احكام و آداب نماز شب


1- هشت ركعت به نيت نماز شب و سپس دو ركعت نماز شفع و آنگاه يك ركعت نماز وتر، كه با فضيلت ترين قسمت نماز شب، نماز وتر و شفع است و دو ركعت شفع برتر از وتر است.
2- براي نماز شب مي توان به نماز شفع و وتر اكتفا كرد بلكه هنگام تنگي وقت مي توان تنها به نماز وتر اكتفا نمود.
3- وقت نماز شب از نيمه ي شب تا فجر صادق است، و هنگام سحر از ساير مواقع بهتر است و تمامي ثلث آخر شب سحر محسوب مي شود و افضل از آن خواندن نماز شب نزديكيهاي فجر است.(1)
نماز شب را در هر موقع شب مي شود خواند، ولي بهتر آن است كه در نزديكي اذان صبح خوانده شود. رسول خدا (ص) فرمود: «آخر شب براي تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن، زيرا خداوند مي فرمايد: پرهيزگاران در سحرگاهان استغفار مي كنند».(2)
و در حديث ديگر آمده است: «حسين بن علي بن بلال مي گويد: به امام نوشتم كه وقت خواندن شب كدام است؟ امام در پاسخ نوشت: نيمه شب بهتر است و اگر در اين فرصت نخواندي، اول شب يا آخر شب هم مي توان خواند».(3)
4- جايز است كه انسان نماز شب را نشسته بخواند، حتي در حال اختيار، ولي اگر مي خواهد نشسته بخواند، بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته را يك ركعت ايستاده حساب كند. بنابراين بايستي هشت بار دو ركعت نشسته و هر دو ركعت به يك سلام كه جمعاً شانزده ركعت مي شود به نيت نماز شب بخواند و دو بار دو ركعت، هر دو ركعت به يك سلام به نيت نماز شفع و دو بار يك ركعت هر يك ركعت به يك سلام به نيت نماز وتر، ولي در حال اضطرار و بيماري، همان يازده ركعت كفايت مي كند.
5- شخص مسافر مي تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.
6- جواني كه مي ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود، مي تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.
7- كساني كه براي خواندن نماز شب بعد از نيمه شب عذري دارند، مانند پيرمردان و يا كسي كه از سرد شدن هوا مي ترسد و يا از جنب شدن در خواب مي ترسد و... مي توانند نماز شب را قبل از نيمه شب بخوانند.
8- خواندن سوره در ركعتهاي نماز شب لازم نيست، و مي تواند فقط به خواندن سوره ي حمد اكتفا كند، همچنين قنوت در ركعتهاي دوم مستحب است و مي تواند بدون قنوت بخواند.
9- نماز وتر يك ركعت است كه مي توان بدون قنوت به جا آورد.
10- لازم نيست همه ي يازده ركعت را در يك مجلس بخواند، بلكه مي تواند در دو سه نوبت بخواند، بلكه تفريق افضل است، همان طور كه پيامبر خدا (ص) تهجد مي كرد.
11- كسي كه در حال مسافرت است، مي تواند نماز شب را داخل ماشين يا هواپيما به صورت آسان به جا آورد.
12- مستحب است كه نماز شب را بلند بخواند، تا اگر از خانواده ي او كسي مي خواهد براي نماز شب برخيزد بيدار شود، چنانكه در روايت است و «شهيد» و ديگران نيز تصريح به استحباب جهر نموده اند. بديهي است كه استحباب بلند خواندن نماز شب در جايي است كه امن از ريا باشد و اگر خداي ناخواسته خوف ريا در بلند خواندن باشد، بايد آهسته بخواند.
علي بن اسباط از امام صادق (ع) در مورد مردي كه آخر شب برمي خيزد و صدايش را در قرائت بلند مي كند پرسيد، امام (ع) فرمود: «شايسته است انسان وقتي نماز شب مي خواند صدايش را به خانواده اش برساند، تا آن كه خواب رفته، بيدار شود و آن كس كه مي خواهد حركت كند، حركت كند».(4)
اين حديث نشان مي دهد كه شايسته است همه ي اهل خانواده، اهل نماز شب باشند.
13- رسول خدا (ص) فرمود: «به بنده اي كه نماز شب نصيب او شده، هنگامي كه براي خدا بيدار شود و وضو بگيرد (وضوي كامل) و با نيت خالص و قلب سالم و بدن خاشع و چشم گريان براي خداوند نماز
بخواند خداوند پشت سر او نه صف از فرشتگان را رديف مي كند كه جز خدا كسي نمي تواند آنها را شمارش كند، كه يك طرف هر صف در مشرق و طرف ديگر در مغرب است هنگامي كه او نماز را تمام كند خدا به تعداد آن فرشتگان براي او درجه و ثواب مي نويسد».(5)
14- در حديثي حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) چنين مي فرمايد:
«پرهيزكاران به هنگام شب به پا مي خيزند و آيات قرآن را با دقت و تأمل مي خوانند و با خواندن و انديشيدن در آن خود را محزون مي سازند و مي كوشند كه با آن درد خود را درمان كنند. هر گاه به آيه اي برسند كه شوق انگيز و اميدآفرين باشد، به آن طمع مي ورزند و مشتاقانه به آن مي نگرند؛ گويي پاداشي كه آن آيه بازگو مي كند در برابر ديدگان آنهاست. و چون به آيه اي برسند كه در آن ترس و بيم است گوش دل خويش را مي گشايند، بدان گونه كه گويي فرياد فغان اهل دوزخ در كنار گوش آنها مي باشد، قامت خويش را در مقابل حق خم مي كنند و پيشاني و كف دست و زانوان و سرانگشتان را بر زمين مي نهند و از خداي بزرگ آزادي خويش (را از آتش دوزخ) درخواست مي كنند و به هنگام روز، شكيبا و دانا و نيكوكار و پرهيزكار مي باشند».(6)

پاورقي

1- تحرير الوسيله، ج 1، ص 136.
2- تفسير نمونه، ج 22، ص 322.
3- التهذيب، ج 2، ص 118.
4- بحارالانوار، ج 87، ص 209.
5- بحارالانوار، ج 87، ص 137.
6- نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه 191. الدليل، ج 2، ص 997.

بازگشت