غيبت
يكي ديگر از نابساماني هاي رواني كه موجب مي شود عمل فرد نابود شود، عارضه غيبت است. غيبت كردن و عيب كسي را فاش كردن، يكي از رفتارهاي ناهنجار اجتماعي محسوب مي شود؛ زيرا كسي كه غيبت مي كند، در حقيقت حقوق اجتماعي افراد را زير پا مي گذارد.
به طور كلي غيبت، يكي از عوارض نامطلوب اجتماعي است كه اگر دامنگير افراد اجتماعي شود، آن جامعه را آلوده مي كند و همه افراد آن را نسبت به همديگر بدبين مي سازد.
براساس رهنمود پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم مي توان غيبت را چنين تعريف نمود؛ آن بزرگوار خطاب به ابوذر مي فرمايند:
«اي ابوذر، از غيبت بپرهيز، كه غيبت بدتر از زنا است...
ابوذر گويد: عرض كردم: يا رسول الله، غيبت چيست؟
فرمودند؛ غيبت آن است كه از برادرت چيزي بگويي كه خوش ندارد.
عرض كردم؛ يا رسول الله، اگر آن چه درباره او گفته مي شود، در او باشد چه؟
فرمودند؛ بدان كه اگر آن چه در او هست، بگويي غيبتش كرده اي و اگر آن چه در او نيست بگويي، به او بهتان زده اي!»(1)
بر اساس اين رهنمود ارزشمند، مي توان دريافت كه شخصيت اجتماعي فردي را زير سؤال بردن و او را در جامعه خوار و خفيف نمودن، از نشانه هاي بارز غيبت محسوب مي شود.
مولاي بزرگوار، امام رضا عليه السلام در كلامي ارزنده، عارضه غيبت را با ديدگاهي ديگر مورد توجه قرار داده و اين پديده را با نگرشي ديگر تبيين مي فرمايند:
«هر كس پشت سر ديگري چيزي بگويد كه در او هست و مردم هم آن را مي دانند، غيبتش نكرده است. اما اگر كسي پشت سرش چيزي را بگويد كه در او هست، ولي مردم نمي دانند، غيبتش كرده است.» (2)
براساس كلام مولاي بزرگوار عليه السلام اگر فردي داراي عيبي باشد كه ديگران نيز از آن آگاهي دارند، آشكار كردن آن، غيبت محسوب نمي شود؛ زيرا به آن عيب همه واقفند و آشكار ساختن آن، شخصيت اجتماعي وي را به خطر نمي اندازد. اما اگر فردي داراي عيبي باشد كه ديگران از آن آگاهي نداشته باشند، فاش كردن آن، غيبت محسوب مي شود.
بر اين اساس مي توان عارضه غيبت كردن و يا گفتن عيب كسي را كه فاش گرديده است، از هم جدا كرد.
حقوق اجتماعي افراد از ديدگاه اسلام بسيار باارزش است؛ زيرا اسلام به كسي اجازه نمي دهد كه فردي در جامعه، حقوق اجتماعي فرد ديگر را پايمال نمايد.
غيبت كردن يكي از نشانه هاي بارز پايمال نمودن حقوق اجتماعي انسانها محسوب مي گردد. بدين سبب كسي كه مرتكب اين عمل نامطلوب گردد، حقوق اجتماعي فرد را زير پا گذاشته است و تا زماني كه حقوق اجتماعي وي را ادا نكرده است، همواره مديون او مي باشد.
روايتي از پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم شدت ناهنجار بودن اين عارضه رواني را به خوبي تبيين مي نمايد. آن بزرگوار مي فرمايند:
«غيبت كردن بدتر از زنا است!
عرض شد؛ چگونه؟
فرمودند؛ مرد زنا مي كند و سپس توبه مي نمايد و خدا توبه اش را مي پذيرد. اما غيبت كننده، تا زماني كه غيبت شونده او را نبخشد، آمرزيده نمي شود.»(3)
بدين سان ارزش اجتماعي فردي را زير پا نهادن، در حقيقت پايمال نمودن حقوق فردي و اجتماعي وي محسوب مي گردد و شخص غيبت كننده، تا زماني كه نتواند رضايت شخص را جلب نمايد، همواره مديون وي خواهد بود.
اگر كسي در اين جهان نتواند حقوق اجتماعي كسي را كه براساس غيبت پايمال نموده است، جبران نموده و از وي عذرخواهي كند و از او حلاليت طلبد، اين حق همواره محفوظ خواهد ماند و روز قيامت، خداوند متعال براساس عدالت، حقوق از دست رفته وي را به او باز خواهد گرداند.
كلامي از پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم بيانگر اين حقيقت است.
«روز قيامت فردي را مي آورند و او را در پيشگاه خداي متعال نگه مي دارند و كارنامه اش را به او مي دهند، اما او حسنات خود را در آن نمي بيند.
مي گويد؛ پروردگارا، اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمي بينم!
به او گفته مي شود؛ پروردگار تو نه خطا مي كند و نه فراموش كار است. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت.
سپس مرد ديگري را مي آورند و كارنامه اش را به او مي دهند. او در آن طاعات بسياري مشاهده مي كند.
عرض مي كند؛ پروردگارا، اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!
گفته مي شود؛ فلاني از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.» (4)
ملاحظه مي شود كه اسلام تا چه اندازه به حقوق فردي و اجتماعي انسانها ارزش قائل گرديده و اجازه نداده است كه در غياب فردي، عيب هاي او را فاش و برملا سازند.
نكته بسيار مهم آن است كه اگر شخصي براساس غيبت كردن، حقوق اجتماعي فردي را پايمال كند و آن فرد بميرد، چگونه بايد از وي حلاليت بطلبد و از وي بخواهد كه او را مورد عفو قرار دهد؟
رسول اكرم(ص) در مورد ارزش ترك كردن غيبت فرمودند:
«تَرْكُ الْغِيبَةِ أَحَبُّ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَشَرَةِ آلَافِ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً؛
ترك كردن غيبت در نزد خداوند متعال محبوبتر است از ده هزار ركعت نماز.» (5)
رهنمود ارزشمند پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم طريق عدالت را در اين زمينه بيان فرموده اند.
رسول اكرم صلي الله عليه و اله فرمودند:
«مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهُ وَ لَا صِيَامَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً إِلَّا أَنْ يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ؛ (6)
هر كه غيبت مرد يا زن مسلماني كند، خداوند چهل شبانه روز نماز و روزه او را قبول نمي كند؛ مگر آنكه شخص غيبت شده از او درگذرد.»
آن بزرگوار در پاسخ به اين سؤال كه كفاره غيبت چيست؛ فرمودند:
«كفاره غيبت آن است كه هرگاه به ياد كسي كه از او غيبت كرده اي افتادي، از خداوند برايش آمرزش بخواهي.»(7)
بنابراين طريق عدالت در پايمال كردن حقوق اجتماعي انسانها، سعي در جبران آنها مي باشد و جبران غيبت، طلب آمرزش براي فردي است كه مورد ظلم واقع گرديده است.
بر همين اساس، اسلام طريق عدالت را در تمام زمينه ها براي انسانها نشان داده است و انسانها بايد زندگي خود را براساس قوانين اسلام تنظيم نمايند و با اين عمل خود، الگوي مناسبي براي ديگر انسانها باشند؛ زيرا اسلام تنها به ادعا كردن نيست؛ بلكه اسلام علم و عمل است و اگر عمل در پي آگاهي نباشد، جامعه اسلامي در هر زمان به سقوط نزديك خواهد گرديد.
با توجه به مطالبي كه مورد مطالعه قرار گرفت، متوجه شديم كه يكي از علل برگزاري نماز، از بين بردن برخي از اختلالات رفتاري فردي و اجتماعي مي باشد و نيز نماز واقعي است كه مي تواند انسان را به مرحله لقاء الله برساند.
پاورقي
1- إِذَا ذَكَرْتَهُ بِمَا هُوَ فِيهِ فَقَدِ اغْتَبْتَهُ وَ إِذَا ذَكَرْتَهُ بِمَا لَيْسَ فِيهِ فَقَدْ بَهَتَّه (مكارم الأخلاق، ص470)
2- مَنْ ذَكَرَ رَجُلًا مِنْ خَلْفِهِ بِمَا هُوَ فِيهِ مِمَّا عَرَفَهُ النَّاسُ لَمْ يَغْتَبْهُ وَ مَنْ ذَكَرَهُ مِنْ خَلْفِهِ بِمَا هُوَ فِيهِ مِمَّا لَا يَعْرِفُهُ النَّاسُ اغْتَابَهُ (بحار الأنوار، ج 72 ، ص 245).
3- إِيَّاكُمْ وَ الْغِيبَةَ فَإِنَّ الْغِيبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا قَالُوا وَ كَيْفَ الْغِيبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا قَالَ لِأَنَّ الرَّجُلَ يَزْنِي ثُمَّ يَتُوبُ فَتَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ إِنَّ صَاحِبَ الْغِيبَةِ لَا يُغْفَرُ حَتَّي يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ (بحار الأنوار، ج 72، ص259)
4- بحار الأنوار، ج 72، ص229.
5- بحارالانوار، ج72، ص261.
6- بحار الانوار، ج 72، ص 258.
7- سُئِلَ النَّبِيُّ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كُلَّمَا ذَكَرْتَه (بحار الأنوار، ج 72، ص229)