گفته شده مرحوم طه عرب براي ميتي كه تارك الصلاه و الصوم بوده نماز ميت نخواند، ولي چند شب بعد در خواب ديد آن مرده در بهشت است. وقتي علت را سؤال كرد. مرحوم گفت: در شب اوّل قبر همين كه چشم علي(ع) به من افتاد، مرا به بهشت هدايت نمودند. آيا به صرف شيعه بودن و بدون انجام واجبات انسان به بهشت مي رود؟ آيا اين امر موجب بي اعتنايي به واجبات نميشود؟


همة خواب ها از واقع حكايت نمي كند، و معلوم نيست خواب نقل شده صحيح باشد. بر فرض صحت و حكايت از واقع ما از همة عواملي كه موجب ورود به بهشت شده است، خبر نداريم. اين خواب بر فرض صحت در مقام عمل هيچ گونه حجيّتي ندارد. در دين اسلام و مذهب تشيع، يك سري معيارهاي كلي و اساسي وجود دارد كه كاملاً مشخص است و اين كه چه كسي با اين معيارها تطبيق مي كند و يا نمي كند، ما آگاهي نداريم و تنها خداوند از آن ها آگاهي دارد. يك جريان جزئي و موردي كه آگاهي چنداني از آن نداريم، بر ف[رض صحت، هيچ گاه دليل براي يك امر كلي و عمومي نمي تواند باشد.

]شيعه بودن و اعتقاد به امامت دوازده امام معصوم(ع) از اركان ا[عتقادي شيعيان است، ولي هيچ كس از علما و دانشمندا]ن شيعه نگفته اند كه انسان به صرف شيعه بودن (بدون انجام هيچ عمل) اهل سعادت است. اين حرف آدم هاي تنبل و سستعنصر است وگرنه چگونه ممكن است انسان به اين همه آيات و روايات دربارة نقش عمل صالح در سعادت آدمي (كه تقريباً در همه مجالس وَعْظ و خطابه به آن اشاره مي شود و روحانيون دربارة آن صحبت مي كنند) بي اعتنا باشد و فقط با شنيدن يك خواب كه حجيّت ندارد و شرعاً نمي تواند براي ديگران ملاك عمل باشد، خوشحال شود و آن را براي ترك واجبات و انجام[ محرمات مستمسك قرار داده و از زير بار تكاليف مسلّم شرعي شانه خالي كند؟! خدا در ]سورة مبارك عصر، سعادت و خوشبختي انسان را در گرو ايمان وعمل صالح دانسته و فرمود: به عصر سوگند! انسانها همه در زيانند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند.

امامان معصوم(ع) همواره شيعيان را به انجام اعمال صالح دعوت مي كردند و در موقعيتهاي مناسب گوشزد مي كردند كه مبادا خيال كنيد بدون اعمال به جايي ميرسيد.

حضرت باقر(ع) فرمود: به ولايت ما نتوان رسيد جز با عمل نيك و پرهيزكاري و دوري از گناه.

شهيد مطهري فرق شيعه و غير شيعه را چنين بيان مي كند: فرق شيعه و غير شيعه وقتي آشكار مي گردد كه شيعه به برنامه هايي كه رهبرانش به او داده اند، عمل كند و غير شيعه هم به برنامة ديني خودش عمل كند، آن وقت تقدّم شيعه بر غير شيعه، هم در دنيا و هم در آخرت روشن مي گردد. فرق را در جانب مثبت بايد جستجو كرد، نه جانب منفي.

نبايد گفت شيعه و غير شيعه برنامه هاي مذهبي خود را زير پا بگذارند. بايد تفاوت داشته باشند و اگر تفاوتي نباشد، پس چه فرقي ميان شيعه و غير شيعه هست؟

اين درست مثل آن است كه دو بيمار به طبيب مراجعه كنند؛ يكي به طبيب حاذق و ماهر مراجعه كند و دومي به طبيب غير حاذق، ولي وقتي كه نسخه را از طبيب دريافت داشتند، هيچ كدام عمل نكنند، آن گاه بيمار اوّل گلايه كند كه فرق بين من و بيماري كه به طبيب غير حاذق مراجعه كرده چيست؟ چرا بايد من مريض بمانم، همان طوري كه او مريض مانده است، در حالي كه من به طبيب حاذق مراجعه كرده ام و او به طبيب غير حاذق! همچنين صحيح نيست كه ما فرق علي(ع) را با ديگران به اين بگذاريم كه اگر ما به دستورهاي آن حضرت عمل نكنيم، ضرر نبينيم.

[1] عصر (103) [آية 1 ـ 3.

] اصول كافي، ج 2، ص 75.

 مرتضي مطهري، عدل الهي، ص 409.





دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت