اگر هدف از نماز ارتباط با خدا است، در صورت چنين ارتباطي چه نيازي به انجام اعمال خاصي به نام نماز است؟


عبوديت و پرستش يكي از نيازهاي انسان است. تمامي انسان ها از ابتدا تا كنون به شكلي پرستش داشته اند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. هيچ چيزي جاي آن را پر نمي كند، امّا سخن در نحوة پرستش است.

آيا پرستش به اين شكل كه در اسلام به عنوان نماز است، زيباترين شكل پرستش است يا شكل ديگري بهتر است؟

بايد ببينيم چه شكلي از پرستش و عبادت بهترين است، تا آن را انتخاب كنيم و انجام بدهيم؟

دانشمندان گفته اند: براي رسيدن به عرفان الهي و شناختخود و خدا مراحلي بايد طي شود. مرحلة اوّل، شريعت است. براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و كمك از عبادت وارد مرحلة دوم يعني طريقت شد، آن گاه از طريقت عبور كرده و به حقيقت پيوست كه پيوستن قطره به دريا است.

اكنون مي خواهيم اين شبهه را پاسخ بگوييم كه آيا: چيزي برتر و موثرتر از نماز در اين مسير وجود دارد؟ يا بهترين شكل و بهترين وسيله و نردبان براي رسيدن به حقيقت نماز است؟

هر كدام از مكتب ها و آيين ها اَشكالي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادتاند، حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن ميفرمايد: كلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛1[1] تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را مي دانند. در جاي ديگر ميفرمايد: إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم؛2[2] هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح ميگويد، ليكن شما تسبيح آنان را نمي فهميد.

از منابع و مآخذ اسلامي به دست مي آيد كه براي رسيدن به حق و شاداب كردن روح عرفاني انسان، هيچ راهي بهتر از نماز يافت نمي شود. براي روح انسان شيفته هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه كسي بهتر از خداوند (كه براي رسيدن به هر هدفي، تركيب راه خاصي را مشخص فرموده است) ميتواند مَرْكب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسان ها پديد آورد؟

با مروري بر آيات و روايات در مي يابيم كه اين معجون شفا بخش نماز است كه اسلام آن را وسيلة تقرّب به خدا ميداند (الصلوه قربان كل تقيّ).3[3]

آن هايي كه نماز را كنار مي گذارند و به سراغ وسيله هاي ديگري مي روند، درماندگان ميدان عرفان و معنويتند. آنان كه ميگويند ديگر احتياج به نماز نيست و بايد نياز به درگاه خدا داشته و به ذكر و ورد مشغول باشيم يا در غارها بمانيم، اين كارها را چه كساني در برابر نماز قرار داده اند؟ راه اندازي و باز كردن اين دكان ها فريب كاري از كجا منشأ مي گيرد؟ اكثر اين دعاها و وردها كه برخي به جاي نماز جا مي زنند، منبع و مدرك صحيحي ندارد. راستي اگر براي ارتباط با خدا نيازي به نماز نبود، نبايستي پيامبر با آن همه فضائل و كمالات آن قدر نماز بخواند كه پاهايش متورم شود يا اميرالمؤمنين(ع) و ساير امامان به نماز اين همه اهميت بدهند. البته كساني كه در اقامة نماز ضعفي دارند يا نماز با باري سنگين بر دوش خود مي پندارند، به اين حرفها رو مي آورند و ميگويند: ما كه به مرحلة نياز رسيده ايم، ديگر به نماز احتياج نداريم!

در فرهنگ اسلامي تعيين كردن و مشخص نمودن شكل عبادت، با شارع مقدس است و كسي نمي تواند عبادتي اختراع كند. اگر كسي وِرْد و دعايي را به عنوان عبادت پديد آورد، از مصاديق روشن بدعت و تشريع است كه كار حرامي است، زيرا امور عبادي را همان گونه كه از طرف شارع مقدّس بيان شده است، بايد انجام داد، نه كمتر و نه بيشتر.

آنچه زيبايي و حُسن و خير است، در نماز سفره اي است گسترده كه خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز براي بندگانش باز ميكند و بر سر اين سفره انواع و اقسام غذاهاي لذيذ وجودداد و هر كس مطابق ذوق و سليقة خود از آن بهره مند ميشود.

هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مي اندازد؟ امام فرمود: پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است،4[4] يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي نام پيامبر و عشق به محمد آل محمد هم هست. نماز هم رابطة بين عبد و معبود است و هم رابطة بين امّت و امام.

شكل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي ميباشد. ركوع و سجود و تسبيح و تحميد و دعا و تكبير و سلام و خلاصه همة زيبايي ها در نماز است. با اين هم اگر نماز به طور صحيح كامل خوانده شود، جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را مي گيرد: إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنكر و لذكرالله اكبر.[5] نماز اگر با مقدمات و تعقيبات همراه باشد، انسان را به اوج معنويت ميرساند. اذان با آن محتواي زيبا دل را مي نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبي(ص) زيباترين جلوة عبادت و همدلي و يكرنگي و صفا و صميميت است. پيامبر(ص) فرمود: نماز نور چشم من است.5[6]

[1]نور (24) آيه 41.

[2]اسراء (17) آية 44.

[3]بحارالانوار، ج 78، ص 203.

[4]غلامعلي نعيم آبادي، نماز زيباترين الگوي پرستش، ص 35، به نقل از عللالشرايع، ج 2، ص 10.

[5]عنكبوت (29) آية 45.

[6]بحارالانوار، ج 73، ص 141.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت