دختري دارم در كلاس دوم راهنمايي درس مي خواند. قبل از زمان تكليف مرتب نماز، قرآن، دعاي توسل و دعاي كميل مي خواند و براي نماز صبح بيدار مي شد ولي از دوران راهنمايي نسبت به نماز و دعا و قرآن كم اهميت شده است. از شما راهنمايي مي خواهم.


طبع انسان فطرتاً خدا خواه و خدا جو است. تا وقتي كه اين فطرت دست نخورده باشد از انس با خدا و عبادت و نماز لذّت مي برد ولي عواملي كه انسان را به خود جذب مي كند و انسان را از فطرت پاك دور مي كند، بسيار است.

جاذبه ها به سرعت انسان را جذب مي كنند و چون در ايام طفوليت و نوجواني، فطرت دست نخورده برهاني و استدلالي نشده و در مرحلة ساده است اگر عامل جاذبه داري به آن ها سو كند زود جذب مي شوند و نمي توانند مقاومت كنند. امّا همان عامل اگر براي يك شخص مسن و تحصيل كرده كه با عقل و درايت، مشكلات زندگي را تجربه كرده باشد، چنان تأثير و جاذبه اي نخواهد داشت.

اكثر نوجوانان در برهه اي از زمان اهل نماز و قرآن و عبادت اند و در برهه اي ديگر شكل ديگري پيدا مي كنند. به تعبير ديگر: زود تحت تأثير قرار مي گيرند. شياطين و استعمارگران اگر بخواهند بر ملّتي مسلط شوند سعي مي كنند از راه جذب اين گونه اقشار به اهداف خود برسند.

ببينيد دختر خانمتان تحت تأثير چه عواملي قرار گرفته يا چه عواملي باعث انزجار او از عبادت شده است. گاهي تندي هاي پدر و مادر و سخت گيري هاي بيش از اندازه و دستور دادن باعث انزجار آنان مي شود. تا زماني كه كوچكتر بود هر چه به او دستور داده يا احياناً با او تندي مي شد، مي پذيرفت ولي حالا كه جواني شده است توقعات او بالا رفته و غرور او اجازه نمي دهد كسي با او آمرانه برخورد كند. حتي نصيحت كردن به او نيز احتياج به دقّت و احترام دارد.

بايد به او شخصيت بدهيد و از او تعريف و تمجيد كنيد.

يكي ديگر از عواملي كه باعث جدايي جوانان از دعا و نماز مي شود

جاذبه هاي تخيّلي از ناحية دوست يا فيلم يا عكس يا كتاب هاي نامناسب يا معلّمي است كه باعث بد آموزي او شده است. نيز الگوهاي نامناسب كه در روحية او تأثير منفي مي گذارد.

روحية جوان بسيار لطيف است. ممكن است با يك جمله متغيّر شود. كافي است معلم يا دوست او يك بار به او بگويد: اين همه نماز خواندي چه كردي يا به كجا رسيدي؟ يا دربارة دعا خوانان يا نماز گزاران بدگويي بشود يا احياناً نماز خوان و دعاخواني را كه داراي اخلاق فاسد است يا سر مردم كلاه مي گذارد يا دروغ

مي گويد، ديده و تحت تأثير قرار گرفته باشد و نسبت به نماز و دعا بي اعتنا شود.

بنابراين بايد علّت و عامل بي توجهي او را نسبت به نماز جويا شويد و دوستان يا معلم يا مدير يا جو درسه را بررسي كنيد. گاهي او را به مسافرت هاي زيارتي مانند مشهد مقدس يا قم يا جمگران يا به مساجدي كه نماز جماعت

گسترده اي در آن جا برگزار مي شود ببريد. شركت در اين گونه مجالس در روحية انسان بسيار تأثير گذار است.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت