فعاليت هاي فرهنگي ديگر مساجد در زمان پيامبر (ص)


گستره ي كار تبليغي و آموزشي در مسجد، تنها به مسجد النبي محدود نمي شد. بلكه ديگر مساجد نيز به فراخور حال خود جايگاه آموزش و فرا گرفتن دانش هاي ديني بودند. مي دانيم كه در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله در مدينه، مساجد ديگري جز مسجد النبي نيز وجود داشته است. در كتاب هاي سيره و حديث آمده است كه: در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله در مدينه نه مسجد ديگر جز مسجد النبي وجود داشت كه همراه با اذان بلال نماز مي گزاردند. (1)
علاوه بر اين نه مسجد، شمار فراواني از مساجد ديگر نيز وجود داشت كه پيامبر صلي الله عليه و آله در بسياري از آنها حضور مي يافت و نماز مي گزارد. (2)
مسجد قبا كه در اطراف مدينه ي آن روز قرار داشت، يكي از مساجد مهم به شمار مي آمد. اين مسجد كه پيامبر صلي الله عليه و آله خود آن را بنا نهاده بود و سخت مورد علاقه ي آن حضرت قرار داشت، از فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي بر كنار نبود. غزالي آورده است كه: «ده تن از اصحاب رسول خدا گفته اند ما در مسجد قبا سرگرم فراگيري دانش بوديم كه ناگهان پيامبر صلي الله عليه و آله در آن جا حضور يافت. رسول خدا فرمود: «آنچه مي خواهيد بياموزيد و خداوند به شما پاداش ندهد جز اين كه آنچه را فرا مي گيريد به كار بنديد.» (3)
برخي از نويسندگان، رفت و آمدهاي پيامبر صلي الله عليه و آله به مسجد قبا را سركشي آن حضرت از جلسات آموزشي در اين مسجد به حساب آورده اند. (4)
به منظور حفظ توان علمي مساجد، معمولا چهره هايي كه از بنيه ي علمي لازم برخوردار بودند به امامت جماعت منصوب مي شدند. پيامبر صلي الله عليه و آله معاذ به جبل را - كه يك چهره ي علمي بود - به يمن فرستاد و او را توصيه نمود تا در يكي از شهرهاي يمن به نام جند مسجدي بنا كند. (5)
مردم به فرمان پيامبر صلي الله عليه و آله مسجدي بنا كردند. اين مسجد، كانون گرم گفتگوهاي علمي و ديني بود. معاذ در آن مسجد در كنار به پاي داشتن نماز جماعت مسلمانان را آموزش مي داد.
در طبقات ابن سعد به نقل از فردي به نام ابومسلم خولاني آمده است كه: من به مسجدي در شهر حمص داخل شدم؛ حدود سي مرد بزرگسال از ياران پيامبر صلي الله عليه و آله را در آن مسجد ديدم. در ميان آنان جواني سياه چشم و سفيد دندان حضور داشت كه ساكت نشسته بود. چون حاضران در مسجد، در مسأله اي با يكديگر به توافق نمي رسيدند، به سراغ آن جوان رفته و مسأله را از او مي پرسيدند. از كسي سؤال كردم اين جوان كيست؟ گفت: معاذ بن جبل است. (6)
معاذ، همچنين مدتي امامت جماعت مسجد قبا را بر عهده داشت. (7)
معاذ در ميان اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله يك چهره ي علمي شناخته مي شد. رسول خدا مردم را سفارش مي كرد تا از او دانش فرا گيرند. (8)
چنين توصيه اي از پيامبر صلي الله عليه و آله شايستگي علمي او را روشن مي سازد.
پيامبر صلي الله عليه و آله عثمان بن ابي العاص را با آن كه كم سال ترين افراد هيئت نمايندگي ثقيف بود، به امام جماعت آنان برگزيد. او پسري خردسال و مسئول نگهباني از بارها و وسايل هيئت نمايندگي بود كه به مدينه و مسجد النبي آمده بودند؛ ولي شور و نشاط علمي خاصي داشت. او پنهاني و به دور از چشم ديگر افراد هيئت نمايندگي پيش پيامبر صلي الله عليه و آله مي رفت و درباره ي مسايل ديني سؤال مي كرد و از پيامبر صلي الله عليه و آله مي خواست تا برايش قرآن بخواند. علاوه بر مسايل كلي فقه، چند سوره را از دهان پيامبر صلي الله عليه و آله آموخت. عثمان پيش از همه ي افراد هيئت نمايندگي اسلام آورد و با پيامبر صلي الله عليه و آله بيعت نمود. پيامبر صلي الله عليه و آله هم به او محبت مي فرمود. عثمان گفته است: «آخرين دستوري كه پيامبر صلي الله عليه و آله به من داد اين بود كه مؤذني انتخاب كن كه مزدي براي اذان گفتن نخواهد؛ و هنگامي كه با گروهي نماز مي گزاري رعايت حال ضعيف ترين آنها را بكن؛ و وقتي كه خودت به تنهايي نماز مي گزاري، هر طور مي خواهي بخوان!» (9)

پاورقي

1- عبدالحي الكتاني، التراتيب الاداريه، ج 1، ص 77.
2- عمر بن شبه، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 57 - 79.
3- محمد بن محمد غزالي، احياء علوم الدين، ج 1، ص 78 - 79.
4- محمد مكي السباعي، نقش كتابخانه هاي مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، ترجمه ي علي شكويي، ص 75.
5- محمد حميد الله، مجموعة الوثائق السياسيه، ص 217، دارالنفائس، بيروت، چاپ پنجم، 1405 ه.ق.
6- ابن سعد، الطبقات الكبري، ج 3، ص 589 و 590.
7- عمر بن شبة، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 45.
8- عبدالحي الكتاني، التراتيب الاداريه، ج 2، ص 227.
9- محمد بن عمر واقدي، مغازي، ترجمه ي محمود مهدوي، ص 734، 736 و 737؛ كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص163-166.

بازگشت