رهنمودهاي اسلام پيرامون چگونگي بناي مسجد


ترديدي نيست كه اسلام، چگونگي بناي مسجد را - همچون هر بناي ديگري - تا حدود زيادي تابع شرايط زمان و مكان و سليقه هاي افراد قرار داده است. اصولا ساختمان سازي با ارائه يك طرح و الگوي همگون براي همه ي مكان ها و زمان ها سازگاري ندارد؛ چه هر زمان و مكاني، نوع خاصي از معماري را مي طلبد. مهم اين است كه بناي مسجد به گونه اي باشد كه بتواند جوابگوي نيازهاي مسجد باشد و اين كانون مقدس را در ايفاي رسالت هاي مهمي كه در ابعاد گوناگون بر دوش دارد، توانمند سازد.
با اين همه، اسلام رهنمودهايي كلي پيرامون شيوه ي بناي مسجد ارائه نموده است. طبيعي است كه جهت گيري اين رهنمودها در راستاي تحقق بخشيدن به همان اهدافي است كه مسجد براي آن بنا شده است. از اين رو عدم رعايت اين اصول چه بسا مسجد را از ايفاي نقش خود باز دارد. (1)

لزوم رعايت سادگي در بناي مسجد
از سخنان معصومان عليهم السلام و نيز شيوه ي عملي آنان چنين بر مي آيد كه مسجد با وجود برخورداري از شكوه و جلال معنوي بايد از نظر ظاهري، ساده و از پيرايش هاي مادي به دور باشد. شايد بسياري از توصيه هاي پيشوايان دين مانند نهي از زينت كردن مسجد با طلا، نهي از نقاشي كردن مسجد و... براي دستيابي به همين مقصود باشد.
پيامبر صلي الله عليه و آله مسجد خويش در مدينه را ساده و بي آلايش بنا كرد؛ حال آن كه مي توانست با تكيه بر همياري مردمي كه از ايثار جان و مال خود براي پيامبر صلي الله عليه و آله دريغ نداشتند، مسجد را مجلل بسازد. مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله در آغاز حتي سقف هم نداشت. وقتي گرماي آفتاب به مسلمانان فشار آورد، از پيامبر صلي الله عليه و آله خواستند تا سايه باني براي آن ساخته شود. با اين حال، در هنگام بارش باران از سقف مسجد آب به داخل مي ريخت. مسلمانان به پيامبر صلي الله عليه و آله پيشنهاد كردند تا سقف مسجد گل مالي شود، ولي پيامبر صلي الله عليه و آله مخالفت نمود و فرمود: سقف مسجد بايد همچون خيمه ي حضرت موسي عليه السلام باشد. (2)
بي گمان، اصرار پيامبر صلي الله عليه و آله مبني بر ساده سازي مساجد با توجه به مصلحت هايي است كه در اين كار نهفته است. مسجد، جايگاه دل كندن از دنيا و استوار نمودن پيوند انسان با خداست. بنابراين آراستن آن با تزيينات پر زرق و برق و تجملاتي كه در كاخ هاي پادشاهان و دنيا زدگان رايج است، مسجد را از اين رسالت خود دور مي سازد. رواج اين شيوه در ميان مسلمانان چه بسا فرهنگ ساده زيستي و پرهيز از اسراف و تجمل گرايي را رفته رفته كم رنگ كند و ارزش هايي مانند زهد و قناعت و وارستگي از دنيا را مخدوش سازد.
البته نبايد از ياد برد كه به كار بستن «هنر» در مسجد الزاما با «ساده سازي» آن منافات ندارد؛ مراعات «هنر» و «سادگي» هم امكان پذير است و هم خود نوعي هنر است. اين رسالت هنرمند مسلمان است كه با تكيه بر معيارهاي مكتبي كه يكي از آنها ساده سازي است مسجد را جذاب و دلكش بسازد. به قول بوركهارت هنرشناس معروف «هنر ديني يك رمز و نماد است و به اين اعتبار، وسايل ساده و ابتدايي آن را بس است.» (3)

