فضيلت ذكر و دعا در مسجد، بويژه براي حاجتخواهي


مسند ابن حنبل - به نقل از ابوسعيد خدري -: پيامبر خدا فرمود: «پروردگار عز و جل مي فرمايد: «به زودي، اهل محشر در مي يابند چه كسي شايسته ي بزرگواري است».
گفته شد: چه كسي شايسته ي بزرگواري است، اي پيامبر خدا؟
فرمود: «ذكرگويان در مساجد». (1)

سنن النسائي - به نقل از ابن عباس، از جويريه دختر حارث -: پيامبر صلي الله عليه و آله بر جويريه، كه در مسجد در حال دعا بود، گذشت. سپس دوباره در وسط روز بر او گذشت و به او فرمود: «همچنان در همان حال هستي؟».
آن زن گفت: آري.
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: آيا [جملاتي كه آنها را در اين حال بر زبان آوري،] به تو نياموزم؟ [بگو:] «منزه است خداوند، به شمار آفريدگانش! منزه است خداوند، به شمار آفريدگانش! منزه است خداوند، به شمار آفريدگانش! منزه است خداوند، آن اندازه كه خود مي پسندد! منزه است خداوند، آن اندازه كه خود مي پسندد! منزه است خداوند،آن اندازه كه خود مي پسندد! منزه است خداوند، به سنگيني عرشش! منزه است خداوند، به سنگيني عرشش! منزه است خداوند به سنگيني عرشش! منزه است خداوند، به گستردگي كلماتش! منزه است خداوند، به گستردگي كلماتش! منزه است خداوند، به گستردگي كلماتش!». (2)

امام صادق عليه السلام: مردي نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: بهترين اهل مسجد، كيست؟
فرمود: «كسي كه بيشتر خدا را ياد كند». (3)

تاريخ بغداد - به نقل از جابر بن عبدالله -: پيامبر خدا فرمود: «مسجدها، بازاري از بازارهاي آخرت اند. هر كس وارد آن شود، ميهمان خداست. پذيرايي آن (مسجد)، آمرزش است و درودش [به كسي كه وارد آن مي شود،] ارجمند داشتن است. پس براي سود جستن، بكوشيد».
گفته شد: اي پيامبر خدا! چه چيزي سودبخش است؟
فرمود: «دعا و اشتياق داشتن به خداي متعال». (4)

سنن أبي داوود - به نقل از ابوسعيد خدري -: روزي پيامبر خدا وارد مسجد شد و به مردي از انصار به نام ابوامامه برخورد. به وي فرمود: «اي ابوامامه! چه شده كه در غير وقت نماز، در مسجد نشسته اي؟».
گفت: غصه ها و قرض هايي كه گريبانم را گرفته است، اي پيامبر خدا!
فرمود: «آيا به تو سخني نياموزم كه اگر بگويي، خداوند عز و جل، غصه را از تو دور مي سازد و بدهي تو را مي پردازد؟».
ابوامامه مي گويد كه گفتم: آري، اي پيامبر خدا.
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «هر صبح و شام بگو: «خداوندا! من از غم و اندوه، از ناتواني و سستي، و از بزدلي و تنگ چشمي، و از غالب شدن قرض و سلطه ي مردم بر خود، به تو پناه مي برم».
ابوامامه مي گويد: آن چنان كردم و خداي عز و جل، غم و غصه ي مرا از ميان برد و قرض مرا پرداخت كرد. (5)

الدعوات: روايت شده كه امام زين العابدين عليه السلام از كنار مردي گذشت كه بر در
خانه ي شخص ديگري نشسته بود. به او فرمود: «چه چيز تو را بر در خانه ي اين مرد نازپرورده ي ستمگر، نشانده است؟».
گفت: گرفتاري.
امام فرمود: «برخيز كه اكنون، تو را به دري راه نمايي كنم كه از در خانه ي او بهتر است، و به پروردگاري كه براي تو از او نيكوتر است».
آن گاه، دستش را گرفت تا به مسجد [پيامبر صلي الله عليه و آله] رسيد و فرمود: «رو به سوي قبله كن و دو ركعت نماز بگزار. سپس دستانت را به درگاه خداي عز و جل بالا ببر و او را ثنا بگو و بر فرستاده اش درود بفرست و با آيات پاياني سوره ي حشر و شش آيه ي آغازين سوره ي حديد و دو آيه ي سوره ي آل عمران، (6) خدا را بخوان و از خداي سبحان، حاجت بخواه كه تو چيزي درخواست نمي كني، جز آن كه بي ترديد، به تو عطا خواهد كرد». (7)

امام صادق عليه السلام: پدرم [امام باقر عليه السلام] هر گاه مي خواست حاجتي را بخواهد، آن را هنگام زوال خورشيد مي خواست. در آن هنگام، ابتدا چيزي صدقه مي داد و بوي خوشي را استعمال مي كرد و به مسجد مي رفت و هر حاجتي داشت، از خدا مي خواست. (8)

امام صادق عليه السلام: مرا حاجت به پروردگارم افتاد. پس در نيمه ي روز به مسجد رفتم، و هر گاه حاجتي داشته باشم، اين گونه عمل مي كنم. (9)

امام صادق عليه السلام - به مسمع -: اي مسمع! چه چيز، هر يك از شما را باز مي دارد كه چون غمي از غم هاي دنيا بر او وارد مي گردد، وضو بگيرد، سپس به مسجد بيايد و دو ركعت نماز بگزارد و در آن، خدا را بخواند؟ آيا نشنيده اي كه خداوند مي فرمايد:
«و استعينوا بالصبر و الصلوة؛
از شكيبايي و نماز، مدد جوييد.»؟ (10)

امام صادق عليه السلام: آن چنان كه هر يك از شما، هنگام بيماري نزد پزشك مي رود و مبلغي به وي مي پردازد و نيز در حال نياز به زمامدار، به دربان پيشكشي مي دهد، اگر در زمان گرفتاري، به خداي متعال پناه ببرد و وضو سازد و كم يا بيش صدقه دهد و سپس وارد مسجد شود و دو ركعت نماز بگزارد و حمد و ثناي الهي را به جاي آورد و بر پيامبر و اهل بيتش درود بفرستد و بگويد: «خدايا! از بيماري ام تن درستي و از سفرم، بازگشت و از آنچه از آن ترسانم، مرا سلامت عطا فرما»، خداي متعال، حاجتش را برمي آورد. اين، سوگند واجب خداوند است كه با شكرگزاري بنده، تحقق مي پذيرد. (11)

پاورقي

1- مسند ابن حنبل: ج 4 ص 151 ح 11722، صحيح ابن حبان: ج 3 ص 98 ح 816، شعب الايمان: ج 1 ص 401 ح 535، مسند أبي يعلي: ج 2 ص 138 ح 1399 همگي به نقل از ابوسعيد خدري، كنزالعمال: ج 1 ص 447 ح 1931.
2- سنن النسائي: ج 3 ص 77، السنن الكبري:نسايي:ج 1 ص 402 ح 1275، مسند ابن حنبل: ج 10 ص 399 ح 27491، صحيح ابن حبان: ج 3 ص 113 ح 832 هر دو تقريباً با همان الفاظ، كنزالعمال: ج 2 ص 193 ح 3709.
3- الكافي: ج 2 ص 499 ح 1، عدةالداعي: ص 234 هر دو به نقل از ابن قداح، بحارالأنوار: ج 93 ص 161 ح 42.
4- تاريخ بغداد: ج 9 ص 208،كنزالعمال: ج 7 ص 580 ح 20348؛ الأمالي، طوسي: ص 139 ح 226 به نقل از ابوهريره تقريباً با همان الفاظ.
5- سنن أبي داوود: ج 2 ص 93 ح 1555، تهذيب الكمال: ج 23 ص 106 ش 4690.
6- علامه ي مجلسي، در ذيل اين حديث گفته است: شايد مقصود از دو آيه ي ياد شده از سوره ي آل عمران، آيه ي (شهد الله...) (آيه ي 18 (و آيه ي ملك (آيه ي 26) باشد.
7- الدعوات: ص 55 ح 138، بحارالأنوار: ج 92 ص 271 ح 22.
8- الكافي: ج 2 ص 477 ح 7، مكارم الأخلاق: ج 2 ص 14 ح 2020، عدةالداعي: ص 48 همگي به نقل از معاوية بن عمار، بحارالأنوار: ج 83 ص 361 ح 15.
9- تفسير العياشي: ج 2 ص 29 ح 82، رجال الكشي: ج 2 ص 497 ش 418 هر دو به نقل از داوود بن فرقد، بحارالأنوار: ج 47 ص 347 ح 44.
10- تفسير العياشي: ج 1 ص 43 ح 39 عن مسمع، بحارالأنوار: ج 91 ص 348 ح 10.
11- تهذيب الأحكام: ج 3 ص 182 ح 415، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 557 ح 1544، مصباح المتهجد: ص 530 همگي به نقل از سماعة بن مهران، المقنعة: ص 220 و هر دو تقريباً با همان الفاظ، بحارالأنوار: ج 91 ص 351 ح 12.

بازگشت