معراج عشق


در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد

از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار
كان تحمّل كه تو ديدي همه بر باد آمد

باده، صافي شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقي و كار به بنياد آمد

بوي بهبود ز اوضاع جهان مي شنوم
شادي آورد گل و باد صبا شاد آمد

اي عروس هنر از دهر شكايت منماي
حجله حسن بياراي كه داماد آمد

بر زليخا ستم اي يوسف مصري مپسند
زانكه از عشق بر او اين همه بيداد آمد

دلفريبان نباتي همه زيور بستند
دلبر ماست كه با حسن خداداد آمد

زير بارند درختان كه تعلق دارند
اي خوشا سرو كه از بند غم آزاد آمد

مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان
تا بگويم كه زعهد طربم ياد آمد

حافظ شيرازي

بازگشت