چه نيازي هست كه تشكر از خدا و ارتباط و مناجات با او كه از فلسفه هاي نماز هستند را به صورت افعال ماض


الف) همان طور كه اشاره كردهايد يكي از فلسفههايي كه براي نماز مطرحميكنند تشكر از خدا است، نماز و روزه و ساير عبادات صدها علت و فلسفهدارد از آنها براي ما در اين دنيا قبال درك نيست و بعضي از آثاري كه دارد درعالم بزرخ ظاهر ميشود و بعضي در عالم آخرت. ممكن است كسي به نماز بهعنوان يك ورزش نگاه كند؛ آيا ميتواند بگويد كه اين نرمش را طور ديگريهم ميتوان انجام داد؟
نماز و عباداتي كه از طرف شارع قرار داده شده داراي مراتب است و هركسي به اندازه درك و فهم خود به مرتبهاي و درجهاي از آن دست رسي پيداميكند، مثلاً شما تشكر از خداوند را مطرح كردهايد؛ ولي اگر با ديدگاه عرفانينظر كنيم چنين فكري پايين آوردن شان خداوند در حد يك فردي است كهچيزي را ميدهد تا در مقابل آن چيزي را بدست آورد.
روزه را در نظر بگيريد آيا ميتوان روزه را به عنوان يك امساك با ديد پزشكي وخواص جسماني آن نگاه كرد يا دهها اثر ديگر بر آن مترتب است.
ب) دعا عام است و براي تقرب به خداوند است و اما عبادت خاصاست و توقيفي؛ يعني، بايد حتما از طرف شارع رسيده باشد و اما اين كه چرابه صورت افعال خاص بايد باشد هر كدام فلسفه خاص خود را دارد كه بهكتابهاي مفصل كه در اين موارد نوشته شده بايد رجوع شود.

ستاد اقامه نماز

بازگشت