آية 43 سوره نسأ در مورد اين كه در هنگام نماز در حالت مستي نباشيد و نماز نخوانيد در حالي كه مست هستيد. چرا نماز خواندن زير سؤال رفته و نه شراب خوردن؟


منظور اين است كه افرادي كه در حالت مستي هستند نميتوانند مشغول ادأ فريضة نماز شوند و نماز آنها در اين حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زيرا نماز گفتگوي بنده و راز و نياز او با خداست و بايد در نهايت هوشياري انجام گردد و افراد مست از اين مرحله دور و بيگانهاند.

ممكن است در اين جا كساني سؤال كنند كه آيا مفهوم آية فوق اين نيست كه نوشيدن مشروبات الكلي فقط در صورتي ممنوع است كه مستي تا حال نماز باقي بماند و دليل ضمني بر جواز آن در ساير حالات باشد؟

پاسخ اين است كه اسلام براي پياده كردن بسياري از احكام خود از روش تدريجي استفاده كرده مثلاً همين مسئله تحريم مشروبات الكلي را در چند مرحله پياده نموده است نخست آن را به عنوان يك نوشيدني نامطلوب و نقطه مقابل رزقاً حسناً(نحل،67) پس در صورتي كه مستي آن در حال نماز باشد جلوگيري كرده (آية فوق) و بعد منافع و مضار آن را با هم مقايسه نموده و غلبة زيانهاي آن، بيان شده است(بقره،219) و در مرحله آخر نهي قاطع و صريح از آن نموده است(مائده،90).

اصولاً براي ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعي و اخلاقي كه محيط به طور عميق به آن آلوده شده است راهي بهتر از اين روش نيست كه افراد را تدريجاً آماده كنند و سپس حكم نهايي اعلام گردد ضمناً بايد توجه داشت آية فوق به هيچ وجه دلالت بر اجازه نوشيدن خمر ندارد بلكه تنها دربارة مستي در حال نماز سخن گفته و در مورد غير نماز سكوت اختيار كرده تا مرحله نهايي حكم فرا رسد.

ضمناً از اين جمله نيز ميتوان استفاده كرد كه بهتر است در حالت كسالت و كمي توجه نيز انسان نماز نخواند زيرا حالت فوق بصورت ضعيفي در او وجود دارد و شايد به همين جهت است كه در روايتي از امام باقر7 نقل شده كه فرمود: در حالتي كه كسل هستيد يا چرتآلود يا سنگين، مشغول نماز نشويد زيرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستي نهي كرده است.(تفسير نمونه، ج 3، ص 395.)

چكيده سخن اين كه: در اين آية شريفه و در هيچ جاي قرآن كريم، اصل نماز خواندن زير سؤال نرفته، بلكه در اين جا از نماز خواندن با حالت مستي، نهي شده است و در واقع اين آيه مرحلهاي از مراحل تحريم شراب خواري است; زيرا قبل از ظهور اسلام (دوران جاهليت) بسياري ازاعمال زشت به طوري در جامعه رواج داشت و رسوخ كرده بود. كه كاري عادي و غيرمنكر محسوب ميشود، از جمله آنها ميگساري بوده كه به صورت يك بلاي عمومي در آمده، تا آن جا كه گفتهاند عشق عرب جاهلي در سه چيز خلاصه ميشده: شعر و شراب و جنگ; حتي بعد از تحريم شراب، اين حكم براي بعضي از مسلمانان بسيار سنگين و مشكل بود.

روش قرآن كريم در مبارزه با اين گونه انحرافات ريشهدار اجتماعي بيان تدريجي احكام آن بوده است كه در اينجا چون با همان حالت مستي به نماز حاضر ميشدند و نماز ميخواندند در واقع از خوردن شراب در اين هنگام نهي شده(ر.ك: تفسير نمونه، همان، ج 5، ص 70.) و درمرحلة بعد با صراحت و بيان قاطع به حكم تحريم شراب و فلسفه و حكمت آن پرداخته شده.(مائده، 90ـ91.)



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت