ستون دين


فروغ ديده ي انسان نماز است
ستون دين و هم ايمان نماز است

بود معراج مؤمن رمز پرواز
به سوي حضرت سبحان نماز است

ميان خالق و مخلوق راهي است
چراغ راه بي پايان نماز است

به گاه اضطراب و لغزش روح
رها سازنده از طوفان نماز است

بود روح بشر زنداني تن
رهائي بخش از زندان نماز است

چو پيمان ازل گردد فراموش
به ياد آرنده ي پيمان نماز است

چه سازد بنده اي با درد جانسوز
علاج درد بي درمان نماز است

به ذكر حق بود آرامش دل
كليد جنت و رضوان نماز است

رهاند خلق را از كيد ابليس
فرو كوبنده ي شيطان نماز است

نگهدارنده از فحشا و منكر
صريح آيه ي قرآن نماز است

برد ارواح را تا اوج افلاك
كند همراز با يزدان نماز است

نمايد بنده را با دوست همدم
كه راه وصلت جانان نماز است

بسوزد عاشق اندر هجر معشوق
چه گويم چاره ي هجران نماز است

چو گردد بنده ي عاصي گرفتار
طريق محو هر عصيان نماز است

يقين (فرزانه) را هنگامه ي حشر
سپر از آتش سوزان نماز است

ابوالفضل خلخالي «زنجاني» (فرزانه)

بازگشت