فحشا و منكر
كسي كه مطيع نماز نباشد، نمازش كامل نيست و اطاعت از نماز همان دوري از فحشاء و منكر است.
سخن حضرت رسول اعظم صلي الله عليه و اله شاهدي بر اين مدعاست:
«لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ يُطِعِ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ. (1)
پس طاعت و پيروي از نماز به اين معناست كه نماز، فرد، را از زشتيهاي پنهان و آشكار باز دارد.»
هر گاه سخن از نماز و علت وجوب آن پيش مي آيد اولين سئوالي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه اگر نماز انسان را از بدي ها و زشتي ها دور مي كند (تَنهي عَنِ الفَحشاءِ و المُنكَرِ)(2)
چرا ما نمازگزاراني را سراغ داريم كه هم نماز مي خوانند و هم از گناه روي گردان نيستند؟
در جواب بايد گفت كه هر نمازي از گناه جلوگيري نمي كند. مقصود قرآن از اينكه نماز از بدي ها جلوگيري مي كند. نماز كامل و بي عيب و نقص است و اتفاقاً اين آيه خود ملاك خوبي است براي اينكه آدمي، نماز خود را بتواند قيمت گذاري كند، همانطور كه امام صادق (ع) مي فرمايد:
كسي كه دوست دارد بداند چقدر از نمازش سود برده است، بنگرد كه چقدر نمازش او را از منكرات دور كرده است، هر قدر انسان از گناه دوري كند. به همان اندازه نمازش سود داشته است. (3)
بنابراين ممكن است به اندازه يك ركعت انسان از گناه دور شود، و اين نشان دهنده اين است كه فقط يك ركعت نماز فرد قبول شده است.
علامه طباطبائي در اين زمينه مي فرمايند:
بازداري از گناه اثر طبيعي نماز است... اگر مانع يا مزاحمي در بين نباشد اثر خود را مي بخشد... ياد خدا و موانعي كه از اثر آن جلوگيري مي كنند مانند دو كفه ترازو هستند، هر وقت كفه ياد خدا سنگين شود نمازگزار گناه نمي كند و هر جا كفه آن موانع سنگين تر شود، نمازگزار از حقيقت ياد خدا منصرف مي شود. (4)
با نماز، انسان خوبي ها را به خود تلقين مي كند و با حالت توجه و حضور قلب تمامي بت ها را مي شكند. بنابراين كساني كه فواحش را ترك نمي كنند، علتش اين است كه يكي از شرائط نماز را ترك كرده اند به خاطر همين اثر بازدارنده نماز نيز منتفي شده است.
البته عكس اين قضيه نيز صادق است؛ در واقع اشتباه است كه تصور كنيم چون نماز خوب است و اثرات فراوان دارد پس هر مقدار بيشتر بخوانيم بيشتر نتيجه مي گيريم!
نماز آن گاه اثرات خود را به آدمي ارزاني مي دارد كه با روح آدمي درآميزد و به وسيله آن جذب شود. اوراد و اذكار بي روح و خشك هيچ گاه نمي تواند جاي نماز حقيقي را بگيرد. البته اين به معني ترك نماز نيست؛ زيرا ممكن است در اثر مجالست انسان با نماز؛ آدمي بتواند انس و زيبايي آن را درك كند.
همان طور كه در روايت آمده است كه جواني از انصار با پيامبر (ص) نماز مي خواند، اما از كارهاي زشت پرهيز نمي كرد، خبرش به گوش پيامبر رسيد و حضرت فرمودند: همانا روزي نمازش او را از زشتي ها بازدارد.(5)
اتفاقاً چيزي نگذشت كه اين جوان از كارهاي زشت خويش توبه كرد.
پاورقي
1- بحار الأنوار، چاپ بيروت، ج 79، ص198.
2- سوره مباركه عنكبوت، آيه 45.
3- مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ (بحار الأنوار، چاپ بيروت، ج 79، ص198).
4- تفسير الميزان، ذيل آيه 45 سوره مباركه عنكبوت.
5- إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً، مَا فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ تَابَ(بحار الأنوار، چاپ بيروت، ج 79، ص 198).