نماز


نماز را به صبوري ز عمق جان مي خوان
متين و باادب و پاك و جاودان مي خوان

اساس و ركن حقيقي نماز باشد و بس
زوال و مرگ ندارد، تو جانفشان مي خوان

روا نباشد و خامي و جهل مي باشد.
اگر سبك شمري پس، تو با نشان مي خوان

براي آن كه سبكبال و چاره جو باشي
هميشه قدر نمازت بدان، روان مي خوان

صلاح روح و روانست و رمز ايمانست
بيا به صبح و به ظهر و به شام، آن مي خوان

وصال يار دو عالم، كليد سبز بهشت
روان بسوي نماز است و، بيكران مي خوان

يقين - جهت - بدهد بر سراي توحيدت
زيارت دل و جان كن، چو بلبلان مي خوان

عبادتي كه به معنا رسد قبول افتد
مخوان نماز به تعجيل و در، امان مي خوان

قوام دين خدا در نماز با هدف است
جهت به قبله فقط سوي آن مكان مي خوان

اگر جدا ز من و ما شوي به وقت نماز
نماز عشق عيان گردد، اين زمان مي خوان

مراد خويش بگير از نماز يكرنگي
يكي ببين به نماز و، به امتحان مي خوان

خطابه اي به بلنداي عالم امكان
وراي نام نماز است، پر توان مي خوان

اميدواري و بيداري و نكوكاري
نمونه اي ز نماز است، اي جوان مي خوان

غلامحسين محمدي

بازگشت