ميان آتش و اذان


در اين ميان چه اذاني ست باز مي خواني
كه ايستاده در اينجا نماز مي خواني

هنوز هم سرپايي در اين سرازيري
چه سربلند چه سان سرفراز مي خواني

ميان آتش و «قد قامت الصلوة» زدن؟!
تو با وجود «بسوز» و «بساز» مي خواني

گمان كنم ملكوتي نهفته در نفست
كه نكته نكته از آفاق راز مي خواني

گلو بريده سر نيزه نيز قرآن را
چه با حرارت و سوز و گداز مي خواني

كدام معركه بي ياد و نام حضرت حق
كه باز وقت نماز است و باز مي خواني

مصطفي ملك عابدي

بازگشت