استحكام مسجد
محكم سازي در خلقت و آفرينش، شيوه ي خداوند است. (صنع الله الذي أتقن كل شي ء). (4)
پيامبر صلي الله عليه و آله در همه ي زمينه ها مسلمانان را به محكم كاري و محكم سازي سفارش مي نمود. وقتي ابراهيم فرزند آن حضرت وفات كرد، پيامبر صلي الله عليه و آله خود بر قبر او حضور يافت و ناهمواري ها را با دست خود صاف مي كرد. آنگاه فرمود: هرگاه كسي كاري را بر عهده گرفت، بايد آن را محكم و متقن انجام دهد. (5)
پيامبر صلي الله عليه و آله همچنين هنگام دفن سعد بن معاذ در قبر او رفت و با سنگ و گل سوراخ هاي قبر را مي پوشاند. پس از پايان كار فرمود: مي دانم كه اينها به زودي مي پوسد، ولي خداوند دوست دارد هرگاه بنده اي كاري انجام مي دهد، محكم كاري كند.» (6)
رعايت استحكام و محكم سازي در بناي مسجد داراي اهميتي ويژه است؛ زيرا مسجد بنايي سمبليك است و بايد از نسلي به نسل هاي آينده، به ارث برسد. پيامبر صلي الله عليه و آله به استوار ساختن مساجد اهتمامي ويژه داشت. در سنن ابوداود به نقل از سليمان بن سمره آمده است كه: «پيامبر صلي الله عليه و آله فرمان مي داد تا مساجد را خوب بسازيم و آن را پاك و پاكيزه نگه داريم.» (7)
معماران مسلمان معمولا در بناي مسجد، اصل استوارسازي را مورد توجه قرار داده اند. نياكان ما بر همين اساس، مساجدي بنا نهاده اند كه قرن ها پا بر جا بوده است.
مسجد فهرج يزد با پيشينه اي در حدود 14 قرن، يكي از اين مسجدها است. (8)

تناسب مساحت مسجد با جمعيت
امروزه معمولا مكان هاي عمومي را متناسب با ميزان جمعيتي كه از آن بهره برداري مي كند، مي سازند. طبيعي است كه در اين زمينه، تنها به شرايط و اوضاع كنوني توجه نمي شود؛ بلكه عواملي مانند طول عمر بنا، ميزان رشد جمعيت و... نيز مورد توجه قرار مي گيرد. يعني در حقيقت يك مكان عمومي با يك محاسبه ي علمي و همه جانبه با توجه به حال و آينده پايه ريزي مي شود. اگر چه معمولا ميزان امكانات موجود نيز يك عامل تعيين كننده است.
مراعات اين اصل در مسجد سازي يك ضرورت است. روزي پيامبر صلي الله عليه و آله بر گروهي كه مشغول ساختن مسجدي بودند، عبور كرد. فرمود: مسجد را وسيع و جادار بسازيد و آن را از جمعيت پر كنيد. آنان به فرمان پيامبر صلي الله عليه و آله مسجد را وسيع ساختند. (9)
از سوي ديگر ساختن مساجد بسيار بزرگ و نامتناسب با جمعيت محل و يا ساختن مساجد متعدد براي مناطق كم جمعيت نيز لطفي ندارد و نوعي به هدر دادن امكانات به شمار مي آيد؛ زيرا هدف از ساختن مسجد، در نهايت بهره برداري از آن است. ضمن اين كه نگهداري چنين مساجدي، دشواري هايي را نيز همراه دارد.
در سخنان پيشوايان دين از ساختن هر بنا و ساختماني كه بيش از اندازه ي نياز باشد، نهي شده است. در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است:
«هر بنايي كه بيش از نياز باشد، در روز قيامت باري بر دوش صاحب آن خواهد بود.» (10)
گرچه اين گونه روايات بيشتر ناظر به خانه هاي شخصي است؛ ولي مي توان آن را در ساخت و ساز مسجد نيز جاري دانست. به علاوه هرگاه به ساختماني نياز نباشد، هيچ دليل عقلي و منطقي وجود ندارد كه وقت و سرمايه ي خود را در راه ساخت و ساز آن به هدر دهيم. (11)

سهولت تنظيف مسجد
اسلام علاوه بر مراعات طهارت شرعي مسجد، بر بهداشت و نظافت آن نيز فراوان تأكيد نموده است. پيامبر صلي الله عليه و آله مسلمانان را به حفظ بهداشت و پاكي مساجد فرمان مي داد. (12)
رواياتي كه پاداش و فضيلت غبار روبي از مسجد را بيان مي كند، نشان مي دهد كه اسلام تا چه اندازه به بهداشت و نظافت مسجد اهتمام دارد.
يكي از راه هاي دستيابي به اين هدف آن است كه در طراحي مسجد و استفاده از نوع مواد ساختماني، اين اصل همواره مورد توجه قرار گيرد. يعني اين كه مسجد را و با طرح و مصالحي بنا كنيم كه تنظيف و بهداشت آن هر چه آسانتر باشد. زيرا برخي مواد از قابليت تنظيف بيشتري برخوردارند. سزاوار است اين اصل حتي در مورد سيستم هاي گرم كننده و سرد كننده ي مسجد نيز مورد توجه قرار گيرد. (13)

