چگونه مي توان فرزندي كه نماز نمي خواند و به كارهاي خلاف دست مي زند ارشادنمود؟


معتقد ساختن افراد ، تلاشي پر دامنه همراه با آگاهي، استقامت و تعهد مي طلبد. از ديگر سو افراد از جهت ميزان آگاهي، روند تأثيرپذيري، ميزان حقيقت طلبي يا حقيقت گريزي، مراتب بسيار متفاوتي دارند. بنابر اين هرگز نمي توان انتظار داشت كه با ارائه نسخه واحدي، بتوان هر فرد را به سهولت به سوي دين دعوت كرد؛ بلكه اين مسأله از سويي مرتبط با توان مندي ها و قدرت جذب شخص هدايتگر از جهت بهره مندي هاي علمي و عملي، كشش هاي اخلاقي و كيفيت اثرگذاري است و از ديگر سو مرتبط با ويژگي هاي روحي، اخلاقي، روانشناسي و ذهني مخاطب مي باشد. بنابر اين آنچه به صورت كلي مي توان بر شمرد اين است كه: 1- كسي كه در صدد هدايت ديگران است، بايد از نظر اخلاقي به گونه اي باشد كه بتواند مخاطب را به خود جذب نمايد. 2- هدايتگر بايد درك درستي از مخاطب، ميزان انحراف وي، ارزش هايي كه بدان وابسته است يا به سمت آنها گرايش دارد، راه نفوذ و تأثير دروني و ... داشته باشد. 3- ارشاد كننده بايد آگاهي كافي نسبت به دين حق داشته باشد و بتواند به خوبي از عهده پاسخ گويي به سؤالات و شبهات مخاطب برآيد. علاوه بر امور فوق، شخص بايد به گونه هاي مختلف از عوامل تأثير گذار بر مخاطب استفاده كند و با برنامه ريزي حساب شده و تدريجي او را به سمت دين و حقايق الهي دعوت نمايد.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت