علت اختلاف طريقه وضو گرفتن و نماز خواندن در بين شيعيان و اهل سنت چيست؟


پاسخ پرسش در دو نكته:

1 - اختلاف شيعيان و سنيان در مورد وضو و نماز جزئي و محدود است، اين دومذهب در بسياري از مسائل نماز و وضو ديدگاه يكساني دارند، اما در برخي از مسائل ديدگاهشان متفاوت و اين تا حدودي طبيعي است.

همان گونه كه بين دو نفر متخصص در علوم تجربي و... مثلاً در علم پزشكي، وجود برخي اختلاف نظر كارشناسانه، امري عادي است، تفاوت نظر گاههاي كارشناسانه فقيهانِ هر يك از مذاهب و فرقههاي اسلامي امري عادي و متداول است.

2 - اختلاف در منابع اسلامشناسي:

علت اساسي اختلاف شيعه و سني در احكام شرعي از جمله وضو و نماز بر ميگردد به ديگاه متفاوت اين دو در منابع اجتهاد و علت قضاوت بر ميگردد به تفاوت عقيدتي شيعه و سني در عترت و صحابه

توضيحي در اين باره:

الف) در مورد عترت: شيعيان با تمسك به قرآن (مانند آيه تطهير) و احاديث پيامبر(ص) (از جمله ثقلين) به عترت و اهل بيت حضرت، يعني حضرت زهرا(س) و دوازده امام معصوم، تمسك مينمايند و احكام اسلامي را از طريق آنان فرا ميگيرند.

شيعه به حكم آيه تطهير(1) و احاديثي همانند حديث ثقلين، نجوم و سفينه، آنان را معصوم و عاري از خط ميدانند و رهنمودهاي آنان را پذيرا است. امّا اهل سنت از اين منبع مهم اسلامشناسي محرومند.

ب) در مورد صحابه: اكثر اهل سنت با توجيه احترام به پيامبر اسلام(ص) براي تمامي صحابه پيامبر(ص) احترام ويژه قائلند و در فرايند اين احترام، همه آنان را عادل ميدانند، به مقتضاي اين بينش هر روايتي كه از نظر سند تا صحابه درست باشد، در راوي صحابي تحقيقي لازم نيست، چون ميگويند: همه صحابه راستگو و عادلند، بدين جهت همه روايات صحابه را بي چون و چرا ميپذيرند (حتي اگر مضمون روايات خلاف عقل و قرآن باشد.(2)

امّا شيعيان اين بينش را طرد ميكنند و آن را قبول ندارند و ميگويند: پذيرش بي چون و چراي روايات صحابه و عادل دانستن آنان، بر خلاف منطق و قرآن است، قرآن برخي از صحابه را منافق (3) و برخي ديگر را فاسق (4) معرفي كرده است.

به دنبال عدالت صحابه، پذيرش كتابهاي حديثي ويژهاي كه بزرگانشان با دو بينش مذكور نوشتهاند، مطرح است، كه به مقتضاي آن محتواي شش كتاب را بي چون و چرا پذيرفتهاند و آنها را صحاح سته نام نهادهاند. اهل سنت با بهرهگيري از اين منابع حديثي و پذيرش مطلق آن تفاوت هايي با شيعيان در مورد احكام مانند وضو و نماز پيدا كردهاند.

البته اين نظر مربوط به اكثريت اهل سنت است، اما برخي از آنان چنين بينشي ندارند، مانند محمود ابوريه اسلامشناسي مصري معاصر او در كتاب اضواء علي السنّة المحمديه مينويسد:

اگر ما با صدايي رسا فريا بزنيم و بگوييم، مشكلاتي كه جهان اسلام به آن دچار شده است، به دو چيز بر ميگردد: يكي عدالت صحابه به طور مطلق و ديگري پذيرش كوركورانه مطالبي كه در كتابهاي حديثي مندرج است.(1) در حقيقت به دور نرفتهايم. البته آنها، اگر چه خود را تابع سنت پيامبر ميدانند، اما در برخي از مسايل از سنت شيخين، به خصوص خليفه دوم، پيروي ميكنند كه از جمله ميتوان به بعضي از مسايل نماز مانند دست بسته خواندن و كيفت اذان و اقامه اشاره كرد.

افزون بر اين، عامل ديگري كه به اختلاف شيعه و سني در احكام ديني دامن زد، سياست جلوگيري از نشر حديث از سوي عمر، خليفه دوم بود.

با اين سياست از نيمه دوم قرن اوّل به بعد، مسلمانان به ويژه نسلهاي سوم و چهارم از اسلام به صورت تقريباً كامل، بيگانه شدند، تلاش امام باقر(ع) و امام صادق(ع) موجب شد تا حدودي مسمانان، اسلام را بشناسند كه از اين تاريخ به بعد شناخت مسلمانان از اسلام در قالب دو طرز تفكر شيعي و سني تبلور پيدا كرد در اين زمينه مطالبي به پيوست ارسال ميگردد. آن را با دقت مطالعه نماييد.

پي نوشتها:

1 - احزاب (33)، آيه 33

2 - با نگاهي به روايات كتابهاي صيح مانند: صحيح بخاري و صحيح مسلم اين ادعا ثابت ميگردد.

3 - توبه (9)، آيه 101.

4 - حجرات (49)، آيه 6.

5 - اضواء علي السنة المحمديه.





دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت