فضيلت آموختن و آموزش دادن در مسجد


پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «كسي كه صبحگاهان، روانه ي مسجد شود، تنها بدين خاطر كه خيري را فراگيرد يا آموزش دهد، پاداش كسي را دارد كه عمره ي كاملي را به جا آورده است، و كسي كه شبانگاه، روانه ي مسجد شود، تنها با اين هدف كه خيري را فرا گيرد يا آموزش دهد، اجر كسي را دارد كه حج كاملي را به جا آورده است.» (1)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هر كس به اين مسجد من در آيد، تنها به اين خاطر كه خيري را بياموزد يا آموزش دهد، همچون مجاهد در راه خداست، و هر كه به قصد ديگري بيايد، همانند كسي است كه به كالاي شخص ديگري چشم دوخته است.» (2)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هر گروهي كه در خانه اي از خانه هاي خدا، گرد هم بيايند و قرآن تلاوت كنند و آن را به يكديگر بياموزند، آرامش بر آنان فرود مي آيد و رحمت خدا، بر آنان سايه مي افكند و فرشتگان، آنها را در بر مي گيرند و خداوند، در ميان كساني كه نزد اويند، از آنان ياد مي كند.» (3)

سنن ابن ماجة - به نقل از عبدالله بن عمرو -: روزي پيامبر خدا، از يكي از اتاق هاي [خانه ي] خود خارج شد و وارد مسجد گرديد. در مسجد، دو دسته از مردم را ديد: دسته ي نخست، قرآن تلاوت مي كردند و خدا را مي خواندند، و دسته ديگر، مي آموختند و آموزش مي دادند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «هر دو دسته، بر [كار] خير هستند. اينان، قرآن تلاوت مي كنند و خدا را مي خوانند. اگر بخواهد، عطايشان مي كند و اگر بخواهد، از آن بازشان مي دارد؛ و آن دسته ي ديگر، فرامي گيرند و به ديگران مي آموزند. همانا من، معلم برانگيخته شده ام». آن گاه، با آن دسته نشست. (4)

كتاب العظمة - به نقل از ابن عباس -: پيامبر خدا، در حالي كه ما حلقه حلقه در مسجد نشسته بوديم، بر ما وارد شد و فرمود: «به چه كاري مشغوليد؟».
گفتيم: در خورشيد و چگونگي طلوع و غروب آن مي انديشيم.
فرمود: «آفرين بر شما! اين گونه باشيد. در آفريده، انديشه كنيد و درباره ي [حقيقت و ذات] آفريننده نينديشيد كه خداوند عز و جل، هر چيزي را براي آنچه خواسته، آفريده است». (5)

سنن أبي داوود - به نقل از عقبة بن عامر جهني -: پيامبر خدا: نزد ما كه در صفه (6)
نشسته بوديم، آمد و فرمود: «كدام يك از شما دوست دارد كه به منطقه ي بطحان يا عقيق برود و دو ماده شتر بزرگ كوهان سفيد به دست آورد، بدون آن كه خداي عز و جل را نافرماني كند يا پيوند خويشاوندي را قطع نمايد؟».
گفتند: همه ي ما، اي پيامبر خدا!
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «هر يك از شما اگر هر روز به مسجد بيايد و دو آيه از كتاب خداي عز و جل ياد بگيرد، برايش از دو ماده شتر، بهتر است، و اگر سه آيه ياد بگيرد، از سه شتر، و به هر اندازه كه ياد بگيرد، از همان تعداد شتر، بهتر است». (7)

الكافي - به نقل از سعيد بن مسيب -: «امام زين العابدين عليه السلام، هر جمعه، مردم را در مسجد پيامبر خدا موعظه مي كرد و به زهد در دنيا، فرامي خواند و به كارهاي آخرت، تشويق مي نمود. شنوندگان نيز آن را به خاطر مي سپردند و مي نوشتند.» (8)

پاورقي

1- منية المريد: ص 106، بحارالأنوار: ج 1 ص 185 ح 105؛ المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 169 ح 311، الآداب: ص 524 ح 1185 هر دو به نقل از ابوامامه، كنزالعمال: ج 10 ص 166 ح 28859 و ر. ك: المعجم الكبير: ج 8 ص 94 ح 7473 و مسند الشاميين: ج 1 ص 238 ح 423 و تاريخ دمشق: ج 16 ص 456 ح 4012.
2- سنن ابن ماجة: ج 1 ص 82 ح 227، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 398 ح 9419، المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 169 ح 309 همگي به نقل از ابوهريره، المعجم الكبير: ج 6 ص 175 ح 5911، حليةالأولياء: ج 3 ص 254 هر دو به نقل از سهل بن سعد تقريباً با همان الفاظ، كنزالعمال: ج 10 ص 148 ح 28758.
3- صحيح مسلم: ج 4 ص 2074 ح 38، سنن أبي داوود: ج 2 ص 71 ح 1455، سنن الترمذي: ج 5 ص 195 ح 2945 تقريباً با همان الفاظ، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 82 ح 225، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 57 ح 7431، تاريخ بغداد: ج 12 ص 114 همگي به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 1 ص 544 ح 2436 و ر. ك: عوالي اللآلي: ج 1 ص 375 ح 97.
4- سنن ابن ماجة: ج 1 ص 83 ح 229، سنن الدارمي: ج 1 ص 105 ح 355، مسند الطيالسي: ص 298 ح 2251، جامع بيان العلم و فضله: ج 1 ص 50 همگي تقريباً با همان الفاظ، كنزالعمال: ج 10 ص 147 ح 28751.
5- كتاب العظمة: ج 4 ص 1490 ح 982؛ بحارالأنوار: ج 57 ص 348 ح 44.
6- صفه، به جايي در مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله گفته مي شد كه محل زندگي موقت فقيران مدينه بوده كه در پي مهاجرت به اين شهر، توان فراهم كردن مسكن و امكانات زندگي براي خود را نداشتند. اين مكان، به دستور پيامبر خدا ايجاد شده بود.
7- سنن أبي داوود: ج 2 ص 71 ح 1456، صحيح مسلم: ج 1 ص 552 ح 251، مسند ابن حنبل: ج 6 ص 140 ح 17413 هر دو تقريباً با همان الفاظ، كنزالعمال: ج 1 ص 519 ح 2324؛ الأمالي، طوسي: ص 357 ح 741، بحارالأنوار: ج 92 ص 186 ح 4.
8- الكافي: ج 8، ص 72 ح 29، الأمالي، صدوق: ص 593 ح 822، أعلام الدين: ص 223، بحارالأنوار: ج 6 ص 223 ح 24.

بازگشت