طلاكاري مسجد
نظريه ي معروف در ميان فقيهان آن است كه آراستن مسجد با طلا جايز نيست. برخي، اين كار را اسراف و حرام دانسته اند و گروهي آن را بدعت و نوآوري در دين شمرده اند. به علاوه، رواياتي وجود دارد كه از آراستن مسجد با طلا نهي مي كند. در حديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله آمده است:
«شما همچون يهود و نصاري كه عبادت گاه هاي خود را با طلا مي آرايند، مساجد را با طلا زينت نكنيد.» (14)
چنانكه به زودي گذشت مسجد، جايگاه عبادت و دل كندن از دنياست. از جمله اموري كه اين كار را عملي مي سازد آن است كه مسجد از نظر جلوه هاي ظاهري و مادي در سطحي عادي باشد؛ تا مؤمنان بتوانند در آن جا با توجه قلبي به عبادت پر حضور بپردازند. (15)

در ورودي مخصوص به بانوان
درباره ي اختصاص دادن دري براي ورود بانوان به مسجد به توصيه ي خاصي از پيشوايان دين برخورد ننموديم. گر چه مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله در مدينه اكنون داراي دري به نام «باب النساء» است؛ ولي پيشينه ي تاريخي آن به زمان پيامبر صلي الله عليه و آله نمي رسد. در كتاب هاي تاريخي، احداث اين در به خليفه ي دوم نسبت داده شده است.
به هر حال، حسن اين كار روشن است. ما مي توانيم از تأكيدهاي فراوان دين نسبت به پوشيدگي زنان و پرهيز از اختلاط آنان با مردان در همه جا و به ويژه در گذرگاه ها و راه هاي عبوري، به روشني استفاده كنيم كه تخصيص دري براي ورود بانوان به مسجد كاري نيكو و پسنديده است. (16)

محل دستشويي و وضوخانه ي مسجد
مستحب است دستشويي و وضوخانه در كنار مسجد ساخته شود و نه در محدوده ي داخل آن. در حديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله آمده است:
«دستشويي را در كنار مسجد قرار دهيد.» (17)
اين كار باعث مي شود فضاي مسجد از بوي دستشويي دور بماند. ضمن اين كه مسجد كمتر در معرض نجس شدن قرار مي گيرد و با احترام و قداست خانه ي خدا نيز سازگارتر است.
البته روشن است كه ساختن دستشويي و وضوخانه در بخشي جايز است كه عنوان مسجد را پيدا نكرده باشد؛ زيرا هرگاه محلي، عنوان مقدس مسجد را پيدا كرد، نجس كردن آن حرام است و نمي توان آن را از مسجد بودن خارج و به دستشويي و وضوخانه تبديل كرد. (18)

سقف ساختن براي مسجد
برخي از فقيهان با استناد به روايات، بي سقف بودن مسجد را مستحب دانسته اند. پاره اي ديگر پا را فراتر نهاده و سقف ساختن براي مسجد را مكروه شمرده اند. در حديثي از امام باقر عليه السلام آمده است:
«اول چيزي كه قائم ما (امام زمان «عج») بدان مي پردازد، سقف مساجد است. امام عليه السلام سقف مساجد را مي شكند و دستور مي دهد تا به جاي آن، سايباني همچون خيمه ي حضرت موسي عليه السلام بنا كنند.» (19)
همچنين از روايات استفاده مي شود كه نماز و عبادت در مكان بدون سقف داراي فضيلت بيشتري است.
با اين حال، فقيهان متأخر اين مسأله را كمتر مورد بحث قرار داده اند. شايد ترديد در حكم اين مسأله باعث شده آنان نتوانند به صراحت، حكم كنند كه سقف ساختن براي مسجد مكروه است. شهيد ثاني، فقيه نامي شيعه گفته است: «باز بودن بخشي از سقف مسجد كافي است؛ زيرا در بيشتر مناطق براي دفع سرما و گرما به سقف نياز است.» (20)
فقيه ديگري گفته است: «در صورت نياز، سايبان ساختن براي مسجد، كراهتي ندارد؛ ولي سقف ساختن حتي در صورت نياز هم مكروه است.» (21)
در دوران ما در صورت وجود امكانات مي توان از طرح «سقف متحرك» مانند آنچه اكنون در مسجد النبي در مدينه وجود دارد، استفاده كرد. چنانچه مسجد بزرگ باشد، اجراي اين طرح حتي در بخشي از آن نيز مناسب است.(22)

