با توجه به آية شريف واستعينوا بالصبر والصّلوة استفاده ميشود كه صبر، امر مهمي است كه در كنار نماز آمده و بيان كنندة اين نكته است كه در ياري خواستن از خداوند، چيزي برتر از آن وجود ندارد; آيا چنين برداشتي درست است و به طور كلي در آيات قرآن كريم، صبر چگونه ترسيم شده است؟


1. در آموزههاي ديني، بي ترديد صبر از جايگاهي ويژهاي برخوردار بوده، حتي در سخنان امامان معصوم: رأس ايمان و همچون سر در بدن انسان برشمرده شده است، به گونهاي كه با از ميان رفتن آن، ايمان انسان از كف ميرود; همان گونه كه با رفتن سر، جسد و كالبد او نيز از ميان ميرود: عن ابي عبدالله7 قال: الصبر رأس الايمان; صبر، سَرِ ايمان است.(اصول كافي، كليني;، ج 3، ص 140، دفتر نشر فرهنگ اهلبيت:.) هم ايشان در سخن ديگر ميفرمايند: الصبر من الايمان بمنزلة الرأس من الجسد فاذا ذهب الرّأس ذهب الجسد كذلك اذا ذهب الصبر ذهب الايمان; صبر نسبت به ايمان مانند سر است نسبت به تن; كه چون سر برود، تن هم ميرود. همچنين اگر صبر برود، ايمان ]هم[ ميرود.(همان.) تشبيه صبر به سر يا از لحاظ شرف و فضيلت و يا از نظر قوام و ثبات صفات نيكو به صفت صبر، مشابه احاديث مزبور و نيز احاديثي درباره جوانب ديگر صبر است كه براي نمونه ميتوانيد به باب الصبر از جلد سوم كتاب شريف اصول كافي مراجعه كنيد.

2. صبر در مفهوم وسيع خود، به معناي پايداري و استقامت در پيمودن راه حق و كمال انساني بوده، رهتوشة انسان در پيروزي بر مشكلات، امتحانات الهي، موفقيتهاي مادي و معنوي و خلاصه رمز و راز سرافرازي در زندگي ايماني انسان است.

3. بديهي است آن چه به منزلة سَرِ هويّت ايماني انسان باشد، وانگهي كليد موفقيت او در چنين عرصه مهمي خواهد بود و از چنان جايگاهي برخوردار ميباشد كه در پرسش بدان اشاره شده است; به راستي آيا ميتوان پذيرفت كه عامل برجستهاي، همانند صبر كه ريشة ايمان بوده، پايههاي شكلگيري نيكيها و انسانيت را در انسان تشكيل ميدهد، نبايد در رديف تقاضاي نخست انسان از خدا قرار گيرد. اگر مبارزه با هواهاي نفساني را شاخصة حركت ايماني انسان تلقي كنيم، حتّي همين رويكرد تعالي بخش براي انسان، نتيجة صبر، مقاومت و پايداري اوست، به گونهاي كه تا از بستر صبر نيرو نگيرد، توان آن حركت زيباي ايماني را نخواهد داشت.

4. درباره آيه شريف مورد اشاره در پرسش، يعني سوره مبارك بقره، آيه 45، مرحوم علامه طباطبايي ميفرمايند: صبر از بزرگترين ملكات و حالاتي است كه قرآن كريم از آن ستايش كرده است. نشان چنين عظمتي در مورد صبر آن است كه قرآن كريم حدود هفتاد بار از آن ياد كرده و حتّي دربارة آن فرموده است اِنَّ ذَلِكَ مِن عَزمِ الاُمور(لقمان،17)(تفسير الميزان، علامه طباطبايي (ره)، ج 1، ص 344، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات.) حقيقت آن است كه صبر، عامل مبارزه با يأسها، دل افسردگيها و نااميديها بوده و در فراز و نشيب و پيچ و خمهاي شكنندة زندگي، نيروبخش و فريادرس انسان است. روشن است تا انسان، روحيّه مقاوم و پايداري نداشته باشد، حتّي در ساماندهي به جزئيترين مسائل زندگي خود، درمانده خواهد بود.



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت