آيا با توسل به خدا و پاداش نماز مي توان در مشكلات روحي و جسماني و اقتصادي فائق آمد؟


در هنگام بروز مشكلات، اگر انسان بر تكيه گاهي غير قابل شكست تكيهنمايد، مطمئناً نيروي مضاعفي را در خود مييابد و راه نجابت رااز درونمشكلات، به خوبي تشخيص ميدهد.
خداوند تبارك و تعالي در اين زمينه ميفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا استعينوابالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرين؛ اي افراد با ايمان! از صبر (استقامت) ونماز (در برابر حوادث سخت زندگي) كمك بگيريد؛ (زيرا) خدابا صابراناست.»
يعني با اين دو نيرو (استقامت و توجه به خدا) به جنگ مشكلات و حوادثسخت برويد كه پيروزي از آن شما است.
موضوعي كه در اين آيه به عنوان يك تكيه گاه مهم در كنار صبر، معرفي شده«صلات» (نماز) است.
از اين موضوع نبايد تعجب كرد؛ زيرا هنگامي كه انسان در برابر حوادثسخت و مشكلات طاقت فرسا قرار ميگيرد و نيروي خود را براي مقابله باآنها ناچيز ميبيند (در نتيجه دچار تشويش و ناامني ميشود)، نياز به تكيهگاهي دارد كه در هر جهت نامحدود و بيانتها باشد. (دراينجا) نماز است كه اورا با چنين مبداي مربوط ميسازد و با اتكا بر او ميتواند با روحي مطمئن وآرام امواج سهمگين مشكلات را در هم بشكند.
دكتر ديل كارنگي روانشناس و بنيانگذار دانشكده روابط انساني درنيويورك ـ كه در جهان متمدن كنوني در كار خود بي مانند است ـ ميگويد:«چرا موقعي كه مشكلات، نيروي ما را نابود ميكند و يا حوادث ارادههاي مارا ريشه كن ميسازد و بيشتر اوقات آن قدر ياس در فرو ميرويم كه خدا را همفراموش ميكنيم، به خود نميآييم و آن قدر صبر ميكنيم كه ياس بر ما پيروزشود؟! و چرا همه روزه نيروهاي خود را با نماز، حمد و دعا تقويت نميكنيمو تجديد سازمان نميدهيم؟!
امروزه جديدترين علم؛ يعني، روان پزشكي همان چيزهايي را تعليم ميدهدكه پيامبران تعليم ميدادند، چرا؟ به علت اين كه پزشكان روحي، دريافتهاندكه دعا و نماز و داشتن يك ايمان محكم به دين، نگراني، تشويش، هيجانوترس را كه موجب بيشتر ناخوشيهاي ما است برطرف ميسازد.
شخص من هنوز هم از كشف رمز اثر دعا و نماز عاجزم؛ ولي اين دليلنميشود كه از آرامش روحي و اتكايي كه دعا ونماز برايم به وجود ميآورد،بهرهمند نشوم. با دليل، يا بي دليل برايم مسلم شده است كه اعتقاد به دين درطريق زندگي سعادتمندانه مهمترين پايگاه است.»
ديل كارنگي يك نفر را معرفي ميكند كه با كمك خداي بزرگ مشكلش را حلكرده بود، آن شخص چنين گفته بود: وقتي كه ميتوانيم آلام و مصائب خودرابا خداي خويش در ميان بگذاريم، چه بيم كه از مشكلات نگران شويم و ازآنهابهراسيم ؟
اين روان شناس بزرگ نتيجه ميگيرد كه:
«توسل به خدا و دعا و نيايش سه اصل روانشناسي را كه همه - چه مشركوچه ديندار و خداشناس - به آن نيازمندند در انسان زنده ميكند:
1. دعا و نيايش به ما كمك ميكند تا ناراحتيها و گرفتاريها را هنگام دعا برزبان آوريم و آنها را حل كنيم.
2. بر اثر نيايش احساس ميكنيم شريكي براي غم خود يافتهايم و تنها نيستيم.خيلي كم هستند كساني كه به تنهايي بتوانند مشكلات خود را تحمل كنند.گاهي اوقات نگراني بر اثر موضوعي محرمانه، چنان بر ما هجوم ميآورد كهقادر به در ميان گذاشتن آن با بهترين دوستان و ياران خود نيز نيستيم و اين جااستكه به طرف خدا ميرويم و او محرمترين و رازدارترين ياور ما است. وقتيكسي را نمييابيم، شنواي هميشگي (خداي تعالي) آمادة شنيدن درد دلهايما است.
3. دعا ونيايش بايد انسان را به كار و كوشش وا دارد و نخستين گام به سويعمل است. وقتي هدف براي خداوند تعالي گفته شد، اولين قدم برداشتهشده است.»
او در ادامه ميافزايد:
«چرا همه حالا كتاب را نميبنديد و به اتاق خود نميرويد و به نزد خدا زانونميزنيد و با او به راز و نياز نميپردازيد؟ جز خدا محرمي نيست كه بهحرفتان گوش بدهد.
حالا كه دقايقي را به دعا و راز و نياز با خداي خود گذراندهايد، چه احساسيداريد؟ با خود صادق باشيد. آيا احساس نميكنيد، آرامش يافتهايد؟ يكمشاور مطمئن و رايگان، بهترين موهبتي است كه هر كس ميتواند داشتهباشد.»
براي مطالعه بيشتر ر.ك:
1. نماز از ديدگاه دانشمندان ومتفكران، رحيم كارگر
2. آرامش در پرتو نيايش، رحيم كارگر

ستاد اقامه نماز

بازگشت