چه عواملي موجب علاقمندي انسان به نماز مي شود و انسان را از سستي وتنبلي در نماز دور مي كند


مواردي كه در علاقهمندي انسان به نماز موثر است، به طور اختصار

عبارت است از:

1. شناخت نسبت به نماز و اهميت آن;

2. شناخت و توجه كافي نسبت به معبود و اين كه در نماز با چه كسي سخن

ميگوييم;

3. پرهيز دادن ذهن، فكر، انديشه و قلب از اشتغال به دنيا و مسائل مادي;

4. داشتن دقت لازم نسبت به مقدمات نماز; مثلا وضوي با معنويت، انجام

مستحبات چون اذان و اقامه، انتخاب مكان مناسب كه دور از جاهاي شلوغ و پر و

صدا باشد، انجام دادن نماز در وقت فضيلت و...;

5. حتي الامكان نماز را به جماعت يا در مساجد خواندن;

6. حتي الامكان ذهن و قلب را از تعلقات دنيا ونفس بيرون آوردن;

7. همواره عاشق معبود خويش بودن;

8. با قاطعيت تمام توجه خود را به سوي پروردگار معطوف كردن;

9. هنگام نماز توجه به هيبت و عظمت خداوند و ضعف و بيچارگي خود

داشتن و توجه به اين كه در مقابل چه شخصيت با عظمتي ايستادهاست;

10. مطالعه در نحوهوكيفيت عبادات ائمه(ع);

11 ؤ رعايت نظافت ظاهري و باطني،

12 ؤ حضور قلب داشتن.

اگر چندين بار در روزها و شبهاي متوالي اين كار را انجام دهد تا ذهنش

عادت كند، كم كم به نماز واقعي انس گرفته و بعدها به كمتر از آن رضايت

نخواهد داد.

تلاش براي آشنا ساختن ديگران با نماز، كاري بس ارزشمند و مورد پسند

است. دعوت مردم به آشنايي با خداوند و عبادت او، از برجستهترين و

متعاليترين امور است.

براي ترغيب و تشويق به نماز:

1. در آغاز بايستي زير بناهاي فكري فرد را مورد بررسي قرار داد و در اصلاح

آن كوشيد.

ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و... اموري است كه

نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد دارد. پس بايد به تقويت و اصلاح اين مباني كوشيد.

نماز، عملي است كه در مجموعه عقيده توحيدي، داراي معنا و فلسفه است.

پس در آغاز بايستي اين مجموعه شناخته شود تا نماز جايگاه خود را در ذهن و

انديشه فرد باز يابد.

در بينش توحيدي اسلام و ديگر اديان الهي، انسان موجودي است كه به سوي

كمال و لقاي پروردگار در حركت است: ((انا لله و انا اليه راجعون ; از خداييم و به

سوي او باز ميگرديم)). (سوره بقره، آيه 156).

حال در اين مسير، ابزارهايي به مدد انسان ميآيد، تا او را از فراموش كردن

مسير و هدف باز دارد كه از مهمترين آنها ((نماز)) است: ((اقم الصلاه لذكري ;

نماز را براي ياد من به پا دار)). سوره طه، آيه 14).

آدمي بدون نماز راه را گم خواهد كرد. نمازهاي پنج گانه، همانند چراغهاي

برق هستند كه مسيري طولاني و پر خطر را روشن كردهاند تا كسي راه را گم نكند

و به بيراهه و سقوط كشانده نشود.

آنچه كه موجب ميگردد برخي از نماز روي گردان باشند و يا نسبت به آن

تساهل كنند، ندانستن فلسفه نماز و يا دركي غلط از آن است. برخي چنين

ميپندارند كه نماز انسان، نيازي را از خداوند برطرف ميكند كه البته خيالي واهي

است. خداوند نيازي به هيچ مخلوقي ندارد. از اين رو آنچه كه به عنوان عبادات بر

آن تاكيد شده، جملگي در جهت كمال انسان است. نماز داراي آثار و فلسفههاي

متعدد ديگري نيز هست كه به آن اشاره ميكنيم:

1. نماز، تقدير و سپاسگزاري از خداوند است;

2. موجب آرامش انسان است;

3. موجب ياد خدا است;

4. نماز زمينه پرهيز از گناه را در انسان فراهم ميكند;

5. تاكيدي بر نظافت و سلامتي است;

6. موجب انضباط و وقتشناسي است;

7. داراي آثار وحدت بخش اجتماعي است.

2. بيان فلسفه و اسرار نماز به اندازه فهم هر شخص;مثلا به او گفت كه اگر كسي به

شما خدمتي هر چند كوچك انجام دهد، از او تشكر ميكنيد و يا اگر كسي شما را

به مهماني دعوت كرد و انواع غذاها و ميوهها و شيرينيها را براي شما فراهم و

همه گونه از شما پذيرايي نمود، از او تشكر و قدرداني ميكنيد و اگر بدون اين كه

يك كلمه از او سپاسگزاري كنيد، از منزل او خارج شويد، همه كساني كه اين

برخورد را ميبينند، شما را سرزنش ميكنند. حال خداوند عالم كه همه چيز از او

است; و نه تنها هستي ما از او است; بلكه تمام اين نعمتهاي گوناگون را براي ما

آفريده است و در سختيها و مريضيها و مشكلات ما را كمك ميكند و نجات

ميبخشد، هميشه بر سر سفره كرم او مهمان هستيم، تشكر نميخواهد؟ نماز و

عبادات ما تشكر بسيار ناچيز از خداي عالم است; گرچه او به اين تشكر نياز

ندارد و سود آن عايد خود ما ميشود. به طور كلي از اين راهها براي تشويق

كودكان و نوجوانان ميتوانيد بهره بگيريد:

1. تشويق كودكان و نوجوانان هنگامي كه نماز ميخوانند;

2. تهيه لباس مخصوص و سجاده و تسبيح زيبا و يا براي دختر بچهها مقنعه و چادر مناسب;

3. تشكيل نماز جماعت حتي در منزل و بردن بچهها در جلسات نماز;

4. نقل قصهها و داستانهاي شيرين در حد فهم آنان از نماز بزرگان و اشعار و احاديث زيبا در

اين باره;

5. ترك مستحبات در ابتداي كار، طول ندادن نماز و رعايت توانايي كودكان و جوانان;

6. رعايت نظافت محل نماز و بردن آنها در مساجدي كه نظيف است و جلب توجه ميكند;

7. خود مربيان به نماز اهميت بدهند و در اول وقت آمادگي خود را نشان دهند;

8. بيان عظمت نماز و اين كه از هر كاري اهميت آن بيشتر است;

9. آنها را از مصاحبت با افراد بينماز و يا آناني كه به نماز اهميت نميدهند، دور نگاه داشتن;

10. اين كارها بايد به وسيله مربيان از ابتداي سنين جواني شروع شود; به طوري كه كودك و

نوجوان از آغاز به نماز عادت كند. در روايات اسلامي آمده است: كودكان را از سن هفت

سالگي و قبل از رسيدن به سن بلوغ به نماز و عبادات وادار كنيد تا وقتي به سن جواني و بلوغ

ميرسند، انجام آن برايشان سخت نباشد;

11. فراهم كردن فيلمهاي نمايشي درباره نماز و كتابهايي كه در مورد نماز است.

3. عشق و علاقه به اهل بيت(ع)، يكي از راههاي جلب انسان به عبادت و نماز

است:

اصولا نماز از ضروريات بوده و از آن به عنوان عمود دين ياد ميشود

(الصلاه عمود الدين). از همين رو امام باقر(ع) ميفرمايد: ((اول ما يحاسب به

العبد الصلاه فان قبلت قبل ماسواها; در قيامت اولين چيزي كه از انسان محاسبه

ميشود، نماز است، كه اگر مورد قبول قرار گرفت، ديگر اعمال نيك انسان نيز مورد

پذيرش قرار خواهد گرفت))، (بحارالانوار، ج 7 ، ص 267).

حال كسي كه به ائمه هدي(ع) عشق ميورزد، شايسته است به جلوههاي

رفتاري آن بزرگواران توجه نموده و از آنان الهام گيرد. امام علي(ع) به قدري به

نماز مقيد بودند كه حتي در جنگ صفين شور نماز در دلش موج ميزد و مراقب

وقت زوال بودند. امام حسين(ع) حتي در ظهر عاشورا مترصد نماز اول وقت بود

و... به طور كلي سيره ائمه هدي(ع) نشانگر شدت مراقبت آن عزيزان به نماز

است. آنان همين روش را به ياران و صحابه خويش توصيه كردهاند. هنگامي كه

اميرمومنان مالك اشتر را به عنوان استاندار مصر اعزام فرمود، به وي توصيه كرد:

((واجعل لنفسك فيما بينك و بينالله تعالي افضل تلك المواقيت واجزل تلك

الاقسام; بهترين وقت خويش را به نماز و خلوت با خدا اختصاص ده))، (نهج البلاغه،

نامه 53).

راه كارهاي عملي تعميق گرايش جوانان و نوجوانان به مسائل مذهبي عبارت

است از:

1. ارائه الگوهاي عملي; يعني، روش الگويي وعرضه و نمونه، از مهمترين

روشهاي تربيتي در اسلام است. آنان از راه مشاهده مستقيم عمل والدين

،مربيان، فرهيختگان جامعه و...، حالات و رفتار اينها را ميبينند و از آنان الگو

ميپذيرند. پس دين آموزي بايد مستلزم عمل و رعايت عمل باشد. اگر تمامي

مبلغان ديني، اساتيد و فرهيختگان به گفتههاي خود عمل ميكردند، گفتارشان

مانند باران بر دشت سرسبز دلها فرو ميرفت; اما گفتار عالمان بيعمل، مانند

باران رحمت الهي است كه بر تپهها ميبارد و از آن جا جاري ميشود و راهي به

درون تپهها نمييابد.

2. مساله دوم آموزش صحيح عقائد و احكام ديني است. نخستين مساله، دامنه

معرفتي است كه در دين بايد به نوجوانان و جوانان القا كنيم. معرفت خداي

يگانه، مساله خلقت، علم الهي، قدرت و اراده او، عدالت خداوندي، هدايت و

رهبري او، حسابرسي و معاد، احاطه و نظارت پروردگار بر بندگان، نعمتهاي

بيشمار او، مفاهيم مذهبي مثل عبادت، قرب و تقوا، احسان و نيكي و... از جمله

راههاي پرورش و نوسازي فطرت پاك جوانان است.

در اينجا بايد به دو مساله توجه داشت:

الف) رعايت شرط سني ; زيرا هر سني مقتضايي دارد و بايد متناسب با فهم و

درك و توانايي او با وي ارتباط آموزشي برقرار كرد.

ب) شرط جنس است كه پسران و دختران در اين زمينه متفاوتاند.

3 ؤ آرايش ظاهر (اعمال، رفتارها، مكانها و...); غرض اين است كه برنامهها و

مراسم را گيرا و جذاب كنيم; مثلا محل برگزاري مراسم را زيبا و معطر نماييم.

4 ؤ تشكيل گروه و دستههاي فرهنگي، هنري و ديني (مانند گروه شعر و

نويسندگي، گروه سرود و تواشيح، گروه نقاشي و خط و...).

5 ؤ تمرين زندگي اسلامي; اردوها و مسافرتهاي گروهي، يكي از بهترين

شيوههاي جذب جوانان است.

6 ؤ دوري از تحكم و اجبار; يعني، جوانان ما، دين گريز يا دين ستيز نيستند;

بلكه از تحكم و فرمانهاي اجباري فرار ميكنند. ما بايد ياد بگيريم كه آنان را

دوست داشته باشيم و با عطوفت و مهرباني با آنها برخورد كنيم. و به جاي

تندخويي و الزام، از شيوههاي ديگر تبليغ و امر به معروف استفاده كنيم.

7 ؤ سهلگيري در دين; از مطلب قبلي به اين ميرسيم كه خداوند دين را براي

آساني مردم ميخواهد; نه در تنگنا و فشار قرار دادن آنها (يريد الله بكم اليسر و

لايريد بكم العسر). پس ما بايد دين واحكام و آداب آن را به شكلي آسان، زيبا،

قابل پسند و فهمپذير ارائه بدهيم.

8 ؤ حركتهاي جمعي; اصولا حضور جمع چشمگير است. اگر فعاليتهاي

ديني و مذهبي را گسترش بدهيم و افراد بيشتري را جذب كنيم (مثلا صد نفر

براي قرائت قرآن)، همين مساله باعث جذب عده زيادي از افراد بيتفاوت يا كم

رو ميشود.

9 ؤ طولاني نكردن مراسم و برنامههاي ديني و مذهبي;

نگذاريم جوانان، نوجوانان و حتي كودكان، در مراسمهاي ديني و ساير

فعاليتهاي مذهبي احساس خستگي كرده و زده شوند. بنابر اين بايد سعي كنيم

مدت دعاها و برنامه را كاهش دهيم.

در اين راستا عمل به موارد زير ضروري مينمايد:

الف) استفاده از لذات كامي يا دهاني; گاهي مراسم را با يك شربت يا

شيريني ميتوانيم جذاب كنيم;

ب) زمينه سازي براي اغنا; مراسم اسلامي به صورتي باشد كه لذات

گوناگوني را اغنا كند (لذتهاي عاطفي، زيبايي، آرامش روان، محبت و پيوند با

خدا و...);

ج) ذكر داستانها و قصههاي واقعي;

د) دادن جوايز مختلف (به بهانههاي نظم و انضباط، رتبه درسي، خط زيبا

و...);

ه') استفاده از هنر: نمايش، سرود، صوت خوب، كاريكاتور و طنز، نقاشي و

خط و...;

و) استفاده از ادبيات: متون ادبي، متنهاي حماسي و عاطفي، شعري

سازنده، بحثهاي علمي، تحقيق و پژوهش و...;

ز) استفاده از عواطف; روان شناسان ميگويند: عاطفه، خمير مايه گرايش

مذهبي است. هر قدر پيوند و انس با مردم در امر دين بيشتر باشد، دين بيشتر در

آنان نفوذ ميكند;

ح) استفاده از جاذبه احسان و نيكي و خوش رفتاري.


ستاد اقامه نماز

بازگشت