فلسفه وجوب نماز چيست


خداوند وجودي نامحدود و نامتناهي و پيراسته از هر گونه نقص و

نياز است ودر نتيجه نيازي به پرستش و عبادات ما ندارد. بلكه هدف از پرستش

خداوند تكامل خود ما ميباشد وقتي عبادت وسيلهئ تكامل و سعادت باشد و

دستور او به عبادت، يك نوع لطف و مرحمت و راهنمايي خواهد بود كه ما را بكمال

شايسته برساند.

عبادت و نيايش و هر گونه كاري كه براي رضاي خداوند انجام ميگيرد، داراي

يك سلسله آثار گرانبهاي فردي و اجتماعي است و در حقيقت از عاليترين

مكتبهاي تربيتي و اخلاقي ميباشد.

زيرا: پرستش خدا حس تقدير و شكر گزاري را در انسان زنده ميكند، قدرداني

از مقامي كه نعمتهاي بزرگ و پرارزشي را در اختيار انسان نهاده، نشانهئ لياقت و

شايستگي او نسبت به الطافي است كه در حق او انجام گرفته است.

تشكر و سپاسگزاري از مقام خداوند اين نيتجه را دارد كه فرد سپاسگزار با

عرض تشكر و انجام وظيفه، حقشناسي خود را در برابر نعمتهايي كه خدا در

اختيار او گذاشته است آشكار و هويدا ميسازد.

ديگر اين كه: عبادت و پرستش خدا مايه تكامل روحي انسان است ; چه

تكاملي بالاتر از اين كه روح و روان ما با جهان بيكران كمال مطلق ((خدا)) مرتبط گردد

و در انجام وظايف بندگي و كارهاي زندگي، از قدرت نامتناهي و نيروي نامحدود او

استمداد بطلبند و به اندازهاي شايسته و لايق گردد كه بتواند با او سخن بگويد.

اين مزايا كه به طور اختصار بيان گرديد در تمام عباداتي كه به طور صحيح انجام

گيرد وجود دارد. در عين حال عبادتي چون نماز اثر و مزيت مخصوص خود را دارد.

كه به عنوان نمونه به برخي از اسرار نماز كه جز عبادات بزرگ اسلامي به شمار

ميآيد به طور اختصار اشاره مينمايم تا روشن شود كه فايدهئ نماز و عبادت براي

خود ماست و خدا نيازي به آنها ندارد

نماز و اسرار تربيتي آن

1 ؤ نماز موجب ياد خداست: ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و

كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است.

نماز گزار همواره به ياد خدا ميباشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ

ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشهئ ما

ميگذرد مطلع و با خبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان

و هوسهاي وي اعتدال ميبخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بي خبري از

پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل وخرد و كم فروغي آن ميشود.

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نميانديشد و براي ارضاي

تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نميشناسد و اين نماز است كه او را در

شبانه روز پنج بار به ياد خدا مياندازد و تيرگي غفلت را از روح و روانش پاك

ميسازد.

به راستي انسان كه پايهئ حكومت غرائز در كانون وجود او مستحكم است،

بهترين راه براي كنترل غرايز و خواستهاي مرز نشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاي

خطاكاران و حسابهاي دقيق و اشتباهناپذير آن ميباشد. از اين نظر قرآن يكي از

اسرار





لذكري; نماز را براي ياد من بپادار.

نماز را ياد خدا معرفي ميكند: ((اقم الصلو

2 ؤ دوري از گناه: نمازگزار ناچار است كه براي صحت و قبولي نماز خود از

بسياري از گناهان اجتناب ورزد، مثلاش، يكي از شرايط نماز مشروع بودن ومباح بودن

تمام وسايلي است كه در آن به كار ميرود، ماند آب وضو و غسل، جامهاي كه با آن

نماز ميگزارد و مكان نمازگزار. اين موضوع سبب ميشود كه گرد حرام نرود و در كار

و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد. زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها

در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بي پروا باشد.

تنهي عن

گويا آيهئ زير به همين نكته اشاره ميكند و ميفرمايد: ((ان الصلو

الفحشا و المنكر; كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز ميدارد))

بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولي نماز در پيشگاه خداوند اين

است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد; غيبت نكند; از تكبر و حسد

بپرهيزد; از مشروبات الكي اجتناب نمايد وبا حضور قلب و توجه و نيت پاك به

درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقي ناگزير است تمام اين امور را

رعايت كند. روي همين جهات، پيامبر گرامي ما(ص) ميفرمايد: نماز چون نهر آب

صافي است كه انسان خود را در آن شست و وشو ميدهد; اگر كسي در شبانه روز

پنج مرتبه خود را با آب پاك شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نميشود.

همچنين كسي كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و حضور قلب خود را در اين

چشمهئ صاف معنوي شست و شو دهد، هرگز آلودگي گناه بر دل و جان او

نمينشيند.

3 ؤ نظافت و بهداشت: از آنجا كه نمازگزار در برخي از مواقع همهئ بدن را بايد به

عنوان غسل بشويد و معمولاش در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و

وضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگي پاك سازد; ناچار يك فرد تميز و

نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتي

است كمك ميكند.

4 ؤ انضباط و وقتشناسي: نمازهاي اسلامي هر كدام براي خود وقت

مخصوص و معيني دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاي خود را در آن اوقات بخواند،

لذا اين عبادات اسلامي به انضباط و وقتشناسي كمك موئثري ميكند.

بالاخص كه نمازگزار بايد براي اداي فريضهئ صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب

برخيزد، طبعاش يك چنين فردي گذشته از اين كه از هواي پاك ونسيم صبحگاهان

استفاده مينمايد، به موقع فعاليتهاي مثبت زندگي را آغاز ميكند.

آثار فردي وتربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست; ولي اين نمونه

ميتواند نشانهئ اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.

اسرار اجتماعي نماز: نماز در اوقات معين نموداري از وحدت و يگانگي ملت

بزرگ اسلامي است. زيرا همهئ مسلمانان در وقتهاي مخصوصي رو به قبله ايستاده

با آداب خاصي خداوند جهان را ميپرستند، اين خود نمونهئ بزرگي از اتحاد و

يگانگي ملتي است كه اسلام همه را به وسيلهئ آن عبادت متحد و متشكل نموده

است.

هرگاه اين نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتحاد و

مساوات و برابري از صفهاي منظم و فشردهئ نمازگزاران نمايان خواهد بود و اهميت

اين اتحاد و يگانگي نيازي به توضيح ندارد.

گرچه اسرار و فوايد اجتماعي و تربيتي نماز منحصر به اينها نيست ولي همين

قدر روشنگر عظمت و اسرار خطير اين فريضهئ الهي ميباشد. كه نتايجش مستقيماش به

خود عبادت كننده يا جامعهاي كه در آن زندگي ميكند باز ميگردد.


ستاد اقامه نماز

بازگشت