اگر انسان در موقع نماز كاملا به اين مطلب توجه كند, از خود بي خبر مي شود, چنان كه در حال نماز تير را از پاي مبارك اميرالمؤمنين بيرون كشيدند و آن حضرت متوجه شدند.(1)سؤال اين است كه چگونه ممكن است علي (ع ) درركوع نماز حواسش به فرد نيازمند باشد و به او انگشتري بدهد؟ 1 ـ آيت الله بهجت توضيح المسائل , ص 119.


اولا حالات انسان در حالت هاي مختلف يك جور نيست و در مديريت آمده است ان للقلوب اقبالا وادبار ; دل ها گاه به چيزي روي مي آورد و گاه روي بر مي گرداند .

قلب انساني حالت اقبال و ادبار دارد در يك زمان حالت معنوي خوش براي انسان انجاد مي شود و در حالت ديگر اين طور نيست . گاهي انسان در اوج عشق و محبت به ذات اقدس الهي است و گاهي به آن صورت نيست .

ثانيا غالبا بين نمازهاي واجب و نمازهاي مستحب در كيفيت خواندن واداي آن ها حرف مي گذاريم .

نماز واجبمان را با توجه بيش تري مي خوانيم , ولي در نمازهاي مستحبي , توجه آن چناني ندارم . امامان مخصوصااميرالمؤمنين (ع ) به نمازهاي واجب اهميت بيش تري مي دادند با حالت خوشي نماز مي خواند ممكن است تضيه تيركشيده از پاي حضرت در نماز واجب بود. و دادن انگشتر به مسكين در نماز مستحبي . ثالثا: روايات كشيدن تير از پاي اميرالمؤمنين بايد مورد دقّت و كنكاش قرار گيرد. آيا اين روايت كاشاني در محجة البيضاء در پايان جلد اول آن را آورده و حضرت امام خميني (ره ) در رساله عمليه در ابتداي احكام نماز آورده اند. بايد بررسي بيش تري در صحت نقل اين حديث شود . البته از بسياري از عرفا و بزرگان و اولياء الله چنين حالاتي نقل شده است , چه رسد به مولاي اتقيه اعرف عارفان و يعسوب دين مولي الموحدين اميرالمؤمنين (ع ) كه هيچ بعدي ندارد از شخصي كه عاشق خدا و محودر جلا جبروت الهي بوده و از ماسواي دل كنده است , چنين حالاتي بروز كند .

تا قرن ها قدرت و حاكميت در دست برادران اهل سنت بود و از امكانات و توانمندي هاي حكام بهره مند بوند وعلماي شعيه در تنگنا, به صورت مخفيانه زندگي مي كردند و اگر نوشته اي داشته , توان نشر آن را نداشته يا جرأت نداشتند و بيش تر در حال تقيه به سر مي بردند .

بسياري از علماي شيعه نوشته هايي داشته , كه بعضي خطي بود و بعدا با مرور زمان از بين رفت بعضي از كتابخانه هاي علماي شيعه مانند كتابخانه شيخ طوسي در بغداد را به آتش كشيدند و همه كتاب ها را سوزانيدند و بسياري او آن ها رادر رودخانه ريختند .

به اضافه اين كه تاريخ نويسان قرن يك و دو هجري گرچه سنّي بودند, ولي سنّي بودن آنان به معناي دشمني با اهل بيت به اين معنايي كه در زمان ما, بين شعيه و سنّي تمايز و جدايي است , نبودو با

مرور زمان بين اين دو گروه بزرگ اسلامي اختلافات و بدبيني ها بيش تر شد.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت