فلسفه تكبير بعد از نماز از ديدگاه قرآن (تك تك فرازهاي آن ) چيست؟




تكبيراتي كه در اذان و اقامه و در هر يك از بخشهاي نماز بعد از ركوع و سجود گفته مي شود معناي مشتركي دارد كه حقيقت تكبير است يعني سبحانه و تعالي عما يصفون ، تعالي الله عما يشركون.

خداوند را برتر ميدانيم كه از هرچيزي كه ... است به ركوع و سجود مي رويم و بعد تكبير مي گوييم يعنيخداوند بزرگتر از آن است كه من با فكر ناقص خود در ركوع و سجود تصور مي كنم همين معنا نيز در تكبيرات اختتاميه صادق است و مراد اينست كه نمازي كه مي خوانم و به جا مي آورم براي درمان عجب و خود بيني و اعتمادبه اين مرتبه از ياد و توجه به خداست . الله اكبر مي گوييم به اين معنا كه آنچه بجا آورديم لايق درگاه خدا نبوده و پشت سر افكنده مي شود . جهات مشترك ديگري نيز وجوددارد از جمله اينكه وقتي انسان در تكبير كف دستش را به موازات قبله بالا مي آورد به اين معناست كه دستان مندر مقابل خدا تهي و خالي است و آنچه مي گويم از من نيست بلكه اگر قوتي هم در انجام ارائه اين عبادت بوده از من نيست و اين اظهار عجز و ناتواني از انجام عبادتي كه شايسته خداستنيز به الهام و تاييد الهي است . (بحول الله و قوته اقوم و اقعد) پس در جنبه مثبت و كمال آنچه را كه به جا آورده ايم به خداوند نسبت مي دهيم و با پشت سر انداختن دست، خداوند را از جنبه نقائص عبادتي كه داشته ايم تنزيه كرده و عباداتمان را نسبت به خدا ناقابل مي شماريم .

حضرت امام ره در اين زمينه مي فرمايند:و آن يكي از مستحبات موكده است و ترك آن نيز مكروه است و در نماز صبح و عصر تاكيدش بيشتر است و تعقيبات ماثوره بسيار است از آن جمله تكبيرات ثلاثه اختتاميه است .

و مشايخ عظام مواظبت دارند كه مثل تكبيرات افتتاحيه در هر تكبيري دست را تا حذاي گوش بلند كنند و باطن كف را به حذاي قبله مبسوط كنند. و اثبات آن مشكل است گرچه ممكن است از بعضي روايات استفاده سه مرتبه رفع يد را نمود. و شايد دست را بلند نمودن و سه مرتبه تكبير گفتن و بعد دعاي لا اله الا الله وحده وحده ... را خواندن كفايت







خداوند را برتر مي دانيم از هر چيزي كه به ذهن ما رسيده است تكبير در حقيقت پشت سر انداختن و ناقابل شمردن اين عبادت و خداوند را برتر از آن دانستن است .

كند و اگر رفع يد به آن طور كه مشايخ مواظبند مستحب باشد تمكين همان اسرار است كه مذكور گرديد و شايد اشاره به طرد صلوه و عبادات خودباشد كه مبادا عجب و خود بيني در قلب راه يابد. و تكبيرات ثلاثه شايد اشاره باشد به تكبير از توحيدات ثلاثه كه مقوم روح تمام صلوه است پس ادب قلبي اين تكبيرات آن است كه در هر رفع يدي طرد توحيدي از توحيدات ثلاثه را كند و تكبير و تنزيه حق جل و علا را از توصيفات و توحيدات خود كند و عجز و ذلت و قصور و تقصير خويش را در محضر مقدس حق جل و علا عرضه دارد.(1)

مراد از تكبيرات ثلاثه اشاره به توحيدات ثلاثه است در توحيد افعالي مي گوييملا مؤثر في الوجود الاالله و در تكبير اول هم اين معنا را بكار مي بريم و مي گوييم آنچه كه در تحقق اين مطلب مؤثر بوده خداوند است نه غير او . در توحيد صفاتي گفته مي شود كه هر صفت كمالي كه وجود دارد صاحب آن خداست كه بهاين توحيد در تكبير دوم اشاره مي شود . در توحيد ذاتي گفته مي شود كه حقيقت وجود منحصر در ذات باري تعالي است .

امام مي فرمايند كه اين توحيدات در نماز گاهي بصورت جمع آورده شده و همه نماز تفصيل اين توحيدات است و گاهي بصورت جدا آورده شده مثلا قرائت ، قيام، توحيد افعالي ، ركوع ، توحيد صفاتي و سجده توحيد ذاتي است و به صورت جمع يكبار در تشهدبار ديگر در تكبيرات ثلاثه اختتاميه آمده است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ آداب الصلاة ص 337



مؤسسه پيوند با امام

بازگشت