نماز عيد
سحر عيد كه بوي گل تكبير آمد
گوئي از پرده ي دل صوت مزامير آيد
هر كه را حاجتي از دوست، اجابت بيند
هر كجا سوز دعائي است، به تأثير آيد
چون درآيي ز در معذرت از هر چه گذشت
مژده ي مغفرت از عالم تقدير آيد
دست لطف حق اگر يار شود، كار اين است
ورنه از خلق دل آشفته، چه تدبير آيد
جلوه ي دوست به توفيق ميسر گردد
فيض رحمت مگر از ناله ي شبگير آيد
آرزوئي كه بود نور دل اهل نماز
خواب صدقي است كه يك روز به تعبير آيد
صف به صف ديده ي مشتاق به هر سو نگرد
جرگه ي اهل بهشت است به تصوير آيد
به مصلي به شتاب آمده اند اهل نماز
تا برات آيد و بي وقفه و تأخير آيد
آب در ديده بگرداند و حسرت در دل
آن كه آيد ز ره شوق - ولي دير آيد
اشك شاهد نفسي راز دل آرد به ميان
عشق حالي است كه باري - نه به تفسير آيد
بيمي از خلق ندارد دل از حق ترسان
هر چه زين بيشه درآيد به خدا، شير آيد
محمدجواد محبت