نكته نوزدهم: تاثير نماز بر شيوع خودكشي


( واستعينوا بالصبر و الصلوه .. )

سوره مباركه بقره / آيات شريف 445 و 153

قدمت “ خودكشي ” به اندازه قدمت خود انسان است . در سراسر تاريخ مكتوب بشر ، به اقدام انسان براي از ميان بردن خود اشاره شده است . (36) كه از آن جمله مي توان به داستان خودكشي “آژاكس ” در ايلياد هومر اشاره كرد .

تقريبا هيچ جامعه اي را نمي توان يافت كه اقدام به خودكشي در آن بوقوع نپيوندد. توجه كنيد كه “ اقدام به خودكشي ” با “ خودكشي موفق ” تا حدودي متفاوت است ، بعنوان مثال ثابت شده است كه خودكشي هاي جدي و مصمم كه معمولا از روشهاي جدي و خشونت آميز ( مثل پرت كردن خود از ساختمانهاي مرتفع ، پريدن زير قاطر ، حلق آويز كردن ، بريدن رگ يا استفاده از گلوله و ..) صورت مي گيرد ، عمدتا در مردها و در سنين بالا و با موفقيت بوقوع مي پييوندد.

در عوض “ اقدام به خودكشي ” به شيوه تهديد آميز يا نمايشي و با استفاده از روشهاي كم خطر تر مثل مصرف دارو ، بيشتر در خانمها و در سنين جواني شايع است و كمتر به موفقيت مي انجامد . هر چند كه در موارد تهديد و اقدام نمايشي به خودكشي نيز بايد مساله را كاملا جدي گرفت . چرا كه 70 تا 80 درصد كساني كه خودكشي موفق مي كنند ، قبلا نيت خود را با كسي در ميان گذاشته اند كه البته مورد توجه قرار نگرفته است .(37)

در هر صورت آن چه كه براي ما مهم است ، دلايل اقدام به خودكشي يا خودكشي موفق است كه عمدتا به سه گروه تقسيم مي شوند :

1. زمينه هايي رواني

2. زمينه هاي اجتماعي .

3. بحرانهاي شخصي و اتفاقاتي كه ايجاد فشار رواني مي كنند (38) .

درباره زمينه رواني ، يك بررسي آماري در آمريكا پيرامون خودكشي نشان داده است كه : 72 درصد خودكشي هاي موفق به علت بيماري افسردگي ، 13 درصد به علت مي بارگي ( الكليسم ) ، 8 درصد به علت ساير بيماريهاي رواني و 7 درصد بدون هيچ زمينه قبلي يا بيماري رواني خاص بوقوع پيوسته اند . بررسيهاي مشابه وجود اختلالات شخصيت توأم با اعتياد به الكل و يا مواد مخدر را در اقدام كنندگان به خودكشي و كساني كه موفق به خودكشي مي شوند نشان مي دهد .

اما از جمله زمنيه هاي اجتماعي موثر در خودكشي ، به انزواي اجتماعي ( ناشي از پيري ، بازنشستگي ، تغيير منزل و گسستن پيوند از خانواده و .. ) اشاره شده است .. بعنوان مثال آسيب پذيرترين گروه مردان پيري شناخته شده اند كه بر اثر بازنشستگي از كار و تقليل روابط اجتماعي و كم شدن يا از دست دادن درآمد در آنها باعث ايجاد احساس از دست دادن موقعيت در جامعه وفقدان هدف در زندگي فردي شده است كه ممكن است منجر به احساس بي ارزشي و افسردگي گردد و در نهايت به خودكشي منجر شود.

در ميان بحرانهاي شخصي ( سومين گروه ) نيز فشارهاي رواني ناشي از داغديدگي ، فشار مالي و قانوني و وجود بيماري در خانواده حائز اهميت بيشتري شناخته شده اند .(39)

با مرور كلي و گذرايي كه بر عوامل ايجاد خودكشي انجام داديم ، نقش “ نماز ” در تخفييف يا از بين بردن كامل هر يك از عوامل قابل بررسي است . درباره تاثير ايمان و “ نماز ” بر زمينه هاي رواني ، مي توانيم به تاثير عمده نماز در زدودن افسردگي و ايجاد اميد و انگيزه زندگي در افراد اشاره نمود و اين غير از عوامل دروني و ناقل هاي عصبي شيميايي ضد افسردگي است كه توسط نماز فعال مي شود و ما در نكته دوم از اين مجموعه مقالات بدان اشاره نموده ايم .

بعلاوه واضح است كه نمازگزار واقعي را با “ مي و افيون ” ( كه عوامل محرك ديگري در تحريك به خودكشي هستند ) ، ميانه اي نيست . در مورد تاثير نماز بر رفع اختلالات شخصيت نيز در آينده طي چند نكته سخن خواهيم گفت .

ما در زمينه هاي اجتماعي از جمله انزواي سالخوردگان نيز تاثير نماز نمود بارزي دارد ، ديدگاه معنوي و آآخرت گراي نمازگزار سبب مي شود ، كه به دوران پيري خويش ، بعنوان فرصتي از آخرين فرصتها براي تجدييد ميثاق با پروردگار خويش و توبه و رهايي از گناهان بنگرد و درست به همين دليل است كه پاي ثابت مسجد هاي ما را پيران و خردمندان تشكيل مي دهند .

گو اين كه جامعه اسلامي و نمازگزار روابط توأم با احترام و ارزش را با اين گروه افراد بواسطه سابقه اسلامي شان از ضروريات مي داند .

اما در بعد بحرانهاي شخصي ، مثلا در مورد داغديدگي ، باز هم ديدگاه معاد نگر و تكرار “ مالك يوم الدين ” توسط نمازگزار او را به طور كلي ، حتي از فكر خودكشي نيز دور مي سازد . چرا كه ديدگاه معاد نگر نمازگزار سخن مولاي متقيان جهان حضرت علي (ع) را به ياد مي آورد كه فرمودند : “ گمان كنيد اين شخصي كه مرده است ، به مسافرتي دور و دراز رفته است و اگر روزي او از سفر باز نگردد ، شما براي ديدارش به همان سفر دور و دراز خواهيد رفت ”

به اين ترتيب واكنش نشان دادن در مقابل داغديدگي و ساير بحرانهاي شخصي ، آن هم به شكل خودكشي در مورد مسلمان نمازگزار به كلي بعيد به نظر مي رسد . بخصوص كه “ صبر و صلوه ” قدرتمندترين دستاويزهاي انسان در بحرانهاي زندگي ، به حساب مي آيند . به قول رهبر عظيم الشأن انقلاب : انسان در هر شرايطي به نماز محتاج است و در عرصه هاي خطر محتاج تر ” .

پاورقي

(36) - روانپزشكي لينفورد ـ ريس : مقاله اختلالهاي خلقي ـ ترجمه دكتر لون داويديان ، ص 254
(37) - همان منبع ص 257
(38) - همان منبع ص 258
(39) - همان منبع 258

بازگشت