طبق روايات رسيده، و همچنين آيه 6 سوره مائده، وضو گرفتن و نماز خواندن رسول اكرم( مثل شيعيان يا تسنن بود؟ اهل تسنن بر اين اعتقادند كه وضو و نماز آنان مطابق سيره رسول ا... است.




بدون ترديد مسلمانان در آغاز دورة اسلام، همانند پيامبر( وضو مي گرفتند. و در اين زمينه هيچ اختلافي ذكر نشده است. واختلاف و تفاوت پس از وفات رسول اكرم ( روي داد. و طبق تاريخ تا زمان عمر همه همانند پيامبر وضو مي گرفتند. و در زمان عثمان بود كه اختلاف و تفاوت دربارة وضو ميان مردم رخ داد. و آغاز كننده اين اختلاف خود عثمان بود.(1)

طريقة وضو گرفتن در شيعه، طبق قرآن كريم است. و كيفيت آن از طريق ائمه اطهار( ، كه همان سنت پيامبر ( است، به ما رسيده است. علّت اختلاف ميان شيعه و اهل سنت، آيه شريفه 6 سوره مباركة مائده است. كه قرآن مي فرمايد : يا ايها الذين آمنوا اذا اقمتم الي الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق و امسحوا برؤوسكم و ارجلكم الي الكعبين توضيح اين آيهشريفه و حدود شستن اعضاء وضو :

1.در اين آيه حدّ شستن صورت نيامده، ولي در روايات ائمه ( حدّ صورت از جهت طول از رستنگاه مو تا چانه، و از جهت عرض آنچه در ميان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار مي گيرد، ذكر شده، و اين در حقيقت توضيح همان معنايي است،كه از كلمه وجه در عرف فهميده مي شود.

2. حدّ دست كه بايد در وضو شسته شود، تا آرنج ذكر شده؛ زيرا مرافق جمع مرفق، به معني آرنج است. و چون هنگامي كه گفته مي شود دست را بشوييد، ممكن است به ذهن چنين برسد كه دستها را تا مچ بشوييد، زيرا غالباً اين مقدار شسته مي شود. ولي قرآن مي فرمايد : تا آرنج بشوييد (الي المرافق)، و لذا الي در آيه براي بيان حدّ شستن است، نه كيفيت شستن، كه بعضي توهم كرده اند كه آيه مي فرمايد بايد دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشويد، چنانكه برخي از اهل سنت قائل هستند. اين مسأله مانند اين است كه انسان به كارگري سفارش كند كه ديوار اطاق را از كف تا يك متر رنگ كند، روشن است كه منظور اين نيست كه ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلكه بايد اين مقدار رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر. پس فقط مقداري از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكر شده. و اما كيفيّت آن در سنت پيامبر( ، بوسيله اهل بيت( به ما رسيده است؛ و آن شستن آرنج است به طرف سرانگشتان.







3. كلمه رب در برؤوسكم، طبق برخي از روايات، ائمه( و تصريح از اهل لغت، به معني تبعيض است، يعني قسمتي از سر را مسح كنيد؛ كه در روايات ما محل آن به يك چهارم سر كه در جلوي سر قرار دارد، محدود شده، و بايد قسمتي از اين يك چهارم را، هر چند اندك باشد، با دست مسح كرد، نه اينكه مانند اهل سنت، تمام سر شسته شود.

4. قرار گرفتن ارجلكم در كنار رؤوسكم، شاهد آن است كه پاها نيز بايد مسح شود، نه اينكه آن را بشويد.(3) (همان كاري كه اهل سنت مي كنند.)

در مورد اينكه در مورد وضو، در زمان پيامبراكرم( و خليفه اول و دوم اختلافي نيست، بايد گفت كه اگر چنين اختلافي رخ مي داد، دلايلي حاكي از آن به ما نيز مي رسيد، و در كتب حديث و سيره و تاريخ نقل مي شد. اين نبود اختلاف بدان باز مي گردد، كه پيامبر( به عنوان يك قانونگذار در ميان مردم حضور داشت؛ و در پيآموزش و راهنمايي امّت خويش، كه تازه با اسلام آشنا مي شدند، بود. و خود مي فرمود : نماز بگذاريد، چونان كه مي بينيد من نماز مي گذارم. در مورد نماز پيامبر نيز بايد گفت كه شيعه، شيوه وضو و نماز خود را از سنت پيامبر، و امامان معصوم، كه همان شيوه پيامبر اكرم و سنت ايشان ميباشد، گرفته است. وبه اين خاطر، از هر گونه بدعت بدور بوده است.

در مورد بدعتهايي كه صحابه در دين گذاشتند، بايد گفت كه خودشان نيز بر عليه خود شهادت به بدعت داده اند. به طوري كه در كتب معتبر حديثي اهل سنت نيز آمده است. به عنوان نمونه، علاءبن مسيّب از پدرش نقل مي كند، كه گفت : برادبن عازب (رض) را ديدم. به او گفتم : خوشا به حالت، همراه با پيامبر( بودي و زير درخت با او بيعت كردي! پس او گفت : برادر زاده ام! نمي داني پس از او چه بدعتها (در دين) گذاشتيم! و در جاي ديگر آمده است كه انس بن مالك گويد : من هيچ چيز را در زمان پيامبر مقدم بر نماز نمي دانستم. آنگاه گفت : و مگر همين نماز را ضايع نكرديد؟ زهري گويد : بر انس بن مالك در دمشق وارد شدم، او را گريان ديدم. گفتم : چه چيز ترا بگريه انداخته؟ گفت : من چيزي را جز نماز نميشناختم، اينهم ضايعش كردند.(4)

اينها نمونه هايي از بدعتهايي است كه صحابه بعد از رحلت پيامبر( در دين وارد كردند، و خودشان نيز به آن اعتراف دارند، در كتب معتبر حديثي آنان نيز آمده است.









ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع و مآخذ :

1. وضوي پيامبر، تأليف حجةالاسلام سيد علي شهرستاني، ترجمه حسين صابري، ص140؛ فقيه تطبيقي، محمدجواد مغنيه، ترجمه كاظم پورجوادي، ص4و3

2. تفسير نمونه، ج4، ص288- 285

3. صحيح بخاري، ج3،ص32،باب غزوة حديبيه

صحيح بخاري، ج1،ص74

آنگاه هدايت شدم، دكتر محمد تيجاني تونسي، ص178و179




مؤسسه پيوند با امام

بازگشت