درختكاري در مسجد
قبل از آن كه صيغه ي وقف نسبت به تمام زمين مسجد اجرا شود، مي توان بخشي از زميني را كه بناست مسجد شود، براي باغچه و درختكاري اختصاص داد. ولي پس از تحقق يافتن عنوان مسجد براي مكاني، نمي توان اين كار را انجام داد؛ زيرا چنانكه گذشت مسجد يكي از مصاديق وقف است، و از موقوفه بايد براي همان منظوري كه وقف شده، بهره برداري كرد. مسجد براي نماز و عبادت است و نمي توان آن را به باغچه و پارك تبديل كرد.
با توجه به گرايش فطري و طبيعي انسان به سرسبزي و درختكاري جا دارد طراحان و مهندسان مساجد قبل از اجراي صيغه ي وقف بر مسجد، بخشي از حياط و فضاي بيروني آن را به باغچه و گلكاري اختصاص دهند؛ تا فضاي مسجد براي نمازگزاران جذاب و دلكش باشد. (23)

ساختن خانه براي امام جماعت در كنار مسجد
امام جماعت، ركن اصلي و محور مسجد است. مسجد در سايه ي برخورداري از يك دين شناس دين پرور است كه مي تواند نقش مهم خود را در ابعاد گوناگون ايفا نمايد.
در كشور ما بسياري از مساجد - به ويژه مساجد روستاها و مناطق دور دست - به دليل نداشتن خانه براي امام جماعت، از نعمت روحاني و امام جماعت بي بهره مانده است. جا دارد بانيان مساجد ساختن خانه اي مناسب و بي آلايش براي روحاني مسجد را نيز در نظر داشته باشند. اگر قدري از هزينه ي مناره هاي بلند و كاشيكاري هاي غير ضروري بكاهيم، به راحتي مي توان خانه اي براي امام جماعت ساخت. اجراي چنين طرحي در حقيقت پيروي از الگوي مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله است. چه آن حضرت خانه ي خويش را در كنار مسجد و متصل به آن ساخت. اجراي اين طرح مي تواند زمينه ساز حضور بيشتر و منظم تر امام جماعت در مسجد باشد. (24)

احداث كتابخانه و مراكز فرهنگي در كنار مسجد
چنانچه بودجه و امكانات بانيان مسجد اجازه دهد، بسيار به جاست در كنار مسجد كه سنگر اصلي مبارزه با امواج ويرانگر فرهنگي است، مراكز فرهنگي نيز بنا شود. زيرا - چنانكه خواهد آمد - يكي از رسالت هاي مهم مسجد، نقش آن در عرصه هاي فرهنگي است. در زمان ما با توجه به گسترش و تنوع شيوه هاي كار تبليغي و آموزشي نمي توان تمام اين برنامه ها را در فضاي محدود شبستان مسجد كه جاي نماز و عبادت است، انجام داد. هرگاه اين مراكز بتواند به اندازه ي توان خود پاسخگوي نيازهاي مردم در زمينه ي كتاب، قرائتخانه، نشريات، فيلم، نوار، مراكز اطلاع رساني و حتي نيازهاي تفريحي باشد، زمينه ي مناسبي براي جذب جوانان و دانش پژوهان به مسجد فراهم مي شود.
البته تأكيد مي كنيم چنين مراكزي هرگز ما را از مسجد با همان ويژگي هايي كه اسلام براي آن در نظر گرفته، بي نياز نمي سازد.سخن در اين است كه بايد چنين مجموعه هايي را به مسجد اضافه كرد؛ نه اين كه آنها را جايگزين مساجد نمود. از همين رو طراحي و ساخت اين مراكز بايد به گونه اي باشد كه مسجد را تحت الشعاع قرار ندهد. (25)

