست كه راه انبياء و اولياست در اقوال و افعال و اخلاق كه آنراه متوسط بود ميان افراط و تفريط و غلو و تقصير يا ثابت دار ما را براه مستقيم كه دين اسلام و سنت حضرت سيّد انامست (ع) و حضرت قطب العارفين غوث الواصلين ناصر الحق و الدين خواجه عبيد اللّه رح درين معني نكته بلند و كلمه ارجمند فرموده اند و آن اين ست كه بنماي ما را راه راست يعني بمحبت ذاتي خود مشرف دار تا از التفات بخود و بغير از تو آزاد گشته بتمامي گرفتار تو گرديم جز تو ندانيم و جز تو نه بينيم و جز تو نه انديشيم و يا آنكه بنماي ما را راه راست يعني آن راهي كه حضرت تراست به نسبت هر موجودي كه آن موجود بي آن پيدائي ندارد و بغايت كمال خود بي آن نمي رسد تا در همه احوال جز تو نه بينيم و از توجه بغير تو آزاد گرديم.
«صِراطَ الَّذِينَ» بنماي بما راه آنانكه بفضل خود «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» انعام كرده بر ايشان بنعمت نبوت و رسالت و ولايت و صديقيت و شهادت و صلاحيت يا راه آنها كه اهل قرب اند و بكمال نعمت ظاهر كه قبول شريعت است و بجمال نعمت باطن كه اطلاع بدقايق اسرار حقيقت است ايشان را معزز و مكرم ساخته.
«غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» نه راه آن كسانيكه خشم گرفته بر ايشان يعني قبل از وجود بمعرض غضب تو درآمده اند و بدان سبب بر كفر اقدام نموده يا راه جهودان كه بسبب تمرد در معانده و مكابره و قتل انبياء (ع) و تحريف كتب بر ايشان خشم گرفته.
«وَ لَا الضَّالِّينَ» و نه راه گمراهان يعني كسانيكه بعد از وجود در طرق مختلفه و سبل منحرفه افتاده اند يا راه ترسايان كه بواسطه افراط در شان مسيح عليه السلام و تفريط در باب حبيب ما صلوات اللّه عليهما گمراه گشته اند. (1)

پاورقي

1- مواهب علية، حسين بن علي كاشفي سبزواري، تحقيق: سيد محمد رضا جلالي نائيني، ص 2-3، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، تهران، 1369 ش.

بازگشت