شوق به نماز در گرو احساس نياز است , همان طور كه شوق و رغبت به امرو مادي از احساس نياز سرچشمه مي گيرد. امام خميني ره مي فرمايد: ما چون احتياج به دنيا پيدا كرديم و آن را سرمايه و سرچشمه يافتيم , در توجه به آن حاضريم و در تحصيل آن مي كوشيم . اگر ايمان به حيات آخرت پيدا كنيم و حس احتياج به زندگاني آن جا بنماييم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمايهء نفيس آن عالم و سرچشمهء سعادت آن نشئه بدانيم , البته در تحصيل آن كوشش مي نماييد و در اين سعي و كوشش زحمت و رنج و تكليف در خود نمي يابيم , بلكه با كمال اشتياق وشوق دنبال تحصيل آن مي رويم و شرايط حصول و قبول آن را با جان و دل تحصيل مي كنيم .(1)

]آب كم جو, تشنگي آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست

]با آشنايي به فلسفهء نماز مي توان اين احساس نياز را قوت بخشيد. نكته ديگر آن است كه شوق به نماز وقتي حاصل مي شود كه انسان لذت شيريني مناجات با خدارا چشيده باشد. در اين صورت مصداق روايت رسول اكرم 6مي شود كه فرمود:أفضل الناس من عشق العبادة فعانقها واحبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرّغ لها; بهترين مردم كسي است كه به پرستش و نيايش عشق ورزد و با عبادت دست به گردن شود و آن را دوست داشته باشد و با تن خود آن را انجام دهد و براي آن فارغ شود.(2)

لذت مناجات وقتي حاصل مي شود كه انسان گناه و معصيت را ترك نمايد. امام صادق 6مي فرمايد: خداوند به داوود فرمود: بين من و خودت عالِمي را كه شيفته دنيا است قرار نده , چون اين شخص از راه محبت من جلوگيري مي كند. اينهادزدان راه بندگاني هستند كه به سمت من مي آيند. كمترين كاري كه من با آنهامي كنم اين است كه شيريني مناجاتم را از قلبشان مي گيرم .(3)

]رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن يا زجانان يا زجان بايست دل برداشتن

]امر ديگري كه در حصول شوق به نماز مؤثر است , توجه به آثار و نتايج نمازاست . هر انسان عاقلي در جلب منفعت و دفع ضرر تلاش مي كند و اگر كسي بداندكه نماز عامل بازدارنده از زشتي ها و ريشهء اصلي هر خير و سعادت و وسيلهء آمرزش گناهان و سدي استوار در برابر آلودگي ها و وسيلهء پرورش فضايل اخلاقي است ,قطعاً نسبت به انجام اين عبادت بزرگ كمترين ترديدي نخواهد داشت و مشتاقانه به سراغ آن خواهد رفت .

ذكر آثار دنيوي و اخروي نماز و وعده هاي الهي در قرآن و روايات به منظورفراهم كردن شوق و رغبت مردم به انجام فريضهء الهي است .



دفتر تبليغات اسلامي