پاركينگ وسايل نقليه براي مسجد
چنانكه خواهد آمد مستحب است انسان پياده به مسجد وارد شود. از جمله اموري كه زمينه ي عمل به اين كار را فراهم مي كند، احداث پاركينگ مناسب براي وسايل نقليه در كنار مسجد است. اين كار هم مايه ي آرامش خاطر نمازگزاران است و هم سبب مي شود از ورود وسايلي همچون موتورسيكلت كه گاهي زمين و فضاي مسجد را اشغال و آلوده مي كند، جلوگيري شود. به علاوه اين كار زمينه ي مزاحمت هاي احتمالي براي همسايگان مسجد و يا ايجاد ترافيك در كوچه و خيابان مسجد را نيز از بين مي برد. (26)

اجراي طرح هاي نو و سودمند در ساخت مسجد
آنچه تاكنون گفته شد مواردي بود كه در روايات و سيره ي عملي معصومان عليهم السلام به طور صريح يا غير صريح بيان شده بود.
بايد يادآور شد كه اسلام از هر گونه نوآوري و خلاقيتي كه در ساخت مساجد صورت گيرد، استقبال مي كند. استفاده از طراحي هاي نو در ساخت و ساز مساجد نه تنها نكوهيده نيست كه پسنديده است. زيرا چنانكه گذشت پيامبر صلي الله عليه و آله مسلمانان را فرمان مي داد تا مساجد را نيكو بسازند. اين فرمان پيامبر صلي الله عليه و آله يك اصل مهم در ساخت و ساز مسجد در هر شرايطي است. بديهي است نيكوسازي با توجه به شرايط و اوضاع و احوال مختلف، متفاوت خواهد بود.
مهم اين است كه نوآوري ها برخاسته از روح فرهنگ اصيل اسلامي و همگون با جايگاه والاي مسجد و رسالت هاي مهم آن باشد.
از اين رو پيش بيني مواردي مانند اطاق مناسب براي خادم مسجد، پاشويي، حمام، كفش كني، شبستان زنانه، شبستان اضطراري براي بهره برداري در هنگامي كه در شبستان اصلي، مراسم برگزار مي شود، انبار براي وسايل مسجد و حتي مكاني براي سكونت غريبان و تازه واردان به شهر همگي از اموري است كه مورد تأييد شريعت اسلامي است؛ زيرا درباره ي موارد ياد شده نه تنها منعي صورت نگرفته، بلكه عقل و ذوق سليم آن را مي پسندد. ضمن اين كه موارد ياد شده و مانند آن هر كدام به گونه اي مايه ي گرمي و رونق هر چه بيشتر مسجد مي شود و از اين رو مي توان آن را گامي در راستاي عمران و آباداني خانه ي خدا به شمار آورد. (27)

پاورقي

1- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص81.
2- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 3، ص 487، باب 9 از ابواب احكام المساجد، روايت 1.
3- تيتوس بوركهارت، مقاله ي مدخلي بر اصول و روش هنر ديني، ترجمه ي جلال ستاري، چاپ شده در مجموعه مقالات 1، مباني هنر معنوي، ص 84، حوزه ي هنري سازمان تبليغات اسلامي، تهران، 1372.
4- سوره مباركه نمل، آيه 88.
5- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 2، ص 883، باب 60 از ابواب الدفن، روايت 1.
6- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 2، ص 883، باب 60 از ابواب الدفن، روايت 2.
7- سنن ابوداود، ج 1، ص 125، شماره ي 456.
8- حسين زمرشيدي، مسجد در معماري ايران، ص 240، كيهان، تهران، 1374.
9- سنن بيهقي (السنن الكبري)، ج 2، ص 439.
10- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 3، ص 587، باب 25 از ابواب احكام المساكن، روايت 1.
11- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص84-85.
12- سنن ابوداوود، ج 1، ص 125.
13- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص85.
14- ميرزا حسين نوري، مستدرك الوسايل، ج 3، ص 372، باب 12 از ابواب احكام المساجد، روايت 1.
15- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص85-86.
16- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص93-94.
17- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 3، ص 505، باب 25 از ابواب احكام المساجد، روايت 3.
18- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص94.
19- محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 3، ص 488، باب 9 از ابواب احكام المساجد، روايت 4.
20- زين الدين بن علي عاملي، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج 1، ص 215، علميه، قم، چاپ دوم، 1395، تحقيق: سيد محمد كلانتر.
21- محمد حسن نجفي، جواهر الكلام، ج 14، ص 76، دار احياء التراث العربي، بيروت، چاپ هفتم.
22- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص94-95.
23- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص95-96.
24- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص96.
25- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص96-97.
26- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص97.
27- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص97-98.

بازگشت