سفر


با دل تنگ به سوي تو سفر بايد كرد
از سر خويش به بتخانه گذر بايد كرد

پير ما گفت زميخانه شفا بايد جست
از شفا جستن هر خانه حذر بايد كرد

آن كه از جلوه ي رخسار چو ماهت پيش است
بي گمان معجزه ي شق قمر بايد كرد

گر در ميكده را پير به عشاق گشود
پس از آن آرزوي فتح و ظفر بايد كرد

گر دل از نشئه ي مي دعوي سرداري داشت
به خود آييد كه احساس خطر بايد كرد

مژده اي دوست كه رندي سر خم را بگشود
باده نوشان! لب از اين مائده، تر بايد كرد

در ره جستن آتشكده سر بايد باخت
به جفا كاري او سينه سپر بايد كرد

سر خُم باد سلامت كه به ديدار رخش
مست ساغر زده را نيز خبر بايد كرد

طره ي گيسوي دلدار به هر كوي و دري است
پس به هر كوي و در از شوق سفر بايد كرد

امام خميني (ره)

بازگشت