آيا چشم بستن در نماز اشكال دارد؟ در صورتي كه حواس انسان در نماز پرت نشود، ميتوان چشم را بست؟ براي اين كه حواس انسان در نماز پرت نشود چه بايد كرد؟


مكروه است در نماز چشمها را هم بگذارد، يعني ثواب نماز را كم ميكند.(1)

براي جمع شدن حواس بايد با عوامل حواسپرتي مبارزه كرد و عوامل حضور قلب در نماز رعايت شود.

به برخي عوامل حواسپرتي اشاره ميشود و جهت آگاهي از عوامل حضور قلب جزوه ارسال ميگردد:

1- خيالپردازي:

برخي دائماً در خيال و توهم هستند. تخيلها انسان را به جاهاي مختلف ميبرد و در هنگام عبادت ذهن را مشغول ميدارد، به طوري كه در يك نماز دو ركعتي به مسايل و جاهاي مختلف رفته، تنها جايي كه حواسش نبوده، نماز است.

راه مبارزه با حواسپرتي ريشه كني خيالپردازيها است. مبارزه با خيالپردازي آن است كه قبل از نماز، تمرين و ممارست در حفظ قوه خيال و متمركز كردن آن صورت ميگيرد، به اين صورت كه در ابتدا تمرين كنيم تا فكر و خيال خود را به امور خاصي مثل پرستش و نيايش تمركز دهيم و دائماً مواظبت نماييم خيال به جاي ديگر نرود.(2)

در نماز نيز بايد با خيالپردازيها مبارزه شود، بدين معنا كه انسان تصميم بگيرد خيال خود را در نماز يا معناي نماز متمركز نمايد و هر وقت كنترل آن از اراده انسان خارج شد، دوباره برگرداند. امام راحل(س) مينويسد: طريقه رام نمودن آن (خيال) عمل نمودن بر خلاف است و آن چنان است كه انسان در وقت نماز خود را مهيّا كند كه حفظ خيال در نماز كند و آن را حبس در عمل نمايد... در هر يك از حركات و سكنات و اذكار و اعمال نماز ملتفت حال آن (قوه خيال) باشد....(3)

2- دنيا پرستي:

يكي از عوامل مهم حواسپرتي در نماز دنيا پرستي است. متأسفانه اين آفت دامنگير خيلي شده و آنان را از معنويّت و حضور قلب در نماز دور كرده است. برخي چنان جذب دنيا شدهاند كه حتي هنگام نماز خواندن به فكر مال دنيا و زرق و برقهاي آن هستند.

دنيا گرايي موجب ميشود كه انسان نتواند حواس خود را جمع كند و فكر خويش را متمركز عبادت نمايد.

امام راحل يكي از عوامل حواسپرتي در نماز را دنيا گرايي دانسته و ضرورت مبارزه با آن را سفارش نموده است: طالبان غير حق، كه در نظر اهل معرفت، همه طالب دنيا هستند... آنان كه حُبّ مال و رياست در دل آنها است، در خواب نيز مطلوب خود را ميبينند و در بيداري به فكر محبوب خود به سر ميبرند و مادامي كه در اشتغال به سر ميبرند، با محبوب خود هم آغوشند. و چون وقت نماز شود... فوراً متعلق به محبوب خود (دنيا) ميشود، گويي تكبيرة الاحرام كليد در دكان، رافع حجاب بين او و محبوب خود است.

يك وقت به خود ميآيد كه سلام نماز را گفته، در صورتي هيچ توجه به آن نداشته و همهاش را با فكر دنيا هم آغوش بوده، اين است كه چهل، پنجاه سال نماز، ما را در دل اثري جز ظلمت و كدورت نيست.(4)

3- عوامل بيروني:

يكي ديگر از عوامل حواسپرتي جذب شدن به عوامل بيروني و ظاهري است. اگر نماز گزار در جايي قرار گيرد كه منظره جالب قرار دارد و يا چيزي را ميشنود كه مجذوب آن ميشود، از خدا غافل شده و تمركز حواس ندارد. مگر ممكن است كسي هنگام نماز به راديو گوش دهد و يا به تصوير تلويزيون نگاه كند و تمركز حواس داشته باشد؟! شايد بر همين اساس باشد كه در اسلام سفارش شده است نماز گزار مكان خلوت را گزينش نمايد. نمازگزار براي اين كه هيچ چيز او را به خود جلب نكند، بايد مكان خلوت و بي منظرهاي را انتخاب كند. يكي از فقيهان مينويسد: از براي شخص ضعيف كه به اندك چيزي كه چشمش ميبيند يا گوشش ميشنود، فكرش متفرق ميشود، علاج آن است... كه در اتاق تاريكي نماز بخواند و يا آن كه در مقابل خود چيزي نگذارد كه نظر او را جلب كند....(5)

4- تعجيل در نماز:

يكي از عوامل حواسپرتي، تند خواني و تعجيل در تمام نمودن نماز است. علت سريع خواندن عدم اهتمام به نماز است؛ زيرا چنين افرادي تنها نماز را براي رفع تكليف ميخوانند، از اين رو با كراهت و بي ميلي عبادت را انجام ميدهند.

براي مبارزه با اين آفت بايد نماز با آرامش اقامه گردد. نمازگزار از نظر جسمي و رواني بايد بي حركت و كاملاً آرام باشد. پيامبر وقتي بر نماز ميايستاد، آرام و بي حركت بود، چنان كه گويي بنايي ثابت يا عمودي قائم است.(6)

آن چه در حضور قلب مؤثر است، تلقين ميباشد، يعني نمازگزار از ابتدا به خود تلقين كند كه با توجه نماز بخواند و همواره آن را در ذهن خود مرور نمايد.

نكته ديگر دقت در معاني اذكار و الفاظ نماز و مرور آن ابتدا در ذهن و سپس در قلب و جان است.

پي نوشتها:

1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 653.

2. علي اصغر عزيزي، علل و درمان حواسپرتي، ص 31 - 32.

3. امام خميني، آداب الصلوة، ص 44.

4. همان، ص 48.

5. التنبيهات العليه علي وظايف الصلوة القلبية، ص 110، با اقتباس از علل و درمان حواسپرتي در نماز، ص 53.

6. بحارالانوار، ج 81، ص 265.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت