شرط دوم


شرط دوم

آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگربه جايي كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آن جا قصد كند جايي برود كه با مقداري كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايي كه مي خواهد ده روز بماند برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.

1281 كسي كه نمي داند سفرش چند فرسخ است مثلا براي پيدا كردن گمشده اي مسافرت مي كند و نمي داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند بايد نماز را تمام بخواند ولي در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جايي كه مي خواهد ده روز در آن جا بماند هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود بايد نماز را شكسته بخواند.

1282 مسافر در صورتي بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود پس كسي كه از شهر بيرون مي رود و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخي برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مي كند بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.

1283 كسي كه قصد هشت فرسخ دارد اگر چه در هر روز مقدار كمي راه برود وقتي به جايي برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند ولي اگر در هر روز مقدار خيلي كمي راه برود كه نگويند مسافر است بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

1284 كسي كه در سفر به اختيار ديگري است مانند نوكري كه با آقاي خود مسافرت مي كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند.

1285 كسي كه در سفر به اختيار ديگري است اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود بايد نماز را تمام بخواند.

1286 كسي كه در سفر به اختيار ديگري است اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود يا نه بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر شك او از اين جهت است كه احتمال مي دهد مانعي براي سفر او پيش آيد چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شكسته بخواند.


بازگشت