منظور از اينكه در نماز بايد تمام توجه به خدا باشد چيست در حالي كه خدا را نمي توان تجسم كرد؟


اگر مانند بسياري از افراد بگويي:، ما كه هر چه بيشتر سعي ميكنيم درنماز حواس خود را جمع كرده و به خداوند توجه كنيم كمتر موفق ميشويم.چرا چنين است؟ آيا به راستي چارهاي وجود دارد كه ما را در رسيدن به اينجوهرة اساسي كه روح نماز است ياري رساند؟ در جواب گوئيم: اگرميخواهي چيزي مانند شربت و كپسول به تو داده شود و تو نيز آن را بهراحتي نوش جان كني و يك شبه همة كارهايت رو براه گردد قطعاً جواب منفياست ولي اگر مرد ميدان عملي و خود را براي يك كارزار جدي و طولاني مهياميكني جواب مثبت است.
توضيحاً عرض ميكنيم: اگر صفتي يا حالتي براي انسان ملكه شود آنصفت يا حالت در همة صحنهها و تمام شئون زندگي خود را نشان داده وآدمي را رها نميكند. كسي كه در كوچه و بازار، در كلاس و مدرسه و در محيطخانه و محلّ كار يكسره به ياد خداست و از او غافل نيست. بدون ترديددرنماز نيز حواسش را جمع كرده و از خداوند غفلت نميكند. بر خلاف كسي كهدر محيط خانه، محل كار، در كلاس ، مدرسه و كوچه و بازار از خدا غافل استو يكسره سرش بند مسائل مادّي و روزمرة زندگي دنياست و دلش متعلق بهغير خداست. بي شك چنين كسي نميتواند در نماز قلب خود را متوجه خداكند بلكه دلش دنبال هماني است كه قبل از نماز دنبال آن بود و وجودش غرقدر هماني است كه قبل از ورود به نماز غرق در آن بود.
خداوند در وصف بندگان مؤمن خويش ميفرمايد:
«رجال لاتلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر اللّه؛
مرداني كه آنها را هيچ تجارت و معاملهاي از ياد خدا باز نميدارد.» (نور، 37)
وقتي كه كسب و كار آنان را از ياد خدا باز ندارد. بدون ترديد موقعي كهوضو ميسازند و رو به قبله ميايستند و نماز ميگذارند از خدا غفلتنميكنند. بر خلاف من و تو كه قبل از ورود به نماز در امور روزمره زندگيغرقيم و وقتي هم كه به نماز ميايستيم نمازمان نيز رنگ و بوي امور مزبور رادارد. واضحتر بگويم: اولياي خدا و بندگان مخلص حقّ نماز خويش رابرداشته و آن را با خود به محيط كار و بازار ميبرند. در آنجا هم كه هستند
مشغول نمازند و به قول باباطاهر «خوشا آنان كه دائم در نمازند» ولي ما عقبافتادهها كسب و كار و درس خويش را برداشته و با خود به فضاي نمازميآوريم. نماز هم كه ميخوانيم باز دنبال هدف گمشدة خود هستيم.
باري اي عزيز! اگر صادقانه قصد آن داري كه در نماز دلت متوجه به خداباشد و از او غافل نگردي بايد كار را قبل از نماز شروع كني و در همه جا و همهحال به ياد خدا باشي و از او غفلت نكني. بي شك اگر چنين توفيقي را به كفآوري در نماز دلت متوجه به خدا خواهد بود وگرنه نه.
مرحوم علامه طباطبايي در اواخر عمر با بركت خود موقعي كه در بستربيماري افتاده بود در خواب شخصي كه از آن جناب از چگونگي تحصيلحضور قلب در نماز پرسش كرده بود چند بار با عنايت خاصي فرموده بود:مراقبه، مراقبه.
مراد آن بزرگوار از عبارت مزبور اين است كه اگر ميخواهيد در نمازحواستان جمع خودتان باشد و از خدا غافل نشويد بايد در طول شبانه روزوقتي كه به كارهاي ديگر اشتغال داريد اهل مراقبه باشيد زيرا اگر اين حالتملكة شما گردد و چنين صفتي بر شما غالب آيد در نماز نيز اين حالت برايشما محفوظ خواهد ماند همان طور كه اگر در طول شبانه روز از خدا غافلباشيد و غفلت از حق در شما رسوخ كند در حال نماز نيز چنان خواهيد بود واز آن خلاصي نخواهيد داشت.


ستاد اقامه نماز

بازگشت