آيا تنها عبادت خدا به نماز است؟ آيه 191 سوره آل عمران كه مي فرمايدانسان خدا را ياد مي كند هنگامي كه به پهلو خوابيده است؟ سرگذشت موسي و شبان


از راه هاي مختلفي مي شود خداوند را عبادت كرد: يكي از راه فرهنگي و علمي و اطلاع رساني به بندگان خدا، او را عبادت مي كند؛ ديگري از راه اجرايي و باز نمودن گره مشكلات خلق؛ سومي از راه رفع حوايج مادي و ارتزاق مردم؛ چهارمي از راه رفع خصومت و اختلاف بين انسان ها و قضاوت صحيح و عادلانه و... اما اين بدان معنا نيست كه وقتي مولي و ولي نعمت و خالق آدمي از روي حكمت راه خاصي را هم در كنار بقيه راه ها مشخص كرد، انسان از آن سرپيچي نمايد. اگر شخصي غير از خداوند اين راه را معين مي كرد، جاي اشكال بود كه شايد بقيه راه هاي عبادت بهتر از اين راه باشد؟ اما فرض اين است كه خود خالق حكيم در كنار بسياري از راه هاي اختياري، راه هايي الزامي هم معين نموده است و مهم ترين آنها را نماز قرار داده تا جايي كه آن را ستون خيمه دين و ملاك قبولي بقيه اعمال به شمار آورده است. براي مطالعه بيشتر ر.ك: 1- تفسير نماز،محسن قرائتي 2- پرتوي از اسرار نماز،محسن قرائتي 3- اسرار الصلاة،ملكي تبريزي 4- پرستش آگاهانه،رضوان طلب اما آيه مورد نظر شما مربوط به صفات مؤمنان است كه آنان كساني اند كه در همه احوال - چه ايستاده و چه نشسته و چه بر پهلو آرميده - خدا را ياد مي كنند و دائماً در حال تفكر در خلقت آسمان ها و زمين هستند و مي گويند: «بار خدايا اين مخلوقات را باطل نيافريده اي...»، {V(آل عمران، آيه 191)V}. پس همان طور كه ملاحظه مي كنيد مضمون آن ربطي به نفي وجوب نماز ندارد؛ بلكه نماز خود يكي از بالاترين و مهم ترين مصاديق ذكر و ياد خدا است تا جايي كه قرآن كريم مي فرمايد: {A{/Bأَقِمِ اَلصَّلاةَ لِذِكْرِي {w10-12w}{I20:14I}/}A}؛ {Mنماز را به جهت ياد من به پا دارM}». داستان موسي و شبان هم در روايت خاصي ذكر نشده؛ بلكه تمثيلي است كه مولوي براي فهماندن غرض خود به آن پرداخته و عبادت را از بُعد مغز و روح و حقيقت آن مورد بررسي قرار داده است كه البته اين امر نمي تواند مدركي براي ترك عبادت ها باشد وانگهي مولوي مورد مثال خويش را هم شباني قرار داده كه از قوانين و احكام شريعت زمان خودش هيچ آگاهي ندارد.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت