عدهاي بعد از نماز عشا در آمن الرسول بعد از كلمه رسول صلي اللَّه عليه و آله را اضافه مي كنند. آيا اضافه كردن اشكال دارد؟


در خصوص بي سواد و با سواد بودن پيامبر(ص) بايد در دو مرحله بحث شود:

1- قبل از بعثت

بي ترديد پيامبر قبل از بعثت سواد خواندن و نوشتن را نداشت.

آيات(1) و روايات(2) بر اين مطلب دلالت دارند. شهيد مطهري مي نويسد: قطعي و مسلّم و مورد اتفاق علماي مسلمان و غير آنها است كه ايشان قبل از رسالت كوچكترين آشنايي با خواندن و نوشتن نداشته است.(3)

درست است كه خواندن و نوشتن براي هر انساني كمال محسوب مي شود، ولي گاهي وضعي پيش مي آيد كه نخواندن و نوشتن كمال است. اين مطلب در مورد پيامبران مخصوصاً خاتم انبيا(ص) كاملاً صدق مي كند، چه اين كه اگر دانشمندي درس خوانده، و فيلسوفي آگاه و پر مطالعه ادعاي نبوت كند و كتابي ارائه دهد، به عنوان كتاب آسماني، در چنين وضعي ممكن است وسوسه و ترديدهايي پيش بيآيد كه اين كتاب و مكتب مولود انديشههاي او است يا از جايي آموخته است، ولي اگر از ميان يك قوم عقب افتاده، انساني كه هرگز استادي را درك نكرده و كتابي نخوانده و ننوشته است، برخيزد و كتابي به عظمت عالم هستي، با محتواي بسيار عالي ارائه دهد، مي توان درك نمود تراوش فكر او نيست، بلكه وحي آسماني و تعليم الهي است.(4) يكي از معجزات پيامبر همين است كه در حال امّي بودن قرآن را آورده است.

2- بعد از بعثت

انديشمندان اسلامي در خصوص بي سواد و با سواد بودن پيامبر(ص) بعد از رسالت اختلاف نظر دارند.

بعضي باور دارند كه حضرت در دوران رسالت هم مي خوانده و هم مي نوشته است. برخي مانند سيد مرتضي از طرفداران اين نظريه است.(5) طرفداران اين رويكرد با بهرهگيري از آيات و روايات قايل شدهاند چگونه ممكن است وحي - كه همه چيز را مي آموخته است - خواندن و نوشتن را نياموخته باشد؟!(6)

برخي عقيده دارند كه پيامبر بعد از رسالت مي خواند، ولي نمينوشت.(7)

بعضي احتمال دادهاند حضرت بعد از رسالت نه مي خوانده و نه مي نوشته است. البته اين احتمال ضعيف بوده و فاقد دليل معتبر مي باشد.

حقيقت امر آن است كه احتمال اوّل و دوّم قابل قبول بوده و شواهد و قرائن آنها را تأييد مي كند. شايد بتوان دو نظر را به اين نحو جمع كرد كه پيامبر خواندن و نوشتن مي دانست، اما چيزي ننوشت.

بر اساس هر دو ديدگاه، پيامبر بعد از رسالت بي سواد نبوده، تا بين بي سواد بودن پيامبر(ص) و اهميت دانش از ديدگاه اسلام تضاد ايجاد گردد؛ مضافاً بر اين كه كسب علم اختصاص به مدرسه رفتن ندارد، بلكه بعضي از علوم وجود دارند كه به عدهاي خاص اعطا مي شود. مانند علم غيب. پيامبر اسلام از اين علم برخوردار بود.

دانش امامان

در خصوص اين كه ائمه(ع) بي سواد بودن يا نه، بايد گفت: بيترديد آنان از آغاز كودكي به يادگيري مي پرداختند و خواندن و نوشتن را مي آموختند.

امام علي(ع) كاتب وحي بود. برخي از ائمه(ع) حوزه تعليماتي داشته و به تدوين معارف اسلامي پرداختند.

پي نوشتها:

1. عنكبوت (29) آيه 48؛ پيام قرآن، ج 8، ص 61؛ منشور جاويد، ج 6، ص 40.

2. بحارالانوار، ج 16، ص 119.

3. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 3، ص 208.

4. تفسير نمونه، ج 26، ص 306.

5. بحارالانوار، ج 16، ص 135.

6. مرتضي مطهري، همان، ص 212.

7. بحارالانوار، ج 16، ص 133.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت