پسر عموهاي من كه اهل نماز نيستند، هر ساله هنگام عيد كه به منزل ما ميآيند، با ما دست ميدهند و ما مجبور ميشويم اين كار را بكنيم. به جهت خصوصيات اخلاقيشان نميتوانيم به آنها بگوييم اين كار گناه است، چون در جمع ميخندند و اعتقاداتمان را به باد مسخره ميگيرند. آيا براي كساني كه خود استاد دانشگاهاند، آيا هشدار دادن لازم است؟


حكم مسئله روشن است. در پاسخ به سؤال، فقها فرمودهاند:

هيچ يك از موارد فوق جايز نيست و بهتر است از روي پارچه نيز اجتناب شود.(1)

با اين فتواي صريح، شكي باقي نميماند و مجوزي براي مصافحه و دست دادن با نامحرم وجود ندارد. رسم و سنتها تا جايي معتبر است كه با دستورهاي اسلام مغايرت نداشته باشد. در اين موارد بايد قبل از ورود فاميل، به صراحت موضع خود را روشن كنيد تا ناراحتي پيش نيايد.

در نامه خود مرقوم داشتهايد كه مادرتان به موسيقي حساس است. چطور با اين خلاف شرع واضح مخالفتي نميكند؟ اين موارد، جاي شرم و حيا نيست، چون پاي گناه در ميان است.

آيا جلب رضايت خدا مهم تر از جلب رضايت مردم نيست؟ مباني فكري و اعتقادي و مسائل شرعي را در هر حال بايد حفظ كرد. از اين كه شما را عقب افتاده بخوانند و يا استهزا كنند، وحشتي نداشته باشيد. پيامبران نيز همواره مورد استهزاي كافران بودهاند. مهم حركت در مسير حق و كسب رضايت خالق است.

استاد دانشگاه بودن به معناي بي نيازي از انتقاد و كامل بودن نيست. همين كه اعتقادات ديگران را مسخره ميكنند، نشانه عدم معرفت و كمال آنها است. از اين رو حق شما است كه از خود دفاع كنيد و از عمل ناشايست و خلاف شرع آنها انتقاد نماييد.

البته اگر انتقادتان با منطق و استدلال و رعايت ادب همراه باشد، تأثير بيشتري خواهد داشت از طرفي با اين كار، عزت نفس و اقتدار و نفوذناپذيري خود را به رخ آنها ميكشانيد و در نظر آنان به عنوان فردي با شخصيت جلوه ميكنيد. با اين عمل ميفهمانيد كه به حريم اعتقادي شما گستاخانه وارد نشوند و حرمت شما را حفظ نمايند.

ابوذر ميگويد: پيامبر(ص) به من توصيه فرمود: حق بگويم هر چند تلخ باشد و در راه خدا از سرزنش هيچ ملامت كنندهاي نهراسم و از ترسيدن به خدا پناه ببرم.(2)

پينوشتها:

1 - سيد مسعود معصومي، احكام روابط زن و مرد، ص 162.

2 - حسين نوري همداني، امر به معروف و نهي از منكر، ص 63.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت