اگر شخصي به ظاهر مسايل ديني و مذهبي از قبيل وجود پيامبر (ص) و امام (ع) و نماز خواندن و روزه گرفتن را انكار كند اما قلباً نسبت به همه آنها معتقد باشد، آيا گناهكار محسوب ميشود؟ چه حكمي دارد؟


مسايل كه در سؤال طرح شده، با هم تفاوت دارد و هر كدام فرضهاي متعدد دارد.

1 - در فرض اول، همان گونه كه ظاهر سؤال نشانگر آن است، اگر انكار پيامبر و امام و نماز و روزه به صورت ظاهر (از روي شوخي، عصبانيت، ناآگاهي، يا نخواندن نماز و...) باشد، اما قلباً اعتقاد داشته باشد، اگر چه گناه محسوب ميشود، اما چنين كسي كه حكم خارج شده از دين و كار يا مرتد را ندارد. چنين كسي بايد از اين حالت، توجه نمايد و اعمال و عبادت را به جا آورد.

2 - اگر وجود پيامبر و امام را انكار كند و نسبت به مسئله آگاهي داشته باشد كه اين امور جزء اصول دين است و كسي كه انكار اصول دين كند، از دين خارج ميشود، چنين كسي مسلمان محسوب نميشود، البته در چنين صورتي نميتواند اعتقاد قلبي داشتن درست باشد و با اين فرض قابل جمع نيست. ظاهراً چون قلباً اعتقاد دارد، انكار آنها جدي نميباشد.

3 - اگر نماز و روزه را كه جزء واجبات ضروري دين است به جا نميآورد و آنها را انكار نمايد و بداند كه انكار نماز و روزه به انكار خدا و پيامبر برميگردد، حكم همانند فرض بالا است، اما اگر نماز و روزه را به جا نميآورد، ولي قلباً منكر آنها نيست و يا متوجه نيست كه انكار آنها، انكار خدا و پيامبر است، در چنين صورتي اگر چه به خاطر ترك واجبات ديني گناهكار محسوب ميشود، اما خارج از دين اسلام محسوب نميشود.

در تمام موارد فوق وظيفه انسان در ابتدا امر به معروف و نهي از منكر است كه انسان بايد در برخورد با چنين اشخاصي با آگاهي از شرايط امر به معروف و در صورت وجود آن شرايط و مراعات آنها اين واجب ديني را به جا آورد. مسئله امر به معروف در صورت فرض دوم، بسيار جدي تر و شديدتر است و در صورت عدم تأثير بايد از چنين كساني پرهيز نمود، زيرا به فتواي بعضي از مراجع حكم به نجاست ميشود.













دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت