نكته سي و هفتم: تاثير نماز بر خود شكوفائي


امام صادق (ع) :

نمازي كه از ترس جهنم خوانده شود ، نماز غلامان است

نمازي كه به سوداي بهشت خوانده شود ، نماز تجارت پيشگان است

اما نماز اولياء الهي نمازي است كه با عشق به خدا اقامه مي شود

خود شكوفائي ( self - actualization) در مفهوم عمده و كلاسيك خود ، نخستين بار توسط كورت گلداشتاين ( روانپزشك آلماني 1965 ـ 1878 ) مورد بحث و بررسي قرار گرفت ، او خود شكوفائي را به صورت توانائي نيرومند ذاتي موجود در هر فرد ، كه موجب شكوفا شدن استعدادهاي مثبت او مي گردد ، تعريف نمود . (93) ( شكوفا كردن فطرت نيك دروني )

گلداشتاين معتقد بود ، براي آن كه انسان به موفقيت هاي بزرگ دست يابد ، بايد با محيط اطراف و زندگي خود به بهترين نحوه ممكن ، كنار بيايد و چنانچه محيط و زندگي ، هر روز ضربه سنگين تري بر پيكره انسان وارد كردند ( مثلا موجب بيماري انسان شدند ) انسان بايد سعي در بهبود روش مقابله خود ، با اين قبيل مشكلات بنمايد تا بدين ترتيب به مرزهاي خودشكوفايي ( درك و فعال نمودن همگي استعدادهاي خود ) نزديك شود .

در اين مورد ، روانشناس ديگري به نام كارل راجرز ( 1987 ـ 1902 ) نشان داده كه انسانهايي كه توانائي فرمان دادن به خود ( self - direction ) را پيدا كنند و در حقيقت بر كنترل كامل افكار و افعال خود ، موفق شوند به خود شكوفايي ، كه والاترين درجه انسانيت است ، نائل خواهند شد .

از ديگر معتقدان به نظريه خود شكوفائي كه آن را با مفاهيم عالي عجين كرد و به اوج قدرت رسانيد آبراهام مزلو است . ( روانشناس آمريكائي 1970 ـ 1908 ) تحقيقات گسترده و مطالعات عميق مزلو پيرامون اين قبيل مقولات ، سبب تكوين شاخه اي قدرتمند و پويا در روانشناسي امروز ، موسوم به روانشناسي انسان گرا گرديد . او در مقدمه يكي از كتابهايش ( toward a psychology of being) (94) مي نويسد :

اگر قرار باشد معنايي را كه روانشناسي انسان گرا ، برايم داشته است ، در يك جمله بيان كنم ، مي گفتم : تركيبي گلداشتاين ، با روانشناسي فرويد ، كه كل آن با روحيه علمي كه از استادانم در دانشگاه ويسكانسن ، آموختم پيوند خورده است .

مزلو خود شكوفائي را بالاترين و برترين نياز انسان مي دانست ، كه پسس از ارضاي سلسله مراتب نيازهاي پايين تر انسان از جمله نيازهاي جسمي ( مثل غذا و مسكن ) ، نيازهاي ايمني ، تعلق و محبت ، نياز به احترام ، نياز به دانستن و فهميدن ( كه بعدا اضافه كرد ) ، مطرح مي شود ، او خود شكوفائي ( نياز به تحقق خود ) را در مورد 49 نفر از اشخاص سرشناس جهان ( زنده و مرده ) از جمله : انيشتن ، آبراهام لينكلن ، باروخ ايپسنوزا ، بنديكت (95) و .. مورد توجيه و بررسي قرار داد.

مزلو بيان نمود : در افراد معمولي ، انگيزش در پي جبران كمبود يعني كمبودهاي ارگانيزم ( چه جسماني و چه رواني ) است يعني آنها در صدد ارضاي نيازهاي پايين ترند ولي افراد عالي ( خود شكوفا ها ) خواستار متحقق ساختن استعدادهاي دروني و بالقوه خود و شناخت و فهم دنياي پيرامونشان هستند . (96)

او نيازهاي عالي افراد خود شكوفا را فهرست مي كند و آنها را فرا نياز نام مي نهد ، از جمله اين فرا نيازها مي توان به : حقيقت ، قاطعيت ، يگانگي و تماميت ، فرار از دوگانگي ، سر زندگي و شادابي ، يكتايي ، كمال ، نظم ، عدالت ، سادگي ، استغناء و جامعيت و .. اشاره نمود . (97)

مزلو ، نتيجه وصول به اين نيازها را ، رسيدن به آرمانشهر رواني (يوسايكي شدن ) مي دانست ( يوسايكي تركيبي است از : پسيكولوژي + اتوپيا ، به معناي آرمانشهر رواني ).

حال اگر با اين ديدگاه كه نماز كاملترين پاسخ براي عاليترين نيازهاست به سراغ نظريات روانشناسان انسانگرا برويم ، متوجه خواهيم شد ، كه چگونه مفاهيم متعالي نماز قابل مقايسه با هر يك از موضوعات مطرح در اين گرايش غني از روانشناسي است .

بعنوان مثال اگر به آن قسمت از نظريات گلداشتاين كه بهبود روشهايي مقابله با مشكلات را شرط لازم براي نزديك شدن به مفهوم خود شكوفائي مي دانست توجه كنيم و به ياد آوريم كه نماز چگونه به انسان احساس امنيت روان مي دهد و توانايي مقابله در برابر استرس ها را فزوني مي بخشد (98) و يا اگر نظريه كارل راجرز پيرامون self - direction ( توانايي فرمان دادن بخود ) را با توانايي كه شخص نمازگزار ، به مدد نماز در كنترل نفسانيات خود ، پيدا مي كند . مقايسه نماييم تصديق خواهيم كرد كه همه تعاليم اساسي نظريه روانشناسي انسان گرا ، را مي توان در آموزشهاي نماز پيدا كرد .

يا اگر بخواهيم در مقابل ليست 49 نفره آبراهام مزلو ، فهرست افرادي را قرار دهيم كه صفات آنها نه تنها در برگيرنده تمام ويژگيهايي باشد كه مزلو درباره خود شكوفاها ، بيان مي كند ، بلكه از جهت ارتباط با غيب و معنويت داراي ويژگيهاي برجسته مزيد برآنها هم باشد ، كافيست به جمع نوراني نمازگزاران اسوه اشاره نماييم .

چرا كه همه اي ن مؤمنين ، از تمامي فرانيازهاي خود ، با بهره از متكامل ترين پاسخ ممكن يعني نماز برخوردار شده اند حقيقت ، قاطعيت ،نيكي ، يگانگي و تماميت ، فرار از دوگانگي ، كمال و همه فرا نيازهاي ديگر ، همگي در آموزشهاي نماز حضور زنده و محسوس دارند و هر كس به فراخور حال خود ، براي وصول هر يك از آنها چنانچه به نماز نزديك شود ، پاسخي عالي تر از حد تصور دريافت مي كند و نماز تكرار شكوهمند درس خود شكوفائي در پيشگاه مبداء آفرينش است .

اما مفهوم ديگر از آبراهام مزلو ،در مورد خود شكوفائي به آن اشاره مي كند ، مفهوم تجربه اوج ( peak experience) است كه در خود شكوفاها ، فراوان پيش مي آيد : تجربه اوج ، اتفاقي دوره اي و زود گذراست ، كه در آن شخص ناگهان به يك احساس ابر آگاهي و هوشياري بسيار بالا ، سرخوشي و جذبه عميق ، در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم ، دگرگوني در احساس زمان و مكان ، دست مي يابد . اين تجربه قوي غالبا در افرادي كه از نظر رواني كاملا سالم هستند ، رخ مي دهد و قرار گرفتن در برابر اين تجربه آثار مفيد و دير پايي برجا مي گذارد . (99)

تجربه اوج با اين كه بسيار شبيه به آنچه كه از قرنها پيش ، در مكاتب رازوارانه شرق دور . به نام تجربه پرواز به ملكوت آسمان ( nirvana) ، يا شبيه به تجربه سوختن در آتش درون ، پرش به ورطه و رهايي در تعاليم عرفاني دون خوان به كارلوس كاستاندا و يا حتي شبيه به آن چه در عرفان اسلامي و ايراني ، از آن با عنوان حيرت و فنا نام برده شده مي باشد. اما چنانچه بخواهيم براي آن مفهومي جامع تر و همه شمول تر را پيدا كنيم ، كافيست كه باز هم به نماز روي نماييم و به آن بعد نماز توجه كنيم كه غرق در مضامين عارفانه است .

