دلايل اختلاف شيعه و اهل سنت در وضو و نماز چيست؟


الف)ريشه اساسي اختلاف آن است كه اهل تسنن به سيره خلفا روي آورده، و حتي اجتهادات آنان در برابر نصوص ديني را حجت ميدانند، لذا حتي در مواردي كه سيره خلفا برخلاف ظاهر قرآن يا پيامبر باشد، به آن عمل ميكنند.
مثلاً در باب وضو، مسأله چگونگي شستن دستها نيز از سويي بازگشت به ترديد در سيره پيامبر ميكند و از سويي به تفسير آيه شريفه : فاغسلوا وجوهكم وايديكم الي المرافق بر اساس رواياتي كه سيره پيامبر(ص) را توضيح دادهاند نحوه شستن دستها توسط آن حضرت از بالا به پايين بوده كه مطابق روند طبيعي جريان آب است و كلمه الي كه در آيه آمده به عنوان منتهاي غايت ذكر شده است؛ يعني حد نهايي شستن دستها را بيان فرموده است؛ ليكن بنا به تفسير اهل تسنن الي در آيه بيانگر جهت شست و شو است.
وجه اصلي افتراق برادران شيعه و سني از نظر مذهب آن است كه شيعيان در فقه و نيز اصول اعتقادي خود پيرو مكتب اهل بيتعليهمالسلام ميباشند ولي برادران اهل سنت در اين زمينه از فقيهاني غير از اهل بيتعليهمالسلام نيز تبعيت ميكنند. همين امر موجب آن گرديده كه تفاوتهايي از عملي نيز در احكام بروز نمايد.
پس از پيامبر اكرمصلي الله وعليه وآله وسلم افراد زيادي به عنوان صحابه و يا تابعين از آن حضرت نقل حديث ميكردند. اين نقلها سرآغاز شكل گيري فقه و مكاتب فقهي بوده است.
متأسفانه به دليل فاصله گرفتن حكومت و خلافت پس از پيامبر اكرمصلي الله وعليه وآله وسلم اين حكومتها بنا به دلايل سياسي به ترويج افراد و مكاتبي كه متفاوت با مكتب اهل بيتعليهمالسلام بود همت گماشتند تا آن جا كه حتي قرنهاي بعد همه مذاهب فقهي ديگر رسميت يافتند، ولي مكتب اهل بيت رسميت نيافت.
درگيري مداوم شيعه با حكومتهاي اموي و عباسي و عثماني نيز مزيد بر علت گرديد. از همينرو ميبينيم مذهب حنفي ترويج ميشود ولي مذهب استاد ابو حنيفه مسكوت ميماند.
اگر ائمهعليهمالسلام دائماً از مظلوميت خود سخن راندهاند يكي از مظاهر آن همين مسأله بوده است.
لازم به ذكر است ابو حنيفه تنها از امام صادقعليهالسلام اخذ حديث و علم ننموده، بلكه طرق ديگري نيز براي اخذ حديث داشته است.
در اين زمينه ر . ك :
1- آنگاه هدايت شدم تيجاني
2- چرا شيعه شدم رازي
3- شبهاي پيشاور سلطان الواعظين
4- اديان و مذاهب جهان نبي حسيني
5- تاريخ فقه صدري
6- ادوار فقه محمود شهابي
7- اصحاب صحاح ستّه صالحي
8- يادنامه شيخ طوسي
ب) تكتف در نماز سنتي است كه از زمان خليفه دوم رايج شد. وي پس از فتح ايران مشاهده كرد كه نظاميان در برابر شاه اينگونه با احترام ميايستند، سپس اعلام كرد كه خداوند بيش از همه شايسته تكريم است و در برابر او بايد اينگونه ايستاد. البته روايت ضعيفي نيز در كتب اهل سنت وجود دارد كه پيامبر فرمودهاند ما پيامبران بدون تكتف نماز نميخوانيم. ولي ضعف سند اين روايت را از قابليت اعتماد ساقط كرده است. علاوه بر آن از مفاد آن وجوب به دست نميآيد، لذا برخي از پيشوايان برجسته اهل تسنن مانند شافعي، فتوي به عدم وجوب آن دادهاند.


ستاد اقامه نماز

بازگشت