در خصوص قسمت اوْل سؤال شما بايد عرض كرد كه (اجتهاد در لغت به معناي كوشش و تلاش كردن است و در اصطلاح فقه عبارتست از استنباط و استخراج مسائل شرعي از منابع مربوط به آن _ و به شخصي كه توانائي اجتهاد را داشته باشد مجتهد مي گويند) 1 و چون رسيدن به درجه اجتهاد نياز به علوم فراوان و تلاش زياد در تحصيل علم و عدل و مسائل ديگر دارد فلذا هركسي نمي تواند به طور طبيعي به خاطر مشاغل و كارهائي كه دارند به اين مسأله بپردازند و از آن جائي كه هر مسلمان بايد اعمالش همانطوري باشد كه اسلام خواسته ، فلذا تقليد را واجب كرد زيرا عمل صحيح در دنيا و آخرت تأثير واقعي را مي گذارد.

و امّا ( تقليد در احكام ، عمل كردن به دستور مجتهد است و از مجتهدي بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعة دوازده امامي و حلال زاده و زنده و عادل باشد ونيز بنا بر احتياط واجب بايد از مجتهدي تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين ديگر اعلم باشد يعني در فهميدن حكم خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد _ و اگر شناختن اعلم مشكل باشد به احتياط واجب ازكسي تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد بلكه اگر احتمال ضعيفي هم بدهد كه كسي اعلم است و بداند ديگري از او اعلم نيست به احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با ديگران مساوي باشند بايد از يكي از آنها تقليد كند. )2 هر چند براي پيدا كردن اعلم در رساله توضيح السمائل شرائط ذكر كرده اند منتهاي همانطوري كه بعضي اهل علم مي فرمايند ، در حال حاضر يا اصلاً اعلمي وجود ندارد و يا اگر هم وجود دارد پيدا كردن آن مشكل است فلذا انسان مي تواند از همين چند نفري را كه معروفند در جامعه و حوزهعلميه قمنيز آنها را معرفي كرده يكي را كه گمان يا احتمال مي دهد كه اعلم و يا اگر هم گمان مساوي بودن آنها را دارد ، يكي را به عنوان مرجع تقليد خود انتخاب كند و از او تقليد نمايد وبايد توجه داشت كه اصل تقليد كردن نبايد تحت الشعاع مسائل جنبي ديگر گردد.

و امّا در خصوص سؤال دوّم شما بايد عرض كرد كه بهترين راه خشنودي خداي متعال و امامان معصوم (عليه السلام) همين عمل به دستورات آنهاست كه يكي از دستورات آنها همين مسأله مهمّ تقليد است كه متأسفانه خيلي مورد غفلت واقع مي شود.

مي شودو امّا در مورد قسمت اخير سؤال شما بايد عرض كرد كه بعضي از اثرات نماز به طور خلاصه عبارتند از : 1_ ياد خداست كه روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز است _ 2_ وسيله شست و شوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه نا خواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مي كند .

3_ سدّي در برابر گناهان آينده است چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت مي كند و نهال تقوي را در دل پروش دهد و مي دانيم ايمان و تقوي نيرومندترين سدّ در برابر گناه است .

4_ غفلت زدا است زيرا بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذات زود گذر گردند .

5_ خودبيني و كبر را در هم مي شكند چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دوبار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد ، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بيند.

6- وسيله پرورش فضائل اخلاقي و تكامل معنوي انسان است چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديواري عالم طبيعت بيرون مي برد ، به ملكوتآسمانها دعوت مي كند و با فرشتگان همصدا و همراز مي سازد ، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي بيند و با او به گفتگو بر مي خيزد كه البته اثرات بيشتري آمده كه به خاطر اختصار از ذكر آن خودداري مي شود و شما مي توانيد براي آگاهي بيشتر به آدرسي كه در پاورقي اشاره شده مراجعه بفرمائيد. 3

وضو نيز آثار زيادي دارد كه صورت كلّي آن عبارتند از : 1_ آثار اعتقادي _ 2_ آثار روحي _ 3_ آثار بهداشتي _ 4_ آثار معنوي _ 5 _ آثار سياسي _ 6 _ آثار اجتماعي _ كه مثلاً بعضي از آثار معنوي آن عبارتند از : 1_ طهارت معنوي _ 2_ اطاعت پروردگار و اظهار بندگي _ 3 _ محبوبيت نزد خداي متعال _ 4 _ خواب با طهارت، عبادت محسوب مي شود _ 5 _ كفاره بعضي از گناهان است _ 6 _ سبب زيادي عمر مي شود _ 7 _ سبب زيادي روزي مي شود _ 8 _ سبب نوراني شدن انسان مي شود _ 9 _ زمينه ساز استجابت دعا مي گردد و ....... دراين مورد هم مي توانيد براي آگاهي بيشتر به آدرس مورد اشاره مراجعه بفرمائيد. 4

خداوند متعال همه ما را با احكام نوراني و سعادت بخشش هر چه بيشتر آشنا و عامل بفرمايد ان شاءا...









منابع و مآخذ :

1- آموزش فقه _ محمد حسين فلاح زاده ص 25

2-توضيح المسائل مراجع _ ج 1 ص 15 و ص 19

3 و 4 فلسفه اسرار احكام ج 2 _ ص 107 به بعد ( محمد وحيدي )



مؤسسه پيوند با امام