شايد كمتر كسي به اين نكته فكر كرده باشد كه منطور از كلمه شما در سومين سلام نماز ( السلام عليكم و رحمه الله و بركاته ) كه تنها سلام واجب نماز است ، به كيست ! و اين سلام بر شما خطاب به چه كساني اطلاق مي شود ؟

عارفان نماز اين سلام نماز را سلام عارفانه آن دانسته اند ، كه خطاب به همه هستي و آفرينش و خطاب به همه موجودات حاضر در آن ، از ذرات كوچك اتمي گرفته تا كهكشانهاي بي انتها سر داده مي شود .

چرا كه همه اين اجزاي آفرينش ، بدون استثناء مشغول حمد و ثناي الهي اند و پيوسته و مداوم ، توحيد را اقرار مي كنند و شايد به واسطه اين حمد و تسبيح دايم و ابدي ، مورد خطاب تنها سلام واجب نماز قرار مي گيرند .

بدين ترتيب نمازگزار ، پس از فرستادن سلام بر نبي گرامي اسلام (ص) ( السلام عليك ايها النبي و رحمه الله و بركاته ) و سلالم بر همه بندگان صالح خدا ، از جمله خودش ( السلام علينا و علي عباد الله الصالحين ) سرانجام بر تمام اجزاي آفرينش سلام مي فرستند و اين جلوه اي شكوهمند از در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با عالم كه در تجربه اوج از آن بحث مي شود ، در خود دارد .

و اضافه بر آن ، اين كه نمازگزار حقيقي ، يعني آنان كه به تعبير امام صادق (ع) ، نماز عاشقانه به جاي مي آورند در راز و نياز با معبود خويش ، به چنان جذبه و خلسه اي وارد مي شوند و چنان از حيطه زمان و مكان خارج مي گردند كه حتي اگر تير دردناك و سهمگين از پاي مباركشان بيرون بكشند ، هرگز از آن سرخوشي و جذبه عميق خارج نمي شوند .

و چه عاشقانه بود نماز علي (ع) و چه زيباست تعبير جاودانه علي (ع) از عشق .. آري ! او كه در قبله نماز به دنيا آمد و در محراب نماز رستگار شد و اين گونه عشق را براي آفرينش ، عظمت و معنا بخشيد و جاودانه كرد .

و چه ملكوتي است ، نماز فرزند علي(ع) و حضرت امام زمان ( عج ) ، كه جهان در انتظار عدالتش خون مي گريد .

و چه عطشي است بي پايان ، عاشقانش را براي اقامه نمازي با امامت او

پاورقي

(93) - ترجمه فارسي روانپزشكي كاپلان ـ سادوك جلد اول صفحه 545
(94) - اين كتاب در سال 1371 توسط آقاي احمد رضواني ترجمه و بوسيله انتشارات فرهنگي آستان قدس رضوي به چاپ رسيده است . ( به سوي روانشناسي بودن )
(95) - راث بنديكت جزو استادان مزلو ، در دانشگاه ويسكانن است . او همان كسي است كه تحقيقات وسيعي در مورد تاثير اجتماع و فرهنگ بر شخصيت انسان انجام داده است ( رجوع كنيد به نكته بيست و نهم از همين مجموعه مقالات ( تاثير نماز بر ثبات شخصيت )
(96) - روانشناسي شخصيت سالم اثر : آبراهام مزلو ، ضمنا براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به مقاله انديشمندانه آقاي مسعود آذربايجاني تحت عنوان : انسان كامل در شماره نهم فصلنامه وزين : حوزه و دانشگاه
(97) - روانشناسي شخصيت سالم اثر : آبراهام مزلو : ضمنا براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به مقاله انديشمندانه آقاي مسعود آذربايجاني تحت عنوان : انسان كامل در شماره نهم فصلنامه وزين : حوزه و دانشگاه
(98) - رجوع كنيد به نكته بيست و يكم از اين سلسله مقالات ( تاثير نماز بر احساس امنيت رواني )
(99) - ترجمه سيناپس كاپلان ـ سادوك جلد اول ـ صفحه 52

بازگشت