عواملي كه موجب دوري جوانان از اسلام و نماز و خصوصا نماز جماعت ميشود چيست ؟


الف) البته اين طور نيست كه همه جوانان از اسلام دور باشند بلكه تعداد
زيادي از آنها را مشاهده ميكنيم كه بسيار معتقد به اسلام و اهل نماز و عبادت ميباشند اما تعدادي هم بي علاقه هستند كهممكن است علتهاي مختلفي داشته باشد از جمله: 1 - مربوط به پدر و مادر ومحيط خانه است؛ يعني، وقتي پدر ومادرخودشان اهل عبادت و مسلمان واقعي بودند واز ابتداء بچهها را با اسلام واحكام آن آشنا كردند بعداً هم كه به سنين جواني وبالاتر ميرسند علاقمند به اسلام هستند؛ 2 - محيط مدرسه واجتماع و رفقاي آنها هستند كه نقش موثرتري را در اين جهتدارد؛ 3 - نداشتن اطلاع و شناخت صحيح از دين ودستورات اسلامي مانند نماز است. البته علل ديگري هم ممكن استباشد كه هر كدام نياز به بحث و گفتگوي زيادي داردكه از حد اين نوشتار بيرون است و شما براي اطلاع بيشر يابد به كتابهاييكه در اين زمينه نوشته شده مراجعه كنيد.
ب) راه كارهاي عملي تعميق گرايش جوانان و نوجوانان به مسائل مذهبي عبارت است از:
1. ارائه الگوهاي عملي؛ يعني، روش الگويي وعرضه و نمونه، از مهمترين روشهاي تربيتي در اسلام است. آنان از راه مشاهدهمستقيم عمل والدين ،مربيان، فرهيختگان جامعه و...، حالات و رفتار اينها را ميبينند و از آنان الگو ميپذيرند. پس دين آموزي بايدمستلزم عمل و رعايت عمل باشد. اگر تمامي مبلغان ديني، اساتيد و فرهيختگان به گفتههاي خود عمل ميكردند، گفتارشان مانندباران بر دشت سرسبز دلها فرو ميرفت؛ اما گفتار عالمان بيعمل، مانند باران رحمت الهي است كه بر تپهها ميبارد و از آن جا جاريميشود و راهي به درون تپهها نمييابد.
2. مسأله دوم آموزش صحيح عقائد و احكام ديني است. نخستين مسأله، دامنة معرفتي است كه در دين بايد به نوجوانان و جوانان القاكنيم. معرفت خداي يگانه، مسأله خلقت، علم الهي، قدرت و ارادة او، عدالت خداوندي، هدايت و رهبري او، حسابرسي و معاد،احاطه و نظارت پروردگار بر بندگان، نعمتهاي بيشمار او، مفاهيم مذهبي مثل عبادت، قرب و تقوا، احسان و نيكي و... از جملهراههاي پرورش و نوسازي فطرت پاك جوانان است.
در اينجا بايد به دو مسأله توجه داشت:
الف) رعايت شرط سني ؛ زيرا هر سني مقتضايي دارد و بايد متناسب با فهم و درك و توانايي او با وي ارتباط آموزشي برقرار كرد.
ب) شرط جنس است كه پسران و دختران در اين زمينه متفاوتاند.
3 ـ آرايش ظاهر (اعمال، رفتارها، مكانها و...)؛ غرض اين است كه برنامهها و مراسم را گيرا و جذاب كنيم؛ مثلاً محل برگزاريمراسم را زيبا و معطر نماييم.
4 ـ تشكيل گروه و دستههاي فرهنگي، هنري و ديني (مانند گروه شعر و نويسندگي، گروه سرود و تواشيح، گروه نقاشي و خط و...).
5 ـ تمرين زندگي اسلامي؛ اردوها و مسافرتهاي گروهي، يكي از بهترين شيوههاي جذب جوانان است.
6 ـ دوري از تحكم و اجبار؛ يعني، جوانان ما، دين گريز يا دين ستيز نيستند؛ بلكه از تحكم و فرمانهاي اجباري فرار ميكنند. ما بايدياد بگيريم كه آنان را دوست داشته باشيم و با عطوفت و مهرباني با آنها برخورد كنيم. و به جاي تندخويي و الزام، از شيوههاي ديگرتبليغ و امر به معروف استفاده كنيم.
7 ـ سهلگيري در دين؛ از مطلب قبلي به اين ميرسيم كه خداوند دين را براي آساني مردم ميخواهد؛ نه در تنگنا و فشار قرار دادنآنها (يريد الله بكم اليسر و لايريد بكم العسر). پس ما بايد دين واحكام و آداب آن را به شكلي آسان، زيبا، قابل پسند و فهمپذير ارائهبدهيم.
8 ـ حركتهاي جمعي؛ اصولاً حضور جمع چشمگير است. اگر فعاليتهاي ديني و مذهبي را گسترش بدهيم و افراد بيشتري راجذب كنيم (مثلاً صد نفر براي قرائت قرآن)، همين مسأله باعث جذب عده زيادي از افراد بيتفاوت يا كم رو ميشود.
9 ـ طولاني نكردن مراسم و برنامههاي ديني و مذهبي؛
نگذاريم جوانان، نوجوانان و حتي كودكان، در مراسمهاي ديني و ساير فعاليتهاي مذهبي احساس خستگي كرده و زده شوند.بنابر اين بايد سعي كنيم مدت دعاها و برنامه را كاهش دهيم.
در اين راستا عمل به موارد زير ضروري مينمايد:
الف) استفاده از لذات كامي يا دهاني؛ گاهي مراسم را با يك شربت يا شيريني ميتوانيم جذاب كنيم؛
ب) زمينه سازي براي اغنا؛ مراسم اسلامي به صورتي باشد كه لذات گوناگوني را اغنا كند (لذتهاي عاطفي، زيبايي، آرامشروان، محبت و پيوند با خدا و...)؛
ج) ذكر داستانها و قصههاي واقعي؛
د) دادن جوايز مختلف (به بهانههاي نظم و انضباط، رتبة درسي، خط زيبا و...)؛
ه) استفاده از هنر: نمايش، سرود، صوت خوب، كاريكاتور و طنز، نقاشي و خط و...؛
و) استفاده از ادبيات: متون ادبي، متنهاي حماسي و عاطفي، شعري سازنده، بحثهاي علمي، تحقيق و پژوهش و...؛
ز) استفاده از عواطف؛ روان شناسان ميگويند: عاطفه، خمير ماية گرايش مذهبي است. هر قدر پيوند و انس با مردم در امر دينبيشتر باشد، دين بيشتر در آنان نفوذ ميكند؛
ح) استفاده از جاذبة احسان و نيكي و خوش رفتاري.

ستاد اقامه نماز

بازگشت