فضيلت طرح مباحث ديني در مسجد


با آن كه مسجد، جايگاه فراگرفتن هر دانش سودمندي است، ولي پرداختن به بحث و گفتگو پيرامون مسايل ديني همچون ياد گرفتن احكام شرعي، آموزش علوم قرآن، مباحث اخلاقي و اموري از اين قبيل، افزون بر آن كه به خودي خود از اهميت والاتري برخوردار است؛ با موقعيت مسجد نيز سازگارتر است. اين مطلب را مي توان از حديث زير استفاده نمود. امام كاظم عليه السلام مي فرمايد:
«روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله وارد مسجد شد. گروهي از مردم، گرد شخصي جمع شده بودند. پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيد: چه خبر است؟ مردم گفتند: دانشمندي است. (و مردم گرد او جمع شده اند) پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: چگونه دانشمندي است؟ گفتند: او از همگان نسبت به نسب عرب و مسايل مربوط به آن آگاه تر است. رويدادهاي دوران جاهليت، اشعار عرب و فنون ادبي آنها را مي داند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اينها دانشي است كه ندانستن آن، زياني ندارد و فراگرفتن آن نيز سودي را در پي ندارد. دانش تنها سه چيز است: فراگرفتن آيه اي محكم، آموختن واجبي از واجبات دين و سنتي پابرجا؛ و جز اينها، تنها نوعي فضيلت و برتري به شمار مي آيد.» (1)
دانشمندان بزرگي، همچون ملاصدرا، فيض كاشاني، علامه ي مجلسي و امام خميني - رحمة الله عليهم - در تفسير و شرح اين حديث، فراوان سخن گفته اند. معمولا «آيه ي محكم» در اين حديث به مباحث اعتقادي تفسير شده است. عبارت «فريضة عادلة» را ناظر به علم اخلاق و «سنة قائمة» را اشاره به احكام شريعت، يعني حلال و حرام دانسته اند. استاد مطهري رحمه الله مقصود از آيه ي محكم را تفسير آيات قرآن دانسته است و «فريضه ي عادله» و «سنة قائمه» را به معناي آموختن سنت پيامبر صلي الله عليه و آله كه در بردارنده ي واجبات و مستحبات است، تفسير نموده است. (2)
بر اين پايه، هر سه دسته علوم ياد شده در اين حديث، به گونه اي به علوم و دانش هاي ديني بر مي گردد. بر اساس اين برداشت، مي توان از حديث گذشته چنين نتيجه گيري كرد كه طرح مباحث ديني در مسجد، از اولويتي ويژه، برخوردار است.
با اين حال، از حديث ياد شده اين نكته نيز استفاده مي شود كه ملاك در ارزش و اعتبار هر دانشي، آن است كه دانستنش، نفعي را در پي داشته باشد و ندانستن آن مايه ي ضرر و زياني براي مسلمانان باشد. بنابراين، هر دانشي گر چه از سه نوع ياد شده نباشد، چنانچه دانستن آن سودمند باشد و يا ندانستنش زياني را به همراه داشته باشد، از ديدگاه اسلام، ارزشمند به شمار مي رود.
پس بي ارزش جلوه دادن دانش نسب شناسي و شعر و مباحث ادبي در حديث گذشته چه بسا، از اين رو بوده است كه عرب هاي آن روز از نسب و نسب شناسي تنها در راستاي فخر فروشي به يكديگر سود مي جستند؛ همانگونه كه با ذكر رخدادهاي دوران جاهليت نيز همين هدف يا اهدافي مانند آن پي گيري مي شد.
شعرهاي دوران جاهليت نيز معمولا در زمينه هايي همچون: غارتگري، هوسراني و مطالب پوچ و بيهوده سروده مي شد و گرنه پيامبر صلي الله عليه و آله بر پايه ي آنچه كه از عبدالله بن عمر نقل شده، خود در مسجد، تاريخ عبرت آميز بني اسرائيل را براي مردم بيان مي نمود. (3)
شاعران مسلمان، همچون حسان در مسجد و در حضور آن حضرت شعر مي سرودند. (4)
بر پايه ي نقلي، روزي آن حضرت از عبدالله بن رواحة درخواست كرد تا براي حاضران در مسجد، شعر بسرايد. (5)
پس حديث گذشته، به هر گونه كه تفسير شود، هرگز در صدد نفي ارزش و اعتبار ديگر دانش هاي بشري نيست.
به ويژه آن كه اين گفتار پيامبر صلي الله عليه و آله در جامعه اي مطرح شده كه از ديگر دانش ها خبري نبوده است. بنابراين، طبيعي است كه پيامبر صلي الله عليه و آله مردم را به فراگرفتن دانش هاي متداول روز كه در عين حال براي سعادت و هدايت انسان ضروري است، سفارش كنند و آنان را از آموختن آنچه كه تنها مايه ي سرگرمي است و يا ضرر و زياني به دنبال دارد، باز دارند. (6)
بنابراين، مي توان گفت: بحث و گفتگو در مسجد پيرامون هر دانشي كه سرانجام در سعادت انسان مؤثر باشد، فضيلت به شمار مي آيد. (7)

پاورقي

1- محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 1، ص 32، باب فضل العلم و العلماء، حديث 1.
2- مرتضي مطهري، ده گفتار، مقاله ي فريضه ي علم، ص 146.
3- عبدالحي الكتاني، التراتيب الاداريه، ج 2، ص 345.
4- ابن هشام، السيرة النبوية، ج 4، ص 210.
5- ابن سعد، الطبقات الكبري، ج 3، ص 528.
6- مرتضي مطهري، ده گفتار، مقاله ي فريضه ي علم، ص 146.
7- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص167-170.

بازگشت