نماز در خون


ديده خون بارد
چون عاشقي دارد
سوز و گداز عشق
در ميان خون
با چهره ي گلگون
خواند نماز عشق
باروي گلگون حسين
افتاده در خون حسين
آه واويلا
يوسف زهرا
مانده كنون تنها
در بين دشمن ها
شد بگوش جان
هم شيون طفلان
هم ناله ي زن ها
باروي گلگون حسين
افتاده در خون حسين
آه واويلا
آسمان از غم
شد تيره و درهم
آه از دل زينب
دارد اين خواهر
دست عزا بر سر
واويلتا بر لب
باروي گلگون حسين
افتاده در خون حسين
آه و واويلا
شمر دون از كين
در مقتل خوني
بالين شه آمد
شد زمين لرزان
زينب دوان دوان
در قتلگه آمد
باروي گلگون حسين
افتاده در خون حسين
آه و واويلا
از گل زينب
اي كوفيان يارب
كردند مهماني
شد جدا از تن
با خنجر دشمن
آن رأس نوراني
باروي گلگون حسين
افتاده در خون حسين
آه و واويلا

محمود تاري «ياسر»

بازگشت