حرامخواري


حرامخواري، آفت عبادت
دين مبين اسلام، نماز برخي از افراد را بيهوده و باطل معرفي مي نمايد:
نماز رباخوار، مردم آزار و پايمال كننده حقوق مردم، نماز كسي كه زكات و حقوق مالي خود را نپردازد، و همين گونه نماز زمامدار خودكامه، و نيز كسي كه به خصلت هاي نكوهيده اي چون خودپسندي و خود برتربيني آلوده باشد، هم پذيرفته نمي شود.
نمازگزار بايستي بداند كه براي رسيدن به قبولي و كمال نماز، شكم خويش را از حرام خالي بدارد تا عبادتش بيهوده نباشد.
پيامبر صلي الله عليه و اله فرموده است:
خداوند فرشته اي دارد كه هر شب بر فضاي بيت المقدس (يا خانه كعبه) ندا مي دهد:
هان اي مردم، كسي كه حرامخوارگي كند، خدا از او نه نماز نافله اي را مي پذيرد و نه نماز واجب را. (1)

رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:
عبادت با مال حرام خوردن مثل ساختن ساختمان است بر روي ماسه و يا آب. (2)
و نيز فرمود:
كسي كه غذاي حرام بخورد، تا چهل شب، نمازش پذيرفته نمي شود، و تا چهل روز دعا و خواسته اش شنيده و برآورده نمي گردد. و هر گوشتي كه غذاي حرام آن را در پيكرش رويانده است، آتش دوزخ بر آن سزاوارتر است.(3)

از پيامبر آورده اند كه ايشان فرمود:
«لَا يَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاةَ خَمْسَةِ نَفَرٍ: ... وَ آكِلِ الرِّبَا؛ (4)
خداوند نماز پنج گروه را نمي پذيرد: ... و رباخوار.»
طبق اين حديث گرانقدر نماز رباخوران مورد قبول خداوند واقع نمي شود.

امام علي عليه السلام نيز خطاب به كميل فرمود:
«يَا كُمَيْلُ انْظُرْ فِيمَا تُصَلِّي وَ عَلَي مَا تُصَلِّي إِنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلَا قَبُولَ؛(5)
اي كميل! نگاه كن كه در چه (جامه اي) نماز مي گزاري، و بر چه (جايي) نماز مي گزاري، كه اگر از راه حلال و مناسب نباشد، قبول نخواهد شد.»

پاورقي

1- إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي عَلَي بَيْتِ الْمَقْدِسِ كُلَّ لَيْلَةٍ مَنْ أَكَلَ حَرَاماً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا (بحارالانوار، ج 103، ص 16).
2- الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَي الرَّمْلِ وَ قِيلَ عَلَي الْمَاءِ (بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 100، ص 16.
3- مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً وَ كُلُّ لَحْمٍ يُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَي (بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 63، ص314).
4- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 13، ص 332.
5- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 80، ص 284.

بازگشت