آيا بدون عباداتي مانند نماز و روزه مي توان به خدا نزديك شد؟


اگر اين فرض را قبول داريد كه كمال انسان در عبوديت خداوند ميسر است، جاي اين بحث وجود دارد كه فلسفه نماز و روزه و عبادات مرسوم ديگر چيست، آيا از طريق ديگري نمي توان به اهداف عبادت دست يافت؟ مناسب است در اين جا به اصل فلسفه عبادت اشاره اي داشته باشيم و سپس به بررسي نحوه انجام آن بپردازيم. «عبادت» بيانگر رابطه انسان با هستي و خداي هستي و توجه داشتن به او است. بدون «عبادت» آدمي موقعيت حقيقي خود در جهان را فراموش مي كند و به دنبال آن گرفتار عوارض روحي وانحرافات مختلفي مي گردد. «عبادت» بيانگر روح احساس مسؤوليت انسان در قبال خود و هستي است. همان گونه كه انگشتر يادگاري در انگشتان، همواره آدمي را به ياد اهدا كننده آن مي اندازد و خاطراتي را براي انسان زنده مي كند؛ عبادت نيز ياد خدا و يادآور مسؤوليت انسان در برابر او است. اما چرا به صورت نماز و روزه و...؟ فلسفه عباداتي چون نماز، روزه و حج تنها در يادآوري خلاصه نمي شود؛ بلكه اهداف و حكمت هاي ديگري نيز دارد كه تأمين آنها چنين اقتضا دارد كه عبادات به شكلي مخصوص و منظم انجام شود؛ از جمله آنها است: {Tالف) وقت شناسي؛T}نماز، روزه و حج عباداتي هستند كه در زماني معين انجام مي شوند. ازاين رو همواره آدمي را به گذشت زمان حساس كرده و نوعي وقت شناسي و استفاده از فرصت ها را آموزش مي دهند. {Tب ) نظم و انضباط و هماهنگي؛T} نماز به ويژه در شكل جماعت آن، آموزش دهنده نظم و هماهنگي در جهات مختلف از جمله هدف واحد (قبله) اذكار واحد و صفوف واحد است. نماز حاوي عالي ترين آموزش هاي نظم و كنترل و مديريت است (در اين زمينه مي توانيد به كتاب نماز و بهره وري تأليف دكتر توانايان فرد مراجعه كنيد). {Tج )T} روزه نيز علاوه بر آثار مفيد جسمي و روحي داراي بركات اجتماعي از قبيل درك گرسنگي و نداشتن و در نتيجه همراهي با فقرا و نيازمندان است. {Tد )T} حج نيز نمونه اي عالي از رفتار جمعي كنترل شده و منضبط است كه بسيار شگفتي آفرين است و... . حال بايد به كساني كه (به قول شما اروپايي ها) ترديدي دارند، گفت شما راه و رسمي براي عبادت بهتر از اينها را بياوريد تا ما از آن تبعيت كنيم؟!

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت