قصد قربت


قصد قربت، يعني نزديكي به مقام پروردگار، و ناگفته پيداست كه وقتي مي گويند: فلاني به فلان مقام كشوري نزديك است، مراد نزديكي مكاني و جسمي و فيزيكي نيست وگرنه پيشخدمت ها از همه نزديك ترند، بلكه مراد از نزديكي، نزديكي معنوي و مقامي و انس است. انجام كارها براي جلب رضاي خداوند نيز به معناي آن نيست كه خداوند تحت تأثير كارهاي ما قرار بگيرد و تغيير حال بدهد، كه در اين صورت محل حوادث و تغيير مي شود، بلكه قرب به خدا، يعني بالا رفتن روح از نردبان وجود، كه نتيجه اش نفوذ پيدا كردن در هستي است. يعني نزديك شدن به سرچشمه ي هستي و او را در دل خود يافتن.
همانگونه كه مراتب وجود در جماد و نبات و حيوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نيز در قرب به سرچشمه ي هستي متفاوت است و انسان مي تواند تا آنجا به خداوند قرب پيدا كند و مقرب درگاه الهي شود كه خليفه ي خدا در روي زمين گردد. عبادت همراه با قصد قربت، انسان را نوراني تر، كاملتر و با ظرفيت وجودي بيشتري مي گرداند. همه ي عبادات و خصوصا نمازهاي مستحبي نقش مهمي در اين امر دارند، چنانكه در حديث مي خوانيم:
«لَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِل؛ (1)
انسان مي تواند همواره از طريق نمازهاي مستحبي به خدا نزديك شود.»
نماز واجب ممكن است از ترس دوزخ يا قهر خدا انجام شود، اما نماز نافله نشانه ي عشق است و رمز انس با معبود.

پاورقي

1- بحار الانوار، ج 75، ص 155.

بازگشت