كشته نماز


محبوب خداي بي نياز است حسين
روشنگر راه اهل راز است حسين

در حال نماز خون به ديوان زمان
زد نقش كه كشته نماز است حسين

قامت چو پي نماز افراشت حسين
در گلشن خون نخل ولا كاشت حسين

در پيش سپاه خصم، آهنگ اذان
سرداد و نماز را به پا داشت حسين

احرام پي نماز خون بست حسين
در راه خدا شست ز جان دست حسين

تا لحظه آخر پي احياي نماز
در آتش و خون ز پاي ننشست حسين

ياران حسين بهترين اصحابند
در برج ولا چو مهر عالمتابند

در حال نماز عشق در وادي طف
مشتاق لقاي كشته محرابند

چون وقت زوال ظهر عاشورا شد
از بهر نماز خون به پا غوغا شد

تا خون خدا نماز را قامت بست
با قامت او قيام حق بر پا شد

چون گشت عَلَم قامت مولاي نماز
در دشت بلا براي احياي نماز

كردند سپر سينه به پيش دشمن
اصحاب حسين از پي ابقاي نماز

در معركه توسن شرف راند حسين
در گاهِ غزا نماز خون خواند حسين

با خون گلوي طفل ششماهه خويش
برلوح نماز گوهر افشاند حسين

دركرببلا به عرصه عاشورا
فرزند علي سبط رسول دوسرا

فرمود نماز خون به پا بايد داشت
تا جلوه كند به ماسوا دين خدا

عباس چو در راه برادر سرداد
جان بهر بقاي دين پيغمبر داد

در كرببلا به صحنه عاشورا
با گل گل خون نماز را زيور داد

اكبر چو ره رضاي حق مي پويد
گرد الم از چهره به خون مي شويد

تا خون خدا نماز خون بگذارد
آغاز اقامه را اذان مي گويد

محمد علي مرداني

بازگشت