دوستم براي نماز نخواندن مي گويد بسياري از نماز خوانان به گناه مي افتنداو را چگونه راهنمائي نمايم؟


استدلال دوست شما براي نماز نخواندن به حدي ضعيف است كه اگر شما فقط كاري كنيد كه او را به تفكر منصفانه واداريد، او پاسخ خود را خواهد يافت. آيا درست است مريض بگويد: چون برخي از بيماران مشابه من دارو نمي خورند يا به پزشك مراجعه نمي كنند، من هم به درمان خود نمي پردازم؟! آيا اين سخن منطقي است كه چون برخي از اشخاص خود را به دام اعتياد انداخته اند من هم چنين كنم و...؟! كساني كه نماز مي خوانند چند دسته اند؛ زيرا نمازهايي كه انسان ها به جا مي آورند، بر طبق معرفت و آگاهي و عرفان آنان است. نماز براي برخي معراج الي اللَّه است و براي عده اي داروي معنوي و براي گروه ديگر حكم مسكّن را دارد و براي اشخاصي هم كم اثرتر از حتيّ مسكّن است و اين عيب مربوط به نماز نيست؛ بلكه مربوط به استفاده نمازگزار از اين فريضه الهي است. كسي كه فقط مي خواهد به عنوان رفع بهانه، نماز بخواند و ديگر كاري با شرايط صحت و قبولي آن ندارد، مسلماً نمازش او را از گناه باز نخواهد داشت. به عنوان مثال آب غسل و وضو بايد مباح و حلال باشد و كسي كه همين يك شرط را بخواهد رعايت كند، بايد بي اجازه در ملك اشخاص تصرف نكند و در شغل خود كم كاري ننمايد و هرگونه خيانت روا ندارد تا حقوق و درآمدش حلال باشد و بتواند با پول حلال قبض آب منزلش را پرداخت نمايد. حال قضاوت كنيد شخصي كه اين وجدان كاري و انضباط اجتماعي را رعايت كند، تا چه حد از گناهان محفوظ خواهد ماند؟! مطلب ديگر در اهميت نماز، اُنس با خدا است. به دوست خود بگوييد دوستان معمولي هر چند خوب باشند؛ اما داراي نواقص و كاستي هايي هستند و ممكن است در مواقع حساس و ضروري، انسان را تنها گذارند يا توان ياري انسان را نداشته باشند. ولي اگر كسي با خداي خود به وسيله نماز رابطه داشته باشد، هيچ گاه در خود احساس بي كسي و ضعف و تنهايي نخواهد كرد و خود را سعادتمندتر و شاداب تر از همه خواهد ديد.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت