مناجات سحر


صلا زدند كه برگ صبوح، ساز كنيد
به ساز مرغ سحر، ترك خواب ناز كنيد

مي (خمارشكن) مي دهند كز سرها
خمار چون شكن زلف يار باز كنيد

سرودِ بدرقه كاروان شب خوانيد
دراي قافله صبح پيشواز كنيد

به ساز زهره، سماوات مي دهد پيغام
كه گوش دل به مناجات اهل راز كنيد

وضو به چشمه صهباي صبحدم سازيد
به سوي قبله ميخوارگان نماز كنيد

چو بلبلان بهاري به اهتزاز نسيم
هواي شور و نوايي به سوز و ساز كنيد

يگانه راز و نيازِ قبولِ اهلِ دل است
دوگانه يي كه به درگاه بي نياز كنيد

سر نياز فرود آوريد و نذر قبول
به زير قبه اين بارگاه ناز كنيد

نگين خاتم جم در نماز مي بخشند
نظر به حلقه رندان پاكباز كنيد

يگانه راز عروج مقام قرب اينست
كه از گروه عزازيل احتزاز كنيد

به زلف يار اگر دست يافت آه سحر
بسا كه پرچم عزّت به اهتزاز كنيد

يكي است نغمه، اگر زخمه ها به زير و بم است
به پرده هاي حقيقت رَهِ مَجاز كنيد

اگر به ساز دل شهريار گوش كنيد
جهان، پر از طرب و شور و شاهناز كنيد

استاد محمدحسين شهريار

